تا جلوهٔ بیرنگ تو بر قلب صور زد
تمثال گرفت آینه در دست و به در زد
همت به سواد طلبت گرد جنون داشت
نُه چرخ ز بالیدن یک آبله سر زد
رفتی و نیاسود غبارم چه توانکرد
بر آتش من ناز تو دامان سحر زد
بیروی تو از سیر چمن صرفه نبردم
هر لاله که دیدم شبیخونم به نظر زد
زین ثابت و سیار سراغم چه خیال است
گردیدن رنگم به در چرخ دگر زد
بی برگ طرب کرد مرا قامت پیری
خمگشتن این نخل به صد شاخ تبر زد
افسون شعور از نفسم دود برآورد
آبی که به رو میزدم آتش به جگر زد
بییاس، دل از فکر وطن بر نگرفتم
تا آبلهپا گشت گهر فال سفر زد
پرواز نگاهی بتماشا نرساندم
چون شمع زسرتا قدمم یک مژه پرزد
مژگان بهم بسته سراپردهٔ دل بود
حیرتزدهام دامن این خیمه که بر زد
فریاد که رفتیم و به جایی نرسیدیم
صبح از نفس سوخته دامن بهکمر زد
ما را ز بهارت چه رسد غیر تحیر
تمثالگلی بودکه آیینه به سر زد
دشنامی از آن لعل شنیدم که مپرسید
میخواست به سنگم زند آخر به گهر زد
بیدل دل ما را نگهی برد به غارت
آنگلکه تو دیدی چمنی بود نظر زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از اندوه و ناکامی شاعر است که در جستجوی عشق و زیبایی میباشد. شاعر بیان میکند که جلوه زیبای معشوق بر دلش نقش بسته و او در تلاش است تا این تصویر را در آینهای بیابد. او احساس میکند که عشقش او را به حالت جنون کشانده و جدایی از معشوق برایش بسیار دشوار است. در ادامه، شاعر به تصویرسازی میپردازد و از زیباییهای طبیعی، مانند لاله و چمن، برای بیان احساسات خود استفاده میکند. همچنین، او به دلتنگی و فراق از وطن اشاره میکند و در نهایت به تحیر و سردرگمی خود در این سفر عاطفی پرداخته و از بیقراری ناشی از عشق مینالد. در کل، این شعر به عمق احساسات انسانی و تجربههای عاشقانه و از دسترفتگی پرداخته است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبایی بی رنگ تو بر دل نقش بست، آینه در دست گرفتم و به در مراجعه کردم.
هوش مصنوعی: اگر به اهداف و آرزوهای خود با جدیت و تلاش بپردازی، ممکن است به نتایج غیرمنتظره و بزرگی دست پیدا کنی، حتی اگر شروع کار کوچک و کماهمیت به نظر برسد.
هوش مصنوعی: تو رفتی و من نتوانستم از غم دوریام آرامش پیدا کنم. چه میتوانم بکنم وقتی آتش عشق تو در قلبم شعلهور است و دامن صبحگاهی به یاد تو، مرا بیشتر میسوزاند؟
هوش مصنوعی: بدون حضور تو، چمن هیچ لذتی برایم ندارد. هر گلی که میبینم، یاد تو را در ذهنم زنده میکند.
هوش مصنوعی: به من بگو، این فکر تو چه سودی دارد؟ چرا رنگ و چهرهام در هر چرخش زمان تغییر میکند؟
هوش مصنوعی: عمر و جوانیام بر اثر سختیها و رنجهایی که کشیدهام، به خواری و ناتوانی رسیده است. مانند نخل سالخوردهای که به خاطر فشار و آسیب، خم شده و با چاقویی به شاخهایش ضربه زده شده است.
هوش مصنوعی: سحر و جادوی علم و درک، از جانم دودی برخاست و آبی که بر روی من میوزید، شعلهای به دل من زد.
هوش مصنوعی: بدون ناامیدی، از فکر وطن دست نکشیدم تا زمانی که دچار مشکلات شدم و راه را برای رسیدن به آرزوهایم گم کردم.
هوش مصنوعی: چشمم را به تماشای تو نرساندم، چون شمع، از ابتدا تا انتهای قدمم فقط یک پلک زدن فاصله بود.
هوش مصنوعی: چشمهای او مانند پردهای بر دل من قرار دارد و من حیران و شگفتزده هستم که چگونه این پرده بر افراشته شده است.
هوش مصنوعی: فریاد که ما تلاش کردیم و به نتیجهای نرسیدیم، صبح هنگام، در حالی که از خستگی و ناامیدی به تنگ آمده بودیم، با قدرت به کار ادامه دادیم.
هوش مصنوعی: ما به زیبایی تو چه میتوانیم بگوییم که فقط حیرت ما باقی مانده است؛ تو همچون مجسمهای از گل هستی که در آینه به نمایش درآمده است.
هوش مصنوعی: نیکی و زیبایی را از کسی شنیدم که نمیدانست چه در دل دارد؛ او به فکر آسیب زدن به من بود، اما به جای آن به من لطف و محبت کرد.
هوش مصنوعی: دل ما را با نگاهی که به سمت آن گل انداختی دزدیدند، همان گلی که تو در آن چمن دیدی و توجه کردی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساغر نزنم تا بتوان خون جگر زد
بر سر نزنم گل، چو توان دست به سر زد
گویا به چمن تند وزیده ست نسیمی
این مرغ گرفتار صفیری به اثر زد
پرداخته بودم ز سواد دو جهان چشم
[...]
ای داورگیتی که بود شهرهٔ آفاق
چون مهر فلک هرکه به حان مهر تو ورزد
دارد رخم از خون جگر رنگ طبرخون
با آنکه بود شعر مرا طعم طبر زد
این پارسیان راکه به صد بیت ستودم
[...]
در ماریه خیمه چو شه جن و بشر زد
در عرش برین روح الامین دست به سر زد
نوح نجی از ماتم وی نوحهگر آمد
طوفان به جهان بار دگر ز اشک بصر زد
شد منفعل از فعل بشر بوالبشر از خلد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.