حاصل عافیت آنها که به دامنکردند
چو خموشی نفس سوخته خرمن کردند
دل ز هستی چه خیال است مکدر نشود
از نفسخانهٔ این آینه روشن کردند
شعلهٔ دردم و تنن لالهستان میجوشم
هرکجا داغ تو بود آینهٔ منکردند
آه ازین جلوهفروشان مروّت دشمن
کز تغافل چقدر آینه آهنکردند
جلوه آنجاکه بهار چمن بیرنگیست
صیقل آینه موقوف شکستن کردند
در مقامی که تمنا به خیالت میسوخت
شرری جست ز دل وادی ایمن کردند
چون نفس جرات جولان چقدر بیدردیست
پای ما راکه ز دل آبله دامنکردند
نوبهار آنهمه مشاطگی خاک نداشت
خون ما زنخت به این رنگکهگلشنکردند
نرگسستان جهان وعدهگه دیداریست
کز تحیر همه جا آینه خرمن کردند
ای خوش آن موجکه در طبعگهر خاک شود
عجز بالیدهٔ ما را رگ گردن کردند
زخم درکیش ضعیفی اثر ایجاد رفوست
کشتهٔ رشکم ازآن تیغکه سوزنکردند
یک سپند آنهمه سامان نفروشد بیدل
عقدهای داشت دل سوخته شیون کردند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره دردها و رنجهای عاشقانه و همچنین زیباییهایی است که از این رنجها به وجود میآید. شاعر از عواطف و عذابهای خود میگوید و به تأثیر عافیت و سکوت در زندگی اشاره میکند. او به تکرار تصاویر آینه و جلوهها اشاره میکند که نماد زیبایی و روشنی در کنار رنج و سختیهای عشق است. در اشعارش، تکرار عواطف انسانی و تمایلات عاشقانه احساس میشود و شاعر به نوعی آینههای وجود خود و دیگران را بررسی میکند. در نهایت، شعر به احساس تنهایی و دلتنگی در یک دنیای پر از زیبایی و غم اشاره دارد.
هوش مصنوعی: نتیجه سلامت و آرامش کسانی که به سکوت و آرامش روی آوردهاند، همانند خسارتی است که به زندگی خود زدهاند و در حقیقت باعث نابودی و سوختن روح و وجودشان شدهاند.
هوش مصنوعی: دل از وجود چه اندیشهای دارد، نگذار با نفسش روشنایی این آینه را کدر کند.
هوش مصنوعی: من همچون شعلهای از درد، هر جا که یاد تو باشد، سرشار از احساسات و شور و شوق میجوشم، و آنها به نوعی به من آینهای ساختهاند که تصویر تو را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: آه از کسانی که با ظاهر زیبا و فریبنده، برای خودنمایی میکنند و در عین حال با بیتوجهی خود، چقدر آب روی آتش محبت میریزند.
هوش مصنوعی: زیبایی در جایی که بهار حیات ندارد و چمن رنگی نیست، به مانند آینهای است که برای درخشیدن نیاز به شکست دارد.
هوش مصنوعی: در جایی که آرزو و خواستههایت به شدت در دل میسوخت، آتشی از دل برخاست و به سوی سرزمین ایمن و آرامش رفتند.
هوش مصنوعی: وقتی که به خود جرات میدهیم و آزادانه حرکت میکنیم، چقدر دردناک است که پای ما را از دل احساسات و مشکلاتی که داریم، میبندد و ما را محدود میکند.
هوش مصنوعی: بهار زیبا و دلفریب این همه ظرافت نداشت، خون ما به رنگی که درختان و گلها را زیبا کرده است، آغشته شده است.
هوش مصنوعی: گل نرگسزار دنیا جایی است برای دیدار، جایی که همه جا به خاطر شگفتی و حیرت، مانند آینهای از خودشان تصویر نشان میدهند.
هوش مصنوعی: موجی که از خصلتهای خود سرشار است، به خوبی میتواند ناتوانی ما را به چالش بکشد و ما را در شرایط دشوار قرار دهد.
هوش مصنوعی: زخم بر روی پوست ضعیف اثری به جا میگذارد، مانند نشانهای از حسادت که به خاطر آن، آسیب شدیدی به من وارد شده است، همانند جراحتی که با سوزن بر بدن زدهاند.
هوش مصنوعی: یک گیاه خوشبو نمیتواند همه چیز را تحت تأثیر قرار دهد. بیدل دلی آشفته و زخمی داشت که به خاطر آن همواره ناله و فریاد میکرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس که خلقی سخن عاشقی من کردند
دوست را با من دل سوخته دشمن کردند
سوختم ز آتش این چرب زبانان، چون شمع
سوز پنهان مرا بر همه روشن کردند
بعد ازین دست من و دامن این سنگدلان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.