دل بیضهٔ طاووس خیال است به برگیر
یعنی نفسی چند توهم درته پرگیر
این صبح امیدیکه طرب مایهٔ هستیست
بادی به قفس فرضکن آهی به جگرگیر
اقبال به آتش همه یاس است ندامت
گرتاج به فرق تونهد دست به سرگیر
در محفل هستی منشین محو اقامت
خمیازه بهار است نفس، جام سحرگیر
آسودگی دهرکمینگاه تپشهاست
هر سنگ که بینی پرپرواز شررگیر
رنگ دو جهان ریختهاند از تپش دل
بر هرچه زنی دست همان موج گهر گیر
مزد طلب اهل وفا وقف تلف نیست
ای شمع زآتش پر پروانه به زرگیر
امید بهکوی تو همین خاکنشین است
گوهر سر مویم ره صحرای دگرگیر
حرفی ننوشتمکه دلی خون نشد آنجا
از نامهٔ من در پر طاووس خبر گیر
بیحاصلی است آنچه ز اسباب جنون نیست
دستی که نیابی به گریبان به کمرگیر
بیدل به ره عشق ز منزل اثری نیست
تا آبلهای گر برسی مفت سفر گیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان تصورات و احساسات شاعر درباره زندگی و عشق میپردازد. آغاز شعر به تأکید بر خیالات و توهمات انسان اشاره میکند و از امید و شادی صبحانهای که حیاتی نو میآفریند سخن میگوید. درد و غم نیز به عنوان بخشی از زندگی معرفی میشود و شاعر به امید و تلاش اشاره میکند که حتی در شرایط سخت باید ادامه یابد.
شاعر به یاس و ندامت اشاره میکند و میگوید که باید از زندگی لحظات زیبایی برداشت کرد، چرا که هر کجا که برویم پتانسیل دستیابی به زیبایی وجود دارد. او به ارزش وفا و صداقت اشاره میکند و همواره تأکید میکند که عشق و تلاش در زندگی بیحاصل نخواهد بود.
در نهایت، شاعر از بیحاصلی مشکلات بدون عشق و ارتباط یاد میکند و به ناامیدی در مسیر عشق اشاره میکند. به طور کلی، شعر تأکیدی بر اهمیت عشق، امید، و پذیرش درد و غم در زندگی است.
هوش مصنوعی: دل، مانند تخم طاووس، پر از خیال و تصورات است. به خود بگو که مدتی را برای جمعآوری این تخیلات و اندیشهها صرف کنی.
هوش مصنوعی: این صبحی که نوید شادی و خوشی میدهد، گویی وزش بادی است در قفس سینهای که پر از احساسات و دردهاست.
هوش مصنوعی: اگر به آتش امید و آرزوهای خود دچار شوی، تنها پشیمانی نصیبات میشود. اگر دلت به چیزی وابسته است، بهتر است دست از آن برداری و از آن فاصله بگیری.
هوش مصنوعی: در جمع زندگی حاضر نشو و تحت تأثیر ماندن گذرا نباش، چرا که بهار به سرعت میگذرد و نفس آن همچون جامی از جادو میباشد.
هوش مصنوعی: آسودگی در این دنیا، مانند کمینی است که تپشها و هیجانات را در خود پنهان کرده است. هر سنگی که میبینی، همچون پرندهای است که در آتش میزند و به پرواز درمیآید.
هوش مصنوعی: رنگ دو جهان به خاطر تپش دل، بر روی هر چیزی که لمس کنی، به همان اندازه اثر میگذارد.
هوش مصنوعی: ای شمع، بدان که پاداش و مزد وفاداری اهل محبت هرگز بیهوده و از دست رفته نیست. این پاداش به اندازهای ارزشمند است که حتی آتش عشق پروانه را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و تبدیل به گوهری باارزش میشود.
هوش مصنوعی: امید من به تو، در همین دنیای مادی است و در عین حال، زیبایی و ارزش وجود من به دنبال راهی دیگر و سرزمین دیگری میگردد.
هوش مصنوعی: من هیچ چیزی ننوشتم که دلی در آنجا آزرده شود. از نامهام بپرس و خبر پر طاووس را دریافت کن.
هوش مصنوعی: هر آنچه که از عوامل جنون به دست نیاید، بیفایده است؛ زیرا نمیتوانی دستی به آن بزنید که به کمرگیر تو متصل باشد.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، نشانهای از منزل نیست؛ پس اگر به درد و رنجی برسید، به خودتان سختی ندهید و از این سفر لذت ببرید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر
یا پرده ازین راز به یک مرتبه برگیر
راهی به نوا زن که غم عشق درآید
گو شورش و مستی و جوانی ره درگیر
راهی که به مطلوب قریب است عزیز است
[...]
کام دل ازان چهره افروخته برگیر
درهرنگهی دیده خودرا به گهر گیر
دیوانه ما سلسله بسیار گسسته است
زنهارزدل در خم آن زلف خبرگیر
از آتش گل سینه من گرم نگردید
[...]
در عشق زپرواز نفس آینه برگیر
هرچند رهت قطع شود باز ز سر گیر
تا کی چو گهر در گره قطره فسردن
توفان شو و آفاق به یک دیدهٔ تر گیر
در ملک شهادت دیت است آنچه بیابند
[...]
ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر
ای چاک گریبان، شب ما را به سحر گیر
از کم سخنی های تو زهر است به جامم
بگشای لب و تلخی کامم به شکر گیر
وا سوخته ئی یک شرر از داغ جگر گیر
یک چند بخود پیچ و نیستان همه در گیر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.