در عشق زپرواز نفس آینه برگیر
هرچند رهت قطع شود باز ز سر گیر
تا کی چو گهر در گره قطره فسردن
توفان شو و آفاق به یک دیدهٔ تر گیر
در ملک شهادت دیت است آنچه بیابند
ای ناله تو هم خون شو و دامان اثر گیر
خودداری و اندیشهٔ دیدار خیالست
دل را به تپش آب کن و آینه برگیر
تا چند زبان گرم کند مجلس لافت
ای شعله دمی با نفس سوخته برگیر
آیینهٔ اسرار دو عالم دل جمعست
سر وقت گریبان کن و دریا به گهر گیر
حیرت خبر از زشتی آفاق ندارد
آیینه شو و هرچه بود عیب، هنر گیر
پروانهٔ دیدار، نفس سوختگانند
من رفتهام از خویش ز آیینه خبر گیر
بر باد دهد تا کی ات این هرزه نگاهی
خود را دمی از بستن مژگان ته پر گیر
بیدل نفسی چند چو مزدور حبابت
از بار نفس چاره محال است به سر گیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جستجوی حقیقت در عمق احساسات انسانی است. شاعر از شنونده میخواهد که از موانع عشق نترسد و با شجاعت به عشق خود ادامه دهد. از زیباییهای داخلی و اسرار پنهان دنیا سخن میگوید و تأکید دارد که باید بر روی درک عمیقتری از خود و جهان تمرکز کرد. شاعر همچنین به هنگام دیدار با عشق، به اهمیت خودآگاهی و دوری از ظواهر بیمعنا اشاره میکند و به این نکته تأکید میکند که عشق میتواند انسان را از خود بیخود کند. بهطور کلی، پیام شعر دعوت به جستجوی عمیقتر در خود و درک واقعی از عشق و زندگی است.
هوش مصنوعی: در عشق، گاهی از جوش و خروشی که در درون وجود دارد، بهرهمند شو و حتی اگر راهت قطع شود، دوباره با قوت ادامه بده.
هوش مصنوعی: تا کی مثل یک مروارید در تنگنا بمانی؟ به جای اینکه بیحرکت بگذاری زمان بگذرد، باید به مانند طوفانی عمل کنی و همه جا را با یک نگاه نگران و هوشیارانه مورد توجه قرار دهی.
هوش مصنوعی: در این دنیا چیزی که به چشم میآید، حقیقت آن است که وجود دارد. بنابراین، ای ناله و فریاد، تو هم باید به جمع خونها بپیوندی و از آثار و نشانهها در این دنیا استفاده کنی.
هوش مصنوعی: خودداری و فکر کردن به ملاقات، تنها خیالی است، پس دل را به تپش درآور و آینه را بردار.
هوش مصنوعی: چقدر میخواهی با حرفهای گرم و شیرین خود جمع را شلوغ کنی؟ ای شعله، یک لحظه با آن نفس سوخته خود کمکی به من کن.
هوش مصنوعی: دل انسان، مانند آینهای است که رازهای دو جهان را در خود جمع کرده. در زمان مناسب، خود را باز کن و از این دریای دل، گوهری ارزشمند به دست آور.
هوش مصنوعی: تعجب و شگفتی به معنای زشت بودن دنیای اطراف نیست؛ به جای آن، خود را شبیه آینه کن و هر نقص و عیبی را تبدیل به هنری زیبا و خلاقانه کن.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و شوق دیدار، تمام وجودم را در آتش عشق سوزاندهام. حالا که از خودم دور شدهام، از آینه بپرس که چطور هستم و چه حالتی دارم.
هوش مصنوعی: به چه دلیلی این نگاه بیهدف و سطحی را بر باد میدهی؟ کمی از بستن پلکهایت فاصله بگیر و به دنیای اطراف نگاهی عمیقتر بینداز.
هوش مصنوعی: چند بار دیگر مانند مزدوران عشق تو، از بار سنگین نفس خود بگریزم؟ چارهای برای این کار وجود ندارد؛ بنابراین، باید با آن کنار بیایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مطرب جان سوخت دلم پرده دگر گیر
یا پرده ازین راز به یک مرتبه برگیر
راهی به نوا زن که غم عشق درآید
گو شورش و مستی و جوانی ره درگیر
راهی که به مطلوب قریب است عزیز است
[...]
کام دل ازان چهره افروخته برگیر
درهرنگهی دیده خودرا به گهر گیر
دیوانه ما سلسله بسیار گسسته است
زنهارزدل در خم آن زلف خبرگیر
از آتش گل سینه من گرم نگردید
[...]
دل بیضهٔ طاووس خیال است به برگیر
یعنی نفسی چند توهم درته پرگیر
این صبح امیدیکه طرب مایهٔ هستیست
بادی به قفس فرضکن آهی به جگرگیر
اقبال به آتش همه یاس است ندامت
[...]
ای زلف، پریشان شدگانیم، خبر گیر
ای چاک گریبان، شب ما را به سحر گیر
از کم سخنی های تو زهر است به جامم
بگشای لب و تلخی کامم به شکر گیر
وا سوخته ئی یک شرر از داغ جگر گیر
یک چند بخود پیچ و نیستان همه در گیر
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.