یارب چهسانکنم به هوای دعا بلند
دستی که نیست چون مژه جز بر قفا بلند
صد نیستان تهی شدم از خود ولی چه سود
هویی نکرد گردن از اینکوچهها بلند
عجزم رضا نداد به رعنایی کلاه
گشتم همان چو آبله در زیر پا بلند
از بسکه شرم داشتم از یاد قامتش
دل شیشهها شکست و نکردم صدا بلند
عرض اثر، نشانهٔ آفات گشتن است
جمعیت ازسریکه نشد هیچ جا بلند
کلفت نوای دردسر هیچکس نهایم
در پردههای خامشی آواز ما بلند
ساغر به طاق همت منصور میکشیم
بر دوش ما سری است زگردن جدا بلند
جز گرد احتیاج که ننگ تنزّه است
موجی نیافتیم درآب بقا بلند
خط بر زمین کش، از هوس خام صبرکن
دیوار اعتبار شود تا کجا بلند
در احتیاج بر در بیگانه خاک شو
اما مکن نظربه رخ آشنا بلند
عشق از مزاج دون نکند تهمت هوس
در خانههای پست نگردد هوا بلند
بیدل ز بس که منفعل عرض هستیایم
سر میکند عرق ز گریبان ما بلند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به ابراز احساسات و کنشهای درونی خود میپردازد. او از دعا و امید میگوید، اما در عین حال احساس عجز و ناتوانی دارد. او در مقابل زیبایی و یاد معشوق دچار شرم و سکوت میشود، و دلش به خاطر این شرم، مانند شیشهای میشکند. شاعر به ناامیدی خود اشاره میکند و از بیتوجهی دیگران به درد و رنج خود سخن میگوید. او در تلاش است تا به عشق و خواستههای خود برسد، اما همچنان با موانع و محدودیتهای بسیار روبهروست. این احساسات همگی در فضایی از تنهایی و نیاز به علاقه واقعی در ارتباط با دیگران گنجانده شده است.
هوش مصنوعی: خدایا، چگونه میتوانم به آرزویی که دارم دست پیدا کنم، در حالی که کسی مثل مژه که فقط بر روی ابرو به بلندی میرسد، به کمک من نمیآید؟
هوش مصنوعی: من از خودم خالی شدم و به صد نیستان شباهت دارم، اما چه فایدهای دارد وقتی صدایم از این کوچهها بلند نمیشود.
هوش مصنوعی: ناتوانی من اجازه نداد که با زیبایی به رخ بیفتم، چون آبلهای هستم که زیر پا نادیده گرفته میشوم.
هوش مصنوعی: به دلیل شرمی که از یادآوری زیبایی او داشتم، دل شیشهها شکست و من نتوانستم صدایم را بلند کنم.
هوش مصنوعی: اگر به نتایج و آثار خود توجه کنیم، متوجه میشویم که نشانههایی از مشکلات و آسیبها در آن وجود دارد. جمعیت و مردم به جایی نرسیدهاند و هیچ کجا به اوج نرسیدهاند.
هوش مصنوعی: ما نه به خاطر نگرانی دیگران و نه به خاطر مشکلات کسی، بلکه به خاطر خودمان در سکوت چیزی نمیگوییم و صدای ما در دل خاموشی به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: ما با عزم و ارادهای قوی، جامهای خود را به دوش میزنیم و بر آن هستیم که بر مشکلات فائق بیاییم. در این مسیر، چیزی در درون ما وجود دارد که باعث پایداری و قدرتمان میشود.
هوش مصنوعی: به جز حس نیاز که باعث شرم و ننگ است، در زندگی جاودان چیزی را نیافتیم.
هوش مصنوعی: خطی بر زمین بکش و از هوسهای زودگذر بگذر. صبر کن تا دیوار اعتبار تو چقدر بلند شود.
هوش مصنوعی: در هنگامی که به کمک دیگران نیاز داری، خودت را در پیش آنها humble و خاکی نشان بده، اما هرگز به چهره کسی که برایت آشناست، با احترام نگاه نکن.
هوش مصنوعی: عشق واقعی تحت تأثیر احساسات سطحی قرار نمیگیرد و در محیطهای ناپسند و پست، نمیتواند به اوج و بلندی برسد.
هوش مصنوعی: به خاطر تاثیرات و شرایط زندگی، احساسات و افکار ما به شدت تحت تأثیر قرار میگیرند. این موضوع باعث شده که روح و وجود ما از شدت این تأثیرات به نوعی خاص حالت بگیرد و احساساتی چون غم و اندوه در ما ظهور کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
از هر دوکون همت والای ما گذشت
تا گرد این خدنگ شود از کجا بلند
معراج اعتبار به قدر فتادگی است
[...]
تا قامتش به سیر چمن شد ز جا بلند
از برگ نخل را شده دست دعا بلند
ای چرخ کامرانی جاوید از آن تست
از بس فتاده ایم نشد آه ما بلند
یابد اگر زپاس نفس رتبه ای دلت
[...]
گردی دگر نشد ز من نارسا بلند
هویی مگر چو نبض کنم بیصدا بلند
بنیاد عجز و دعوی عزّت جنونکیست
مو، سربلند نیست شود تا کجا بلند
کمهمّتی به ساز فراغم وفا نکرد
[...]
کوری نگر که روز به خون خدا بلند
دستی که بود شب به خدا در دعا بلند
تا کی کنی عمارت و صحن و سرابلند
دیوار باغ و باغچه دلگشا بلند
خواهی شدن به دار فنا تا کجا بلند
گردد ز گنبد هرمان این صدا بلند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.