دلدار گذشت و نگه بازپسین ماند
از رفتن او آنچه به ما ماند همین ماند
چون شمع که خاکسترش آیینهٔ داغ است
من سوختم و چشم سیاهی به کمین ماند
دیگر چه نثار تو کند مشت غبارم
یک سجده جبین داشتم آنهم به زمینماند
گر هوش پود عبرت شهرت طلبیهاست
خمیازه خشکیکه ز شاهان به نگین ماند
گرد نفس تست پرافشان تو هم
زپن انجمن شوق نهآن رفت ونه این ماند
از نقش تو دارد خلل آیینهٔ تحقیق
هرجا اثر وهم و گمان رفت یقین ماند
هرچند غبارم همه بر باد فنا رفت
امید به کوی تو همان خاکنشین ماند
بیبرگیم ازکلفت اسباب برآورد
کوتاهی دامان من از غارت چین ماند
خاکستر من نذر نسیم سرکویی ست
این گرد محال است تواند به زمین ماند
تا منتخبی واکشم از نسخهٔ تسلیم
چون ماه نوم یک خم ابرو ز جبین ماند
دنبالهٔ مینای زکف رفته ترنگیست
دل رفت و به گوشم اثر آه حزین ماند
بیدل به رهش داغ زمینگیری اشکم
سر در ره جانان نتوان خوشتر ازین ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق جدایی و دلتنگی است. شاعر از گذشتن دلدار و باقی ماندن یاد او در دل میگوید. او مانند شمعی است که سوخته و فقط خاکسترش باقی مانده است. در این اشعار، شاعر به تصویرسازیهای زیبایی از احساسات و آلام خود میپردازد و نشان میدهد که با وجود گم شدن بعضی چیزها، امید و عشقش به معشوق در دلش باقی مانده است. همچنین به تاثیری که معشوق بر زندگی و احساسات او گذاشته اشاره میکند، و در نهایت بیان میکند که غم جدایی او را عمیقتر کرده و خاطراتش بهطور همیشگی در ذهنش خواهد ماند.
هوش مصنوعی: به دنبال رفتن معشوق، تنها یاد و خاطرهاش برای ما باقی مانده و هیچ چیز دیگر از او برای ما نمانده است.
هوش مصنوعی: مانند شمعی که پس از سوختن خاکسترش نور و گرما را نشان میدهد، من نیز سوختم و حسرتی در دل کسی باقی ماند که منتظر من بود.
هوش مصنوعی: تنها چیزی که از من باقی مانده، خاکی است که بر سرم ریختهاند. حتی یک سجده برای تو داشتم که آن هم بر زمین باقی ماند.
هوش مصنوعی: اگر فهم و عقل به ما درس عبرت بدهد، مانند نشانهای است از خشکی و ناتوانی که در دستان شاهان و در گنجینههایشان باقی مانده است.
هوش مصنوعی: نفس و حیات تو مانند گردی در فضا پراکنده است، با این حال، نه شوق این جمع را فراموش کردهای و نه خود را به آن محدود کردهای.
هوش مصنوعی: آیینه حقیقت به خاطر تصویر تو دچار مشکل شده است؛ هرجا که خیال و تردید راه پیدا کرده، یقین و روشنی باقی مانده است.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه همه چیزم از بین رفته و به باد رفته، اما امید من به تو هنوز مانند خاکی است که همیشه در کوی تو باقی مانده است.
هوش مصنوعی: ما برهنه و بیپوششیم، همچنان که اسباب زندگی به راحتی در دسترس نیست. کوتاهی دامن من، از آسیب و غارت، به اندازهای است که چین و چروکهای زندگی به وضوح نمایان شدهاند.
هوش مصنوعی: من خاکستر وجودم را به نسیم خیالی آن کوچه تقدیم کردهام و این گرد و غبار نمیتواند در زمین بماند.
هوش مصنوعی: چون هلال ماهی را به عنوان انتخاب خود میفهمم که با یک حرکت ابرو از پیشانیاش، نشان تسلیم را به من میدهد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعری احساساتی عمیق را بیان میکند. او از زیبایی و ظرافتی که در یک چهره وجود دارد صحبت میکند و تأثیر آن بر دلش را توصیف میکند. غمی که در صدای گوشنواز او حس میشود، به یادش میماند و روحش را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع، او احساسی ترکیبی از زیبایی و غم را تجربه میکند که در عمق وجودش باقی میماند.
هوش مصنوعی: بیدل در اینجا به کسی اشاره میکند که در مسیر عشق، دلی شکسته و گریانی دارد. او احساس میکند که غم و درد دلش بر او چیره شده و نمیتواند از عشق محبوبش دور باشد. در واقع، او بیان میکند که این حالت غم و اندوه به هیچ چیز بهشتگونهای نمیرسد و در این راه عشق، عمیقترین احساساتش را تجربه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.