همّت از گردنکشی مشکل به استغنا رسد
برخم تسلیم زن تا سر به پشتپا رسد
تا ز مستی تردماغی، انفعال آماده باش
آخر از صهبا خمی برگردن مینا رسد
فطرت آفتهاکشد تا نقش بربندد درست
اولین جام شکست از شیشه بر خارا رسد
غافل ازکیفیت پیغام یکتایی مباش
قاصد او میرسد هرجا دماغ ما رسد
عالمی را بیبضاعت کرد سودای شعور
نقدی از خود کم کند هرکس به جنسی وارسد
راحت آبادی که وحشت بانی آثار اوست
گرکسی تا پای دیوارش رسد صحرا رسد
نور شمع عزتم اما در این ظلمتسرا
عالمی پهلو تهی سازدکه بر من جا رسد
همچو بوی غنچه از ضعفیکه دارم در کمین
امشبم گر جان رسد بر لب نفس فردا رسد
پیکرم چون شمع از ننگ زمینگیری گداخت
سر به ره میافکنم تا پا به خواب پا رسد
همنشینان زین چمن رفتند من هم بعد از این
بشکنم رنگیکه فریادم به آن گلها رسد
غنچه شو بوی گل طرز کلامم نازک است
بیتأمل نیست ممکن کس به این انشا رسد
خودسری بیدل چه مقدار آبیار وهمهاست
سرو زین اندام میخواهد به آن بالا رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تأمل در زندگی و مشکلاتی میپردازد که فرد برای رسیدن به موفقیت و آرامش باید با آنها روبرو شود. او به نیاز به تسلیم و انفعال در مسیر رسیدن به هدف اشاره میکند و اینکه انسان باید از زیباییها و پیامهای زندگی غافل نشود. همچنین، مضمونهایی چون شکست، تلاش و آگاهی از خود در برابر چالشها به وضوح در شعر مشاهده میشود. شاعر به تصویرسازیهای لطیفی از احساسات انسانی و نیاز به همدلی و زیبایی در وجود اشاره میکند و از سرگذشت خود در زندگی حرف میزند. در نهایت، شعر به اهمیت زیبایی در کلام و تلاش برای تعامل با جهان میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر انسان با اراده و تلاش خود، از حالت خودخواهی و مغرور بودن فاصله بگیرد و تسلیم شرایط و واقعیتها شود، میتواند به مقامی رفیع و بینیازی دست یابد.
هوش مصنوعی: تا وقتی که مستی و سرخوشی دارم، باید منتظر باشی که آخرین آثار این سرمستی، یعنی خمی که از شراب بر گردن مینا میافتد، به من برسد.
هوش مصنوعی: ذات طبیعی انسان به زحمت و سختی، اثرات خود را به جا میگذارد. در واقع، وقتی اولین بار جامی که از شیشه درست شده بر سنگ بیفتد و بشکند، نشانهای از این تلاش و شکست است.
هوش مصنوعی: از کیفیت و معنای پیام یکتایی غافل نباش، چرا که فرستاده او به هر جایی که ما به آن فکر کنیم، میرسد.
هوش مصنوعی: شخصی متوجه میشود که در پی کسب دانش و شعور، نیازهای مادی و دنیوی خود را کاهش دهد. این به این معناست که هر کس که به حقیقتی عمیق و ارزشمند دست پیدا کند، باید از وابستگی به چیزهای مادی فاصله بگیرد و در عوض به غنای روحی و فکری خود بپردازد.
هوش مصنوعی: آرامش و آسایش جایی که ترس و ناامنی در آن وجود دارد، هرگز نمیتواند واقعی باشد؛ زیرا اگر کسی به دیوار آنجا نزدیک شود، نقش بیابان و خشکی نمایان میشود.
هوش مصنوعی: شمعی که نماد عزت من است، در این تاریکی به قدری روشنایی میافروزد که وسعتش میتواند جایی برای من فراهم کند.
هوش مصنوعی: چون بوی غنچه، من به دلیل ضعفی که دارم، در حال انتظار برای شب هستم. اگر جانم به لب برسد، فردا که میشود، نفس جدیدی خواهم کشید.
هوش مصنوعی: بدن من همچون شمع از خجالت زمینگیر بودن میسوزد، سرم را به زمین میگذارم تا وقتی که پاهایم به خواب بروند.
هوش مصنوعی: رفقای من از این باغ رفتهاند و من نیز پس از این تصمیم دارم رنگی را بشکنم که صدای فریاد من به آن گلها برسد.
هوش مصنوعی: مثل غنچهای شو و بوی گل را استشمام کن، زیرا شیوه سخن گفتن من لطیف و ظریف است و بدون تامل هیچکس به این نوع بیان نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: خودسری و سرکشی بیدل چقدر به او کمک میکند تا در میان بزرگترین ها مانند سرو خوش اندام قد علم کند و به آن بلندی برسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.