شبم آهی ز دل در حسرت قاتل برون آمد
سرش از ید بالافشانتر از بسمل برون آمد
چهسازد عقل مسکینکر نپوشدکسوت مجنون
که لیلی هرکجا بیپرده شد محمل برون آمد
ندارد صرفهٔ عزت مقام خود نفهمیدن
سخنصد پیش پا خورد اززبانکز دل برون آمد
به داغ فوت فرصت سوختن هم عالمی دارد
چراغانکرد آن پروانهکز محفل برون آمد
سراغ عافیتگم بود در وحشتگه امکان
طلب از آبله فالی زد و منزل برون آمد
رهایی نیست از هستی بغیر از خاککردیدن
از این درپای عبرت هرکه شد ساحل برون آمد
به کوشش ربط نتوان داد اجزای هوایی را
دل از خود جمع کردن عقده مشکل برون آمد
ندارد حسن یکتایی ز جیب غیر جوشیدن
حق از حق جلوه_گر شد باطل ازباطل برون آمد
دماغ خاکساری هم عروج نشئهای دارد
من امیدی دماندم تا نهال از گل برون آمد
که دارد طاقت همچشمی ظرف حباب من
محیط ازخود تهی گردید تا بیدل برون آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلنگرانیها و احساساتش صحبت میکند. او از حسرت و آرزویی که در دل دارد، سخن میگوید و به دنبال آزادی و رهایی از قید و بندهای دنیا است. شاعر به عواطف انسانی و مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، اشاره میکند و میگوید که گاهی در جستجوی عافیت، آدمها به مکانهایی میروند که در ظاهر انسان را خوشحال نمیکند. همچنین تأکید میکند که هر کسی باید از تجارب خود عبرت بگیرد و به درک عمیقتری از واقعیتها دست یابد. در نهایت، او به زیبایی و قابلیتهای خاص انسانها اشاره میکند و بر امیدواریاش به ظهور زیباییها و معناها در زندگی تأکید میورزد.
هوش مصنوعی: در شب، آهی از دل من برخاست که به خاطر قاتل درونم حسرت میخورم. این احساس به قدری شدید است که سرم از گردن بیرون میآید، حتی بیشتر از آن که جان یک بیگناه به خطر بیفتد.
هوش مصنوعی: عقل بیچاره چه میتواند بکند، وقتی که هیچ کس نمیتواند لباس دیوانگی را بر تن کند. زیرا هر بار که لیلی بدون حجاب نمایان شد، عشق و جنون بیرون میآید.
هوش مصنوعی: اهمیت و ارزش مقام و عزت انسان به این نیست که سخنانش نادیده گرفته شود، بلکه باید بدانیم که گاهی اوقات بیخیالی از حرفهای ارزشمند کسی که از عمق دلش سخن میگوید، نوعی بیاحترامی است.
هوش مصنوعی: از فقدان یک فرصت مهم، درد و غم زیادی وجود دارد، اما اشکالی ندارد که همانند پروانهای که از جمع جدا میشود و چراغ میافروزد، به یاد آن لحظهها و شادیها پرداخته شود.
هوش مصنوعی: در جستجوی آرامش و راحتی، به مکانی پرخطر و ناشناخته رفت و با امید به بهبودی از مشکلات، از آن جا خارج شد.
هوش مصنوعی: هیچ راه فراری از واقعیات زندگی وجود ندارد، جز اینکه از این دنیا به خاطر عبرت و تجربهای که کسب کردهایم، به آرامش برسیم. هر کسی که به ساحل امن و آرامش دست یابد، از این مشکلات و سختیها عبور کرده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نمیتوان به آسانی اجزای مختلف را به هم پیوند داد و باید تلاش کرد تا تمام چیزها را به یکدیگر مرتبط کرد. به عبارت دیگر، دلایل و دشواریهای درونی باید از خود جمع شوند تا بتوان بر مشکلات فائق آمد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت یکتایی هیچ نیازی به تأثیر از دیگران ندارد، زیرا حق به طور طبیعی از حق تجلی مییابد و باطل از باطل جدا میشود.
هوش مصنوعی: فردی که بر خاکساری خود وقوف دارد، نیز احساس خاصی از ارتفاع و عروج را تجربه میکند. من امیدوارم که روزی نهالی از گل بیرون بیاید و نشانهای از بالندگی ایجاد شود.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که ظرف حبابی که به من طعنه میزند، دیگر قادر به تحمل همچشمی با من نیست و به همین دلیل، خود را از درون خالی کرده تا من بتوانم آزادانه به دنیای خارج بروم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.