دگر تظلم ما عاجزانکجا برسد
بس است نالهٔ ماگر بهگوش ما برسد
به خاک منتظرانت بهارکاشتهاند
بیا ز چشم دهیم آب تا حنا برسد
کسی به می نکند چارهٔ خمار وفا
پیامی از تو رسد قا دماغ ما برسد
سبکروان ز غم زاه و منزل آزادند
صدا ز خویشگذشتهست هر کجا برسد
تمامی خط پرگار بیکمالی نیست
دعا کنید سر ما به نقش پا برسد
ز آه، بیجگر چاک بهره نتوان برد
گشودنیست در خانه تا هوا برسد
ز سعی قامت خم گشته چشم آن دارم
که رفته رفته به آن طرهٔ دوتا برسد
ستمکش هوس نارسای اقبالم
به استخوان رسدم کار تا هما برسد
دماغ شکوه ندارم وگرنه میگفتم
به دوستان ز فراموشیام دعا برسد
به عالمیکه امل میکشد محاسن شیخ
کراست تاب رسیدن مگر قضا برسد
زکوشش استکه دستت به دامنی نرسد
اگر دراز کنی پا به مدعا برسد
چنین که صرف طمع کردی آبرو بیدل
عرق کجاست اگر نوبت حیا برسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس ناامیدی و درد ناشی از ظلم و بیعدالتی میپردازد. شاعر با استفاده از تصویرسازیهایی از طبیعت و جزئیات زندگی روزمره، به دنبال امید و فرصتی برای برآورده شدن آرزوهایشان است. او از نالهها و حسرتهای خود میگوید و به وضعیت خود و دیگران اشاره میکند که در انتظار بهبود اوضاع هستند. در نهایت، شاعر به تلاش، دعا و امید به تغییر اشاره میکند و میگوید که در دنیای ناامیدی، شجاعت و صداقت باید وجود داشته باشد تا به نتیجه مطلوب برسند.
هوش مصنوعی: تظلم و شکایت ما در این دنیا به جایی نمیرسد و صدای ناله ما حتی اگر به خود ما هم برسد کافی نیست.
هوش مصنوعی: بر روی زمین کسانی که منتظرند، بهار کاشتهاند. بیا از چشمانمان آب بریزیم تا حنا به بار نشیند.
هوش مصنوعی: کسی به نوشیدن شراب برای فراموشی درد وفا نیاز ندارد؛ کافی است پیامی از تو بیاید تا بر دل ما آرامش بخشد.
هوش مصنوعی: آزاداندیشان از درد و رنج زندگی رهایی دارند و هر جا که بروند، صدای گذشتهی خود را با خود حمل میکنند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در زندگی، مانند خطی که با پرگار میکشیم، همیشه نمیتوانیم به کمال و مطلوب برسیم. اما امیدواریم که در نهایت به جایی برسیم که بهراحتی بتوانیم اثرات و نشانههای خوب و مثبت خود را در زندگی خود و دیگران مشاهده کنیم.
هوش مصنوعی: از درد و آه نمیتوان بهرهای برد. باید در را باز کرد تا هوای تازه به داخل بیاید.
هوش مصنوعی: به خاطر تلاشهایم، قامت من خم شده و چشمم به دنبال آن است که به آن دستهٔ دوگانه موی او برسم که به تدریج نزدیکتر میشود.
هوش مصنوعی: ستمکش به دنبال آرزوهای ناپخته و ناکامل من است و این وضعیت به عمق وجودم نفوذ کرده است تا جایی که کار من به جایی میرسد که به شناختی عمیق و کامل برسم.
هوش مصنوعی: من به خاطر شکوه و عظمت، دست نمیزنم به بیان دلنوشتههایم وگرنه به دوستانم میگفتم که برای فراموشیام دعا کنند.
هوش مصنوعی: در جهانی که افراد تلاش میکنند و زحمت میکشند، چه کسی میتواند به جایی برسد و به خواستههایش نائل شود، مگر اینکه سرنوشت این فرصت را برایش مهیا کند.
هوش مصنوعی: اگر تلاش کنی و کار را با کوشش انجام دهی، دستت به هدف نخواهد رسید. اما اگر به درستی و با اراده جلو بروی، به آنچه میخواهی خواهی رسید.
هوش مصنوعی: اگر تنها به فکر منافع خود باشی و هیچ توجهی به احساسات دیگران نداشته باشی، در آن صورت وقتی که زمان احترام و قدردانی برسد، چه جایی برای اعتبار و آبرو باقی میماند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی گر آن پسر نازنین به ما برسد
بود امید که بر درد ما دوا برسد
چه گویمش که بلایی ست او به نیکویی
چنان بلای دل، ای کاشکی به ما برسد
رود کرشمه کنان در ره و هزار چو من
[...]
خوش آن مریض که بر دردوی دوا برسد
به دولت ابد از قرب کبریا برسد
کسی که طالب قرب خدا بود به خدا
مگر ز دوستی شاه اولیا برسد
معین دین پیمبر کش از احد باحد
[...]
ز جلوه مهر سماکی به بوتراب رسد
چگونه ذره تواند به آفتاب رسد
ولی نعمت ما خاکیان علیست که فیض
بزادگان تراب از ابوتراب رسد
مجوی کام دل خویش را ز غیر علی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.