نه هستی از نفسهایم شمار ناله میگیرد
عدم هم از غبار من عیار ناله میگیرد
نمیدانم دل آزردهام یا شوق مایوسم
که هرجا میروم راهم غبار ناله میگیرد
بم و زیر دگر دارد نوای ساز مشتاقان
نفس دزدیدن اینجا اختصار ناله میگیرد
عرق گل کردهام از شرم مطلب لیک استغنا
همان چون موج اشکم آبیار ناله میگیرد
نینگیزد چرا دود از سپند ناتوان من
نیستانها در آتش خار خار ناله میگیرد
اگر مطلق عنان گردد سپاه اضطراب دل
دو عالم شوخی یک نیسوار ناله میگیرد
ادب هرچند محو سرمه گرداند غبارم را
جنون شوق راه انتظار ناله میگیرد
فنا مشکل که گردد پردهدار ناکسیهایم
خس من آتش از رنگ بهار ناله میگیرد
شکست ساز هم آهنگها دارد در این محفل
چوکامل شد خموشی اشتهار ناله میگیرد
نمیدانم که را گم کرده است آغوش امیدم
که حسرت عالمی را در کنار ناله میگیرد
ز خاکسترگذشت افسانهٔ داغ سپند من
هنوزم آرزو شمع مزار ناله میگیرد
فلکتازیست بیدل ترک وضع خویشتن داری
که هرکس رفت از خود اعتبار ناله میگیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق خود و کشمکشهای درونیاش سخن میگوید. او به حالتی آمیخته از ناامیدی و اشتیاق اشاره میکند که به دنبال هر جا میرود، غم و ناله او را همراهی میکند. شاعر از شرم و ضعف خود در برابر عشق و آرزوهایش میگوید و به تکرار درد و رنجی که از وجودش ناشی میشود اشاره میکند. او به ناپایداری دنیا و فقدان امید پرداخته و در نهایت، نالهی وجودیاش را که ناشی از آرزوها و ناکامیهاست، به تصویر میکشد. بهطور کلی، شعر بیانگر حس یأس و تلاطم در زندگی است.
هوش مصنوعی: وجود من با نالههای ناشی از نفسهایم، شمارش میشود و حتی عدم (نیستی) نیز از غبار و آثار وجودی من، به نوعی ناله و احساس میکند.
هوش مصنوعی: نمیدانم آیا دلزدهام یا امیدم به ناامیدی تبدیل شده است، زیرا هر جا که میروم، مسیرم پر از غبار گریه و ناراحتی میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا، صدای ساز عاشقان که دلشان میخواهد نفس بکشند، به صورت مختصری از نالههایی شنیده میشود که در این مکان به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: من به شدت از بیان موضوعی شرم دارم و احساس میکنم که نمیتوانم به راحتی درباره آن صحبت کنم. اما با این حال، این احساسات در من مثل امواجی که اشکم را به جریان میاندازند، به صورت ناله و گریه بروز میکنند.
هوش مصنوعی: دود ناشی از آتش، نشانهای از ضعف و ناتوانی من است و این درد و ناله در دل نسیانها و فراموشیها به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر افسار سپاه اضطراب و نگرانی از دست برود، آن وقت دلها در هر دو جهان مانند نغمهای که یک نینواز سر میدهد، به ناله و فریاد در خواهند آمد.
هوش مصنوعی: اگرچه آداب و نزاکت گاهی ممکن است من را تحت تاثیر قرار دهد و کمرنگ کند، اما شوق و انتظار من برای رسیدن به معشوق، به شدت در دل به ناله و فریاد میپردازد.
هوش مصنوعی: چیزی که ما را محاصره کرده است، با وجود زودگذر بودنش، به مشکلاتی منتهی میشود. احساس ناامیدی و اندوه در من مانند شعلهای زنده است که از زیباییهای بهار به من مینالد.
هوش مصنوعی: در این جمع، زمانی که همه چیز به آرامش رسیده و سکوت حاکم شده است، نواهای غم و اندوه به گوش میرسد و نشانههایی از شکست و ناکامی در بین آهنگها احساس میشود.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه کسی یا چه چیزی باعث شده آغوش امید من خالی باشد، اما احساس حسرت و اندوهی عمیق دارم که در کنار رنجش، همیشه با من است.
هوش مصنوعی: از خاکستر یاد و خاطراتی کهن، احساس سوختن و دلتنگی در من باقی مانده است. هنوز هم آرزوی روشنایی و یاد بود کسی را دارم که برایش مینالم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نوعی نارضایتی یا درد در درون فرد اشاره میکند. به این معنا که هر کس از خودش دور میشود یا از هویت واقعیاش فاصله میگیرد، در حقیقت به نوعی بیاعتباری و ناامنی دچار میشود. این احساس درک و فهم عمیقتری از وجود و هویت انسان را به تصویر میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.