روزی که قضا سر خط آفاق رقم زد
گفتم به جبینم چهنوشتندقلمزد
غافل مشوید از نفس نعل درآتش
سرتا قدم شمع درین بزم قدم زد
چون مو به نظر سخت نگونسار دمیدیم
فواره این باغ به غربال علم زد
ساز طرب محفل اقبال شکست است
جامیکه شنیدی تو قلک بر سر جم زد
زین خیره نگاهی که شهان راست به درویش
پیداست که بر چشم یقین گرد حشم زد
واعظ به تکلف ندهی زحمت مستان
از باده نخواهد لب ساغر به قسم زد
صد شکر که چون صبح نکردیم فضولی
با ما نفسی بود که بر آینه کم زد
خواب عجبی داشت جهان لیک چه حاصل
دل کرد جنونی که نفس تا به عدم زد
فریاد که یک سجده به دل راه نبردیم
کوری همه را سر به در دیر و حرم زد
اقبال عرق کرد ز سامان حبابم
تا کوس به شهرت زند از شرم به نم زد
یارب دم پیری به چه راحت مژه بندم
بی سایه شد آن گوشهٔ دیوار که خم زد
بیدل سپر افکند چو مژگان ز ندامت
دستی که ز دامان تو می خواست بهم زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفاهیمی مانند قضا و قدر، عشق و عرفان، و معنای زندگی میپردازد. شاعر در ابتدای شعر به تأمل در تقدیر و سرنوشت خود اشاره میکند و از تلاش برای فهم آن میگوید. او به زوایای مختلف عشق و جنون مینگرد و از حال «مستان» و لذتهای معنوی سخن به میان میآورد. در طول شعر، به تضاد میان دنیای مادی و معنوی اشاره میشود و در نهایت، شاعر به درک عمیقتری از خود و جهان پیرامونش میرسد. او از گذر عمر و پیری نیز به نرمی یاد میکند و تأکید میکند که همهی این جستجوها و تجربیات به درک عشق و وجود الهی منتهی میشود.
هوش مصنوعی: روزی که مقدر شد سرنوشت عالم نوشته شود، من به پیشانیام نگاه کردم و دیدم چه بر سرنوشت من نوشتهاند و قلمی نقش آن را ثبت کرد.
هوش مصنوعی: از غفلت دور باشید؛ زیرا نفستان میتواند خطرناک باشد. تمام وجودتان در این مجلس مانند شمع است که در آتش میسوزد.
هوش مصنوعی: ما مانند موهای نازک و شکننده، به یاد مرگ و زوال زندگی فکر میکنیم. در این میان، مانند چشمهای که با آب زلال خود در باغ میغلتد، سعی میکنیم دانش و معرفت را به دست آوریم و آن را درک کنیم.
هوش مصنوعی: آوای شادی در جمع خوشبختی، به پایان رسیده است. آن جامی که دربارهاش شنیدی، بر سر جم شکسته شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت نگاه و توجه شاهان به درویشان اشاره دارد. در حقیقت، با نگاهی دقیق و قاطع، درویشان از نظر معنوی و درونی قابل درک هستند و این نگاه گواهی بر قدرت و اعتقاد واقعی آنان است. این مضمون نشاندهنده تاثیری است که نگاه عمیق و آگاهانه میتواند بر شناخت انسانها داشته باشد.
هوش مصنوعی: واعظ به زحمت نیفتد و تلاش نکند، چرا که مستان از نوشیدن شراب دست نمیکشند و لب به ساغر نخواهند زد، مگر با قسم و قسمخوردن.
هوش مصنوعی: خیلی خوشحالم که صبح را بدون ایجاد مزاحمت و بیدلیل شروع کردیم و تنها نفسی که در کنار ما بود، به آرامی بر آینه افتاد.
هوش مصنوعی: جهان خواب عجیبی را تجربه کرد، اما چه فایده؟ دل دچار جنون شد، و نفس تا مرز نیستی پیش رفت.
هوش مصنوعی: آهی کشیدیم که یک بار هم به دل خود سجده نکردیم و در نتیجه، همگان را به بیخبری واداشتیم، حتی در مکانهای مقدس.
هوش مصنوعی: اقبال با تلاش و کوشش خود از حباب من به هیجان آمد و به گونهای که از شرم نم زد، آماده است که صدای موفقیت و شهرت را به اوج برساند.
هوش مصنوعی: ای کاش در دوران پیری بتوانم به راحتی بخوابم، اما دیگر آنجا که مرا پناه میداد، دیگر سایهاش نیست و آنجا را ترک کرده است.
هوش مصنوعی: بیدل با اشکهایی که از ندامت و پشیمانیاش میریخت، خود را از درد و رنج رهایی بخشید. او دستی که به دنبال نجات از دامان تو بود، به هم ریخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا جان ز وفای دهن تنگ تو دم زد
از شهر بقا خیمه به صحرای عدم زد
یارب چه بلایی تو ندانم که به عالم
هرجا قدم آورد قدت فتنه علَم زد
چون ماه نو از دیده نهان گشت یقین شد
[...]
هر کس نه بعشق از سر اخلاص قدم زد
از پای درافتاد و بسر دست ندم زد
آن یار عرب زادهٔ مابین که دو ترکش
یغمای عرب کرد و شبیخون بعجم زد
خون دل عشاق ز مژگان سیه ریخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.