دلیل شکوهٔ من سعی نارسا نشود
ز پافتادگیام ناله را عصا نشود
ز اشک راز محبت به دیده توفان کرد
دلگداخته آیینه تا کجا نشود
علاج خسته دلیها مجوز ز طبع درشت
که نرم تا نشود سنگ مومیا نشود
بیان اگر همه مضروف خامشی باشد
چه ممکن است که پامال مدعا نشود
ز چرب و خشک به هر استخوان سراغی هست
هما وگر نه چرا مایل گدا نشود
به پیری آنکه دل از شوخی هوس برداشت
به راستی که خجالتکش عصا نشود
جنون چشم ترا دستگاه شوری نیست
که سرمه در نظرش بالد و صدا نشود
ازبن ستمکده سامان رنگ پیدایی
خجالتیست که یا رب نصیب ما نشود
به سعی بیاثری نچنان پرافشان باش
که شبنمت گرهء خاطر هوا نشود
دل شکفته ندارد سراغ جمعیت
بر این گره قدری جهد کن که وانشود
به دود وهم گر از چرخ بگذرم بیدل
دماغ نیستی شعلهام رسا نشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات و دردهای درونی خود میپردازد. او از ناتوانی در ابراز شکایات و نالههای خود سخن میگوید و ابراز میکند که بسیار دلشکسته و خسته است. شاعر به عشق و محبت اشاره میکند و میگوید که گاهی برای بیان احساسات، لازم است تلاش بیشتری کند تا به درک و شناخت برسد. او همچنین به موضوع پیری و احساس خجالت اشاره دارد و میگوید کسانی که از هوسها فاصله گرفتهاند، ممکن است دغدغههای بیشتری داشته باشند. در نهایت، شاعر بر تلاش بینتیجه و افسوس از ناکامیها تأکید میکند و در پی بهبود وضعیت خود است.
هوش مصنوعی: دلیل اینکه من احساس بزرگی و ارزشمندی میکنم، این است که تلاش ناکافی من باعث نمیشود که از شکست و زمینخوردگیام ناامید شوم و غم و نالهام به کمک و حمایت تبدیل نشود.
هوش مصنوعی: از اشکهای تو که نماد عشق است، دل سوختهام به حالت طوفانی تبدیل شده است، آیا این نمایانگر حقیقت جاودانهای نیست؟
هوش مصنوعی: برای آرامش دلهای خسته و دلشکسته، باید ویژگیهای سخت را نرم کرد. اگر چیزی سخت باشد، نمیتوان آن را به آسانی تغییر داد یا به حالت مطلوب درآورد.
هوش مصنوعی: اگر تمام سخنان تنها در سکوت و خاموشی نهفته باشد، چگونه ممکن است که خواستهها و آرزوها زیر پا نروند؟
هوش مصنوعی: از هر استخوانی نشانهای از خواهر یا برادر وجود دارد؛ اگر نبود، چطور ممکن است کسی به گدا متمایل شود؟
هوش مصنوعی: کسی که در پیری از بازیهای عشق فاصله بگیرد، واقعاً نباید از عصا استفاده کردن احساس خجالت کند.
هوش مصنوعی: دیوانگی چشم تو، مانند آهنگی نیست که سرمه را در چشم به وجود آورد و صدایش به گوش برسد.
هوش مصنوعی: در دل ظلمت و جفا، نشانهای از رنگ و رونق وجود دارد که نکند ما به آن دسترسی پیدا نکنیم.
هوش مصنوعی: به طوری تلاش کن که تأثیر مثبتی بر دیگران بگذاری و آنقدر درخشان باش که مشکلات و ناراحتیهای دنیا نتوانند تو را تحت تأثیر قرار دهند.
هوش مصنوعی: دل شاد و باز نمیتواند به دنبال جمعیت و شلوغی باشد؛ بنابراین کمی تلاش کن تا این گره و مشکل باز شود.
هوش مصنوعی: اگر از دود وهم بگذرم و از چرخ فلک دور شوم، بیدل، دردی که در دل دارم، شعلهام آنقدر بلند نیست که بتواند به دیگران برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به باده صوفی ما صاف از ریا نشود
که تار سبحه به مضراب خوش نوا نشود
به گل نگویم اما شهید نام گلم
که از فسون نیاز بهار وا نشود
ترا چه جرم که حکم غرور حسن اینست
[...]
لبم ز بستگی دل اگر چه وا نشود
چو لاله خون جگر خوردنم قضا نشود
بیک لباس مقید مشو که ساختگیست
اگر گهی به تنت پیرهن قبا نشود
دل ضعیف چنان جذبه قوی دارد
[...]
بر آستان تو تا جبهه نقش پا نشود
حق نیاز به این سجدهها ادا نشود
ز تیره بختی خود میل در نظر دارد
به خاک پای تو هر دیدهای که وانشود
چه ممکن است که در بوتهٔ گداز وفا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.