شوق دیداری که از دل بال حسرت میکشد
تا به مژگان میرسد آغوش حیرت میکشد
بیرخت تمهید خوابم خجلت ارام نیست
لغزش مژگان من خط بر فراغت میکشد
از عرق پیمایی شبنم پر است آغوش صبح
همت مخمورم از خمیازه خجلت میکشد
هرکجاگل میکند نقش ضعیفیهای من
خامهٔ نقاش، موی چشم صنعت میکشد
ای نهال گلشن عبرت به رعنایی مناز
شمع پستی میکشد چندانکه قامت میکشد
غفلت نشو و نمایت صرفهٔ جمعیت است
تخم این مزرع به جای پشه آفت میکشد
زور بازویی که داری انفعالی بیش نیست
ناتوانی انتقام آخر ز طاقت میکشد
بگذر از حرص ریاستها کز افسون هوس
گرهمه قاضی شوی کارت به رشوت میکشد
بندگی، شاهی، گدایی، مفلسی، گردنکشی
خاک عبرتخیز ما صد رنگ تهمت میکشد
چرخ را از سفلهپرورخواندنکس ننگ نیست
تهمت کمهمتیها تیر همت میکشد
پیرگردیدی ز تکلیف تعلقها برآ
دوش خم از هرچه برداری ندامت میکشد
کوه هم دارد به قدر ناله دامن چیدنی
محمل تمکین هربنیاد خفت میکشد
بیخبر از آفت اقبال نتوان زیستن
عالمی را دار از چاه مذلت میکشد
ای شرر تا چند خواهی غافل ازخود تاختن
گردش چشم است میدانیکه فرصت میکشد
نوحه بر تدبیرکن بیدل که در صحرای عشق
پا به دفع خار زآتش بار منت میکشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق ناشی از عشق و حسرت میپردازد. شاعر از شوق دیدار معشوق صحبت میکند و دردهای ناشی از فاصله و جدایی را به تصویر میکشد. او به نقش احساسات در زندگی و مدام به یاد معشوق بودن اشاره میکند و بیان میکند که چگونه این وضعیت روحی بر او تأثیر میگذارد. همچنین، به سرنوشت و تقدیر اشاره میشود و اینکه چگونه انسانها باید از قدرت و ریاست دوری کنند و با نیتهای نیک زندگی کنند. در پایان، شاعر به ناامیدی و چالشهای زندگی و تأثیرات آنها بر وجود انسان میپردازد و از غفلت و فریبایی که زندگی ممکن است به همراه داشته باشد، سخن میگوید.
هوش مصنوعی: شوقی که برای دیدار فردی در دل دارم، به قدری عمیق و پر احساس است که تا به چشمانم میرسد و من را در حیرت و شگفتی فرو میبرد.
هوش مصنوعی: چهره بیتو باعث میشود خوابم آرام نباشد و خجالت بکشم. اشکهای چشمانم بر راحتی و آرامش من خط میکشند و آن را مختل میکنند.
هوش مصنوعی: در آغوش صبح، عطر و رایحهٔ شبنم پخش شده است. من که در حال نوشیدن بیخبر از خواب و خستگیام، از خمیازهام خجالت میکشم.
هوش مصنوعی: هر جا که احساس لطافت و زیبایی میکنم، هنرمند با دقت و مهارت، تصویر این زیبایی را با نرمی خاصی ترسیم میکند.
هوش مصنوعی: ای نهال زیبای باغ عبرت، به خوشحالی خود مغرور نشو، چرا که شمعی که در درخشش خود به پیش میرود، به اندازهای که قد میکشد، خود را به پایین میکشد.
هوش مصنوعی: هشیار باش و غافل نشو؛ آنچه نشان میدهد این است که جمعیت نیازمند صرفهجویی است. در این زمین، به جای اینکه پشهها باعث آفت شوند، خود مزرعه آفتی دیگر میکارد.
هوش مصنوعی: قدرتی که نشان میدهی تنها تأثیری از ناتوانی توست و ناتوانیات در نهایت به زحمت خواستههای درونت منجر میشود.
هوش مصنوعی: از دنبال کردن حرص و طمع در قدرتها بگذر؛ چون اگر تمام قاضیها هم شوی، باز هم وسوسههای ناخوشایند تو را به سمت فساد میکشاند.
هوش مصنوعی: در زندگی، ما تجربههای مختلفی از مقام و منزلت، فقر و ثروت، قدرت و ضعف را داریم. گردنکشی و خودپسندی ما، مشتی از واقعیتهای تلخ و عبرتآموز را به نمایش میگذارد و این تجربهها همگی رنگهایی از ستم و تهمت را با خود به همراه دارند.
هوش مصنوعی: هیچ عیبی ندارد که برخی افراد عادی و عامی را متهم به اینکه به پیشرفت کمک نمیکنند، بکنیم، زیرا سازندهی بلندپروازیها در واقع خود انسانها هستند که با تلاش و آرزوهایشان میتوانند به موفقیت برسند.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان به سن و سالی میرسد، مسئولیتها و وابستگیها بر دوش او سنگینی میکند. وقتی که از این بارها رهایی یابد، ممکن است از اینکه این وابستگیها را رها کرده، پشیمان شود.
هوش مصنوعی: کوه نیز به اندازهی نالههایی که میکند، نرمی و آرامشی دارد که میتواند بار سنگین را تحمل کند و هر بنیادی به آرامی میخوابد.
هوش مصنوعی: آدمی نمیتواند در زندگی بدون آگاهی از مشکلات و چالشها دوام آورد. در شرایطی که فرد به کمبودها و شکستها آگاه نباشد، به مانند کسی است که از چاه ذلت و حقارت در حال رنج کشیدن است.
هوش مصنوعی: ای آتش سوزان، تا کی بیتوجه به خودت در حال دویدن هستی؟ باید بدانی که این گذر زمان است که تو را به حرکت درآورده و زمان همیشه در حال سپری شدن است.
هوش مصنوعی: شخصی از دل سوختهاش در دشت عشق، با زحمت و سختی به دنبال آرامش میگردد و به تلخیها و مشکلاتی که مواجه میشود، میبالد و آنها را به دوش میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر قدر نقاش نقش او به دقت میکشد
چون نظر بر رویش اندازد خجالت میکشد
شعله جواله یک نقطه است چون ساکن شود
سیر و دور سالکان آخر به وحدت میکشد
آبروی جرم اگر این است، در دیوان عفو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.