حسن بیشرم ازهجوم بوالهوس محشر شود
ایمن ازگلچین نباشد باغ چون بیدر شود
سادهلوحیهای دل عمریست سرمشق غناست
آرزویارب مباد این صفحه را مسطر شود
خاک ارباب نظر سامان نور آگهی است
سرمه بایدکرد اگر آیینه خاکستر شود
شوخی حرف از زبان شرمسار ما مخواه
طایر از پرواز میماند چو بالش تر شود
صفحهٔ دل را به داغی میتوان آیینه کرد
لفظ ازیک نقطه صاحب معنی دیگرشود
آسمان مشکل به آسانی دهد پرداز دل
بحر توفانها کند تا قطرهای گوهر شود
ناتوانی سر متاب از جاده تسلیم عشق
خاک چون درسایه ی خورشید خوابد زر شود
سایهوار از بیکسیها حیلهجوی غیرتم
بر سرم گر خاک هم دستی کشد افسر شود
حسرت مخموری آن چشم میگون بردهام
سرنوشت خاک من یارب خط ساغرشود
ای جنون تعمیر ازتشویش آسودن برآ
جان سختت چند خشت اینکهن منظر شود
آرمیدنکو؟گرفتم ساعتی چونگردباد
در سر خاکت هوایی پیچد و افسر شود
بیدل از سرگشتگانی منزلت آوارگیست
اضطرابت چند چون ریگ روان رهبر شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعات عشق، غم و تنهایی میپردازد. شاعر به احساسات عمیق خود اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه در برابر هجوم محبت و زیباییها، دلش در عذاب است. او از ضعف و ناتوانی در مواجهه با عشق صحبت میکند و میگوید که عشق میتواند انسان را به فرورفتن در ناامیدی و حسرت بکشاند. شاعر همچنین به قدرت امید و نور اشاره دارد و تأکید میکند که انسان باید به دنبال زیبایی و معنای زندگی باشد، حتی در دنیای پر از درد و رنج. در نهایت، تصویراتی از تنهایی و آوارگی و نیز آرزوهای دست نیافتنی از دل عشق در این شعر حس میشود.
هوش مصنوعی: زیبایی بدون حیا از حملهی هوسرانان در روز قیامت در امان نخواهد بود، زیرا زمانی که باغ بدون در شود، از انتخاب و گزینش هم مصون نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: سادهلوحی و خوشبینیهای دل، همواره الگوی زندگی شاداب و پر از شادی است. امیدوارم که این افکار مثبت و دلنشین، از بین نرود و دچار خطا نشود.
هوش مصنوعی: خاکی که از نگاه بزرگان حاصل میشود، منبعی از روشنایی و آگاهی است. اگر آینه غبار آلود و کدر شود، باید آن را با سرمه، که نشانهای از تمرکز و وضوح است، پاک کرد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که ما نمیتوانیم به راحتی از احساسات و حرفهای خود دفاع کنیم، زیرا مثل پرندهای هستیم که وقتی بالهایش خیس میشود، نمیتواند پرواز کند. این به این معناست که وقتی در حالت شرمندگی یا خجالت هستیم، نمیتوانیم آزادانه صحبت کنیم یا عمل کنیم.
هوش مصنوعی: با تأثیرات عاطفی و احساسی، قلب انسان میتواند بسیار شفاف و صاف شود، به طوری که کلمات ممکن است از یک نقطه به طرز دیگری تفسیر شوند و معناهای جدیدی پیدا کنند.
هوش مصنوعی: آسمان به راحتی میتواند برای دل تو کم مشکلات ایجاد کند و در دل طوفانها، به قطرهای گرانبها تبدیل شود.
هوش مصنوعی: از تسلیم در برابر عشق نترس، زیرا حتی در شرایط سخت و ناتوانی، عشق میتواند تو را از خاک به درخشش و شکوه برساند، مانند سایهای که زیر نور خورشید زندگی میکند.
هوش مصنوعی: بیآنکه کسی در کنارت باشد، حسرت و غیرت من مانند سایه بر سرم سنگینی میکند. اگر فقط خاکی به ساحت من نزدیک شود، دلم به شدت میتپد و احساس میکنم مانند تاجی بر سرم مینشیند.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی و جذابیت چشمان میگون دچار حسرت و اندوه شدهام، کاش سرنوشت من طوری رقم بخورد که مثل شراب سرخ شوم.
هوش مصنوعی: ای دیوانگی، از هجوم افکار آرام بگیر و بر جان سختت استراحت کن. چند سنگ و آجر از این منظر قدیمی بساز.
هوش مصنوعی: کجا آرام گرفتهای؟ لحظهای را گرفتم که مثل یک گردباد، هوایی دور سر خاکت میچرخد و به شوق میآید.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به وضعیت سرگشتگی و بیخانمانی اشاره میکند. او میگوید که در میان آشفتهاحوالی و ناآرامی، گویی سرنوشت فردی مانند ریگهای روان در دست سرنوشت قرار دارد و هیچ ثباتی ندارد. در این وضعیت، شخص احساس میکند که در جستوجوی راهی برای رسیدن به آرامش و منزلگاهی است، اما به دلیل اضطراب و بیقراری، این امر دشوار و تقریبا غیرممکن میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد نورزی همی در بوستان بتگر شود
تا ز صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود
باغ همچون کلبۀ بزّاز پر دیبا شود
باد همچون طلبۀ عطار پر عنبر شود
سونش سیم سپید از باغ بردارد همی
[...]
گر نه آیین جهان از سر همی دیگر شود
چون شب تاری همی از روز روشن تر شود
روشنایی آسمان را باشد و امشب همی
روشنی بر آسمان از خاک تیره بر شود
روشنی بر آسمان زین آتش جشن سده ست
[...]
باد نوروزی همی در بوستان سامر شود
تا به سحرش دیدهٔ هر گلبنی ناظر شود
گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
وین گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود
ابر هزمان پیش روی آسمان بندد نقاب
[...]
آمد آن فصلی کزو طبع جهان دیگر شود
هر زمین از صنعت او آسمان پیکر شود
باغ او مانند صورتخانهٔ مانی شود
باغ ازو مانند لعبتخانهٔ آزر شود
کوهسار از چادر سیمابگون آید برون
[...]
دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک
هر زمان بر رادمردی سفلهای مهتر شود
آن نبینی آفتاب آنجا که خواهد شد فرو
سایهٔ جوهر فزون ز اندازهٔ جوهر شود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.