گنجور

 
بیدل دهلوی

حق‌مشربان دمی که به تحقیق رو کنند

خود را ز خود برند به جایی ‌که او کنند

بر دوش غیر تکیه ز دردی‌کشان خط‌است

دستی مگر به گردن خود چون سبو کنند

مشتاق جلوهٔ تو ندارد دماغ گل

اینجا دل شکسته به یاد تو بو کنند

زین گلستان به سیر خزان نیز قانعیم

رنگ شکسته کاش به ما روبرو کنند

مضمون تازه بی‌نقط انتخاب نیست

هرجا دلی بود گرو زلف او کنند

پر سرکش است حسن‌، همان به ‌که بیدلان

آیینه‌داری دل بی‌آرزو کنند

ای خرمنت هوا نشوی غرهٔ نفس

زین ریشه‌ها که سیر خزان در نمو کنند

حیرت متاع‌گرمی بازار وهم باش

یکسوست آنچه در نظرت چارسو کنند

تا حشر روسیاهی داغ‌ خجالت است

مردان ‌دمی که چون سپر از پشت رو کنند

تمثال عافیت نکندگرد ازبن بساط

آیینه‌ها مگر به شکستن غلو کنند

آسوده زی‌ که اهل فنا پیش از انتقام

از وضع خویش خاک به چشم عدو کنند

بید‌ل چو تار ساز جهانگیر شهرتند

در پرده هم‌گر اهل سخن‌گفتگوکنند

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
جمال‌الدین عبدالرزاق

تا زنده ایم بر من و تو گفتگو کنند

از بعد ما حدیث من و تو نکو کنند

چون روزگار کش همه کس ذم همیکند

وانگه چو در گذشت همه یاد او کنند

بابافغانی

وقتست ای حریف که می در سبو کنند

دردیکشان بمنزل مقصود رو کنند

ما جوی شیر و قصر زبرجد گذاشتیم

ساقی بگو که میکده را رفت و رو کنند

می ده که وضع میکده بی مصلحت نشد

[...]

محتشم کاشانی

آسودگان چو نشئه درد آرزو کنند

آیند و خاک کشتهٔ تیغ تو بو کنند

یک دم اگر ستم نکنی میرم از الم

بیچاره آن کسان که به لطف تو خو کنند

ای دل رسی چه بر در بیت‌الحرام وصل

[...]

نظیری نیشابوری

زان خم که زاهدان به قدم آب جو کنند

شوریدگان صومعه می در سبو کنند

یابند جمله مهر سلیمان و جام جم

گر خاک راه میکده را رفت و رو کنند

در خشت و سنگ میکده دیدم معاینه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نظیری نیشابوری
عرفی

کاش آن کسان که منعم از آن تند خو کنند

صد دل نموده وام و نیم نگاهی به او کنند

این تشنگی به جام و قدح کم نمی شود

با ساقیان بگو که فکر سبو کنند

این است التماس که ما را پس از وفات

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه