بسکه وحشت کرده است آزاد مجنون مرا
لفظ نتواند کند زنجیر مضمون مرا
در سر از شوخی نمیگنجد گل سودای من
خم حبابی میکند شور فلاطون مرا
داغ هم در سینهام بیحسرت دیدار نیست
چشم مجنون نقش پا بودهست هامون مرا
کو دمِ تیغی که در عشرتگهِ انشای ناز
مصرع رنگین نویسد موجهٔ خون مرا
ساز من آزادگی، آهنگ من آوارگی
از تعلق تار نتوان بست قانون مرا
از لب خاموش توفانِ جنون را ساحلم
این حبابِ بینفس پل بست جیحون مرا
عمر رفت و دامنِ نومیدی از دستم نرفت
ناز بسیار است بر من بختِ واژون مرا
داغ یأسم ناله را درحلقهٔ حیرت نشاند
طوق قمری دام ره شد سرو موزون مرا
عشق میبازد سراپایم بهنقش عجز خویش
خاکساریهاست لازم بید مجنون مرا
غافلم بیدل ز گرد ترکتازیهای حُسن
میدمد خط تا کند فکر شبیخون مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل توصیف احساسات عمیق و دردناک یک عاشق است که در آن به وحشت و جنون ناشی از عشق اشاره میشود. شاعر بیان میکند که واژهها قادر به انتقال عمق احساسات او نیستند و او در دلش داغ عشق را حس میکند. او در مییابد که عمرش در حسرت و انتظار سپری شده و به رغم ناز و زیبایی عشق، بخت او ناامید است. عشق به او آسیب میزند و او را در حلقهای از حیرت و تاریکی نگه داشته است. در نهایت، شاعر از شگفتیهای عشق و احساسات متناقض خود صحبت میکند، همچنان که خود را در اسارت این عشق میبیند.
هوش مصنوعی: مجنون من به قدری ترسیده و رنجیده است که هیچ کلمهای نمیتواند احساسات و مضامین درونیاش را به درستی بیان کند.
هوش مصنوعی: در ذهن من، شوخی و بازی وجود ندارد که بخواهد عطر و زیبایی گلی را که در دل دارم منعکس کند. این حبابی که شکل میگیرد، شور و هیجان مرا به یاد فلسفه و عمق افکار افلاطون میاندازد.
هوش مصنوعی: درد و غم در دل من وجود دارد، اما حسرتی از دیدار محبوب در آن نیست. چشم مجنون، نشانهها و رد پای عشق را بر روی هامون (زیر و بم دل) من به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: کجا میتوان تیغی را یافت که در مکانی خوش و دلنشین عاشقانه، با خون من، شعر زیبا و رنگینی بنویسد؟
هوش مصنوعی: آهنگ و صدای من نماد آزادگی و بیتعهدی است و هیچ قانونی نمیتواند مرا به وابستگی و محدودیت بکشد.
هوش مصنوعی: از سکوت تو، اضطراب و جنون به وجود میآید. این حباب بیجان، پل ارتباطی من با رود جیحون شده است.
هوش مصنوعی: عمر به سرعت گذشت و من همچنان درگیر ناامیدی هستم. بخت من به گونهای است که از من دور شده و زندگیام را تحت تأثیر قرار داده است.
هوش مصنوعی: دوست میگوید که احساس عمیق و ناراحتیها مانند نالهای در حلقهای از حیرت و سردرگمی نشسته است. همچنین آن دوست به زیباییای که دارد از طرف عشق و غم به دام افتاده و به مانند سروی موزون و خوشتراش در دل این مصیبت به پرواز در آمده است.
هوش مصنوعی: عشق تمام وجود مرا تحت تاثیر قرار داده و به من نشان میدهد که باید humble و فروتن باشم. برای اینکه به عشق واقعی برسم، باید مانند بید مجنون به عشق و احساساتم احترام بگذارم و خودم را تسلیم آنها کنم.
هوش مصنوعی: من غافل هستم و از زیباییهای تو بیخبرم، اما این زیباییها به قدری قوی هستند که به من الهام میدهند و باعث میشوند تا به فکر حمله به دل من بیفتند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نرگس مستت نشانده همچو گل در خون مرا
کی رود چون غنچه مهر تو ز دل بیرون مرا
روی خود بر رو نهد، صبح ابد لیلی تو را
بوسهای بر رو زند، روز جزا مجنون مرا
همچو گردونم ز دل بیرون نیاید مهر تو
[...]
من نه آن صیدم که بودم پاسدار اکنون مرا
ورنه شهبازی ز چنگت میکشد بیرون مرا
زود میبینی رگ جانم به چنگ دیگری
گر نوازش میکنی زین پس به این قانون مرا
آن که دی بر من کشید از غمزه صد شمشیر تیز
[...]
در بهشت افکند آن رخسار گندم گون مرا
شست یاد کوثر از دل آن لب میگون مرا
از تماشای رخش چون چشم بردارم، که هست
چهره گلرنگ او گیرنده تر از خون مرا
خط آزادی طمع زان روی نوخط داشتم
[...]
وهم راحت صید الفتکرد مجنون مرا
مشق تمکین لفظگردانید مضمون مرا
گریه توفانکرد چندانیکه دل هم آب شد
موج سیل آخر به دریا برد هامون مرا
دادهام ازکف عنان و سخت حیرانمکه باز
[...]
می دهی ساغر به یاد آن لب میگون مرا
ساقی امشب می کنی تا کی به ساغر خون مرا
مدعی پیوسته گوید عیب او غافل که عشق
چهره لیلی نمود از دیده مجنون مرا
در درون خلوت دل عشق آن زیبا جمال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.