تا چند حسرت چمن و سایههای ابر
کو گریهای که خنده کنم بر هوای ابر
افراط عیش دهر ز کلفت گرانترست
دوش هوا پر آبله شد از ردای ابر
باید به روز عشرت مستان گریستن
مژگان اگر به نم نرسانند جای ابر
زاهد مباش منکر تردامنان عشق
رحمت بهانهجوست در این لکههای ابر
چندین هزار تخم اجابت فراهم است
در سایهٔ بلندی دست دعای ابر
یارب در این چمن به چه اقبال میرسد
چتر بهار و سایهٔ بال همای ابر
توفان به این شکوه نبودهست موجزن
چشم که پاک کرد به دامن هوای ابر
از اعتبار دست بشستن قیامت است
افتاده است آب چو آتش قفای ابر
جیب جنون مباد ز خشکی به هم درّد
زبن چشم تر که دوختهام بر قبای ابر
جایی که ظرف همت مستان طلب کنند
ماییم و کاسهٔ می و دست گدای ابر
صبح بهار یاد تو در خاطرم گذشت
چندان گریستم که تهی گشت جای ابر
عمریست میکنم عرق ومیچکم به خاک
بیدل سرشتهاند گلم از حیای ابر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و حسرتهای ناشی از عشق و طبیعت پرداخته است. شاعر به تجربههای تلخ و شیرین زندگی اشاره میکند و به جستجوی شادی و آرامش در میان غمها و پیچیدگیهای عشق میپردازد. او به سایهها و ابری که بر چمن میافتد و همچنین به تاثیر عواطف و اشک بر زندگی و دل میاندیشد. در مجموع، شعر به بیان احساسات عمیق نسبت به زندگی، عشق و زیبایی طبیعت میپردازد و نشان میدهد که چگونه آدمی میتواند از غمها و شادیهای زندگی به درک عمیقتری از وجود خویش دست یابد.
هوش مصنوعی: چقدر باید به یاد چمن و سایههای ابر اندوهگین باشم؟ چرا که میتوانم با شادی به آسمان ابری نگاه کنم.
هوش مصنوعی: لذتهای بیاندازه زندگی، به خاطر سنگینی بار مشکلات، بیشتر به چشم میآید. دیروز، هوا به حدی بارانی و پربارش بود که به نظر میرسید زیر پوشش ابر، سرشار از درد و رنج است.
هوش مصنوعی: در روز شادی و خوشی، به خاطر دلتنگی مستان باید اشک ریخت، اگر باران نبارد و جایی برای غم وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: به خودت سخت نگیر و منکر عشق نشو، زیرا در این قطرههای باران، رحمت و محبت نهفته است.
هوش مصنوعی: در زیر سایهٔ بلند دعا و درخواست، هزاران فرصتی برای پاسخ به خواستهها و آرزوها وجود دارد.
هوش مصنوعی: پروردگارا، در این باغ چه سرنوشتی رقم میخورد که چتر بهار و سایهٔ بالای ابر به اینجا میرسد؟
هوش مصنوعی: طوفان به این عظمت هرگز نبوده است، مانند اشکهایی که از چشمان کسی سرازیر میشود و به آرامی هوای ابری را پاک میکند.
هوش مصنوعی: از ارزش و اعتبار خود فاصله گرفتن، همچون روز قیامت است. وقتی که باران به پایان میرسد و آب مانند آتش زودگذر میشود، یعنی حالت طبیعی و زندگی دستخوش تغییر و زوال میشود.
هوش مصنوعی: مبادا که دچار جنون شوم و از کمبود احساس، به درد ناشی از چشمان اشکبارم بیفتم، زیرا این اشکها را به مانند دوختن به دامن ابر تبدیل کردهام.
هوش مصنوعی: در محلی که افرادی با روحیه بلند و پرشور به دنبال نوشیدنی و لذتی خاص هستند، ما نیز حضور داریم و آمادهایم با کاسهای از شراب و دستانی که نیازمند یاریاند، در کنار آنان باشیم.
هوش مصنوعی: در صبح بهاری یاد تو به ذهنم خطور کرد و به قدری اشک ریختم که جای ابرها نیز خالی شد.
هوش مصنوعی: سالهاست که در حال تلاش و کوشش هستم و در این مسیر، طعم شراب و محبت را به دلم میریزم. میتوان گفت که وجود من از لطافت و زیبایی باران شکل گرفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پیداست عکس چهره گل در هوای ابر
آیینه خانه کرده چمن را صفای ابر
مستند شاهدان بهار از می هوا
سرها برهنه کرده غزلخوان به پای ابر
گل می کند دماغ تر از خاک خشک زهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.