گر چنین بخت نگون عبرت کمین پیدا شود
هر قدر سر بر فلک سایم زمین پیدا شود
هیچکس محرم نوای سرنوشت شمع نیست
جای خط یارب زبانم از جبین پیدا شود
در گلستانی که خواند اشک من سطر نمی
سایهٔ گل تا ابد ابرآفرین پیدا شود
دامن وحشت ز سیر این چمن نتوان شکست
دیده مژگان برهم افشارد که چین پیدا شود
آنسوی خویشت چه عقبا و چه دنیا هیچ نیست
بگذر از خود تا نگاهی پیشبین پیدا شود
بازگرداند عنان جهد عیش رفته را
موم اگر از آبگشتن انگبین پیدا شود
بسکه بی رویت در اینکهسار جانهاکندهام
هرکجا نامم بری نقش نگین پیدا شود
ناله تا دستی کند در یاد دامانت بلند
چون نیستانم ز هر عضو آستین پیدا شود
عالم آب است دشت و در ز شرم سجدهام
بیعرق گردد جبینم تا زمین پیدا شود
در تماشاگاه امکان آنچه ما گم کردهایم
بیدل آخر از نگاه واپسین پیدا شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به حال و روز خود در زندگی و بخت ناپایدارش اشاره میکند. او میگوید که اگر سرنوشت بدی در کمین باشد، هرچقدر هم تلاش کند، سرانجام به بنبست میرسد. او تأکید میکند که هیچکس نمیتواند راز سرنوشت را دریابد و به دنبال امید و روشنایی میگردد. در گلستانی که اشکهای او نوشته شده، هیچ سایهای از شادی وجود ندارد. او از وحشت و غم پنهان خود صحبت میکند و میگوید که بهتر است از خود بگذرد تا بتواند به روشنایی و پیشبینی نزدیک شود. به رغم تمام درد و رنجهایی که متحمل شده، امید دارد که در دنیای انسانی و روحانی به چیزهای گمشدهاش دست یابد. در نهایت، اشعارش به نوعی از جستجو برای پیدا کردن خود و پاسخ به سوالات زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر قدرت سرنوشت منفی خود را نشان دهد، هرچقدر هم که سرم را به آسمان بلند کنم، باز هم زمین و واقعیت زندگیم را نمیتوانم نادیده بگیرم.
هوش مصنوعی: هیچکس از راز و سرنوشت شمع باخبر نیست. ای خدا، جای دیگر نشانههایم، ای کاش زبانم از پیشانیام نمایان شود.
هوش مصنوعی: در باغی که اشک من خوانده میشود، سایه گل هرگز نخواهد بود مگر اینکه همیشه ابر زیبایی پیدا شود.
هوش مصنوعی: در این چمن، ترس و وحشت آنقدر زیاد است که نمیتوان دامن آن را رها کرد. اگر چشمانم را ببندم و به آرامش برسم، نشانهای از ناراحتی و مشکل ظهور خواهد کرد.
هوش مصنوعی: فراتر از خودش هیچ چیزی از آینده یا دنیا وجود ندارد، پس از خودت عبور کن تا دیدگاهی روشن و پیشبینانه به دست آوری.
هوش مصنوعی: اگر مقداری از خوشی و لذت زندگی که از دست رفته است، دوباره به دست آید، مثل این است که عسل از آب جدا میشود و پیدا میشود.
هوش مصنوعی: به قدری در غم دوری از تو در دل دارم که هر جا نامم برده شود، مانند نشانی روی انگشتر معروف میشود.
هوش مصنوعی: نالهی من به قدری بلند است که ممکن است کسی را به یاد تو بیندازد، چرا که من مانند نی، از هر سمت و عضوی، صدا و نشانهای از خودم را بیرون میآورم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و شگفتی از عالم و طبیعت اشاره میکند. او به گونهای توصیف میکند که زمین مانند یک دشت وسیع و پرآب است. در این حال، او از شدت شرم و تواضع برای سجده کردن، در تلاش است که جبین خود را روی زمین بگذارد، طوری که اگر عرقی از پیشانیاش بریزد، زمین نمایانتر شود. این بیان نشاندهنده عمیقترین احساسات humility و خضوع در برابر عظمت عالم است.
هوش مصنوعی: در مکانی که امکان وجود دارد، ممکن است آنچه را که ما از دست دادهایم، در نهایت دوباره ببینیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترک مستم را اگر چین بر جبین پیدا شود
حیرتستان هلال آتشین پیدا شود
از صدف گردیده دریا را زبان کام نهنگ
گوهر مقصود یعنی اینچنین پیدا شود
بس که پرکار است صیاد شکار انداز ما
[...]
میرود ظلمت چو خورشید از کمین پیدا شود
غم نهان گردد چو آن نازآفرین پیدا شود
در رم گم شد دل از همراهی سیل سرشک
عاقبت در کوچه بند آستین پیدا شود
شبنمی را کی بود تاب فروغ آفتاب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.