ز ساز جسم هزار انفعال میگذرد
چو رشحهای که ز ظرف سفال میگذرد
دمیدن همه زبن خاکدانگل خواریست
بهار آبلهها پایمال میگذرد
غبار شیشهٔ ساعت به وهم میکوبد
بهوش باشکه این ماه و سال میگذرد
تلاش نقص وکمال جهان گروتازیست
هلالش از مه و ماه از هلال میگذرد
به هرکه مینگرم طالب دوام بقاست
مدار خلق به فکر محال میگذرد
دلی که صاف شود از غبار وهم کجاست
ز هر یک آینه چندین مثال می گذرد
طلب چه سحرکند تا بهکوی یار رسم
نفس هم از لب ما سینه مال میگذرد
شبم به صفحه نگاهش زد آتشیکه هنوز
شرر به چشمک ناز غزال میگذرد
تلاش نالهٔ جانکاه تاکی ای بلبل
زمان عافیتت زبر بال میگذرد
دو روزه فرصت وهمی که زندگی نام است
گر از هوس گذری بیملال میگذرد
غبار قافلهٔ دوش بوده است امروز
وصال رفته و اکنون خیال میگذرد
حق ادای رموز از قلم طلب بیدل
که حرف دل به زبانهای لال میگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دگرگونیهای زندگی و گذر زمان میپردازد. شاعر بیان میکند که همه چیز در حال تغییر و گذر است، مانند آب که از یک ظرف رد میشود. او به مقایسههایی نظیر آرزوهای بشر برای جاودانه ماندن و تلاش برای کمال میپردازد، اما به این نتیجه میرسد که خلق و خوی انسانها همواره در حال تغییر است. دل صاف و بیغبار نیز به سختی یافت میشود. عشق و وصال در زندگی زودگذر هستند و شاعر خواهان شناخت رموز زندگی و ارتباط با دل و احساسات است. بهطور کلی، شعر به بررسی ناپایداری زندگی و دشواریهای رسیدن به آرزوها میپردازد.
هوش مصنوعی: صوت بدن هزاران تأثیر را عبور میکند مانند قطرهای که از ظرف سفالی میگذرد.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری از خاک و گل به سرزمین میوزد و زحمتها و دردهای زندگی را نادیده میگیرد و به جلو میرود، گویا که هیچکدام از مشکلات اهمیت ندارند.
هوش مصنوعی: غبار روی شیشهٔ ساعت به ما یادآوری میکند که هوشیار باشیم، چرا که زمان و ایام به سرعت سپری میشوند.
هوش مصنوعی: جهان در حال تلاش برای کامل شدن و رفع نواقص خود است. مانند هلال که از میان ماه و ستارهها عبور میکند و نمادی از این تلاش است.
هوش مصنوعی: هرکسی را که میبینم در پی این است که جاودانه بماند، اما مردم در حالتی از نادانی و خیال باطل زندگی میکنند.
هوش مصنوعی: دل پاک و خالصی که از تردید و خیالهای نادرست تهی شده باشد، کجاست؟ چرا که در آینههای مختلف، تصویرهای زیادی از آن میگذرد.
هوش مصنوعی: به چه وسایلی باید دست بزنم تا بتوانم به کوی محبوب برسم، حتی نفسهایم هم از روی لبهای من، در دل میگذرد و تحمل این فاصله سخت است.
هوش مصنوعی: در شب، وقتی به چهرهاش نگاه کردم، آتش شوری به وجود آمد که هنوز هم اثرش در چشمک زدن ناز و زیبایی غزال دیده میشود.
هوش مصنوعی: ای بلبل، تلاش و نالهٔ دلخراش تو بیفایده است، زیرا زمان خوشی و آسایش تو در حال عبور است و تو هنوز در عذاب و غم هستی.
هوش مصنوعی: زندگی فرصتی کوتاه و پر از خیال است و اگر از وسوسهها بگذری، این مدت بدون اندوه و غم سپری میشود.
هوش مصنوعی: امروز حال و هوای وصال وجود دارد، اما غبار و نشانههای سفری که دیروز سپری شده، همچنان باقی است و فکر و خیال به سمت آن میرود.
هوش مصنوعی: باید به رازها و نکات عمیق عشق و احساسات دقت کرد، زیرا احساسات واقعی گاهی به زبان نمیآیند و تنها در سکوت بیان میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز من مپرس که بر من چه حال میگذرد
چو روز وصل توام در خیال میگذرد
جهان برابر چشمم سیاه میگردد
چو در ضمیر من آن زلف و خال میگذرد
اگر هلاک خودم آرزوست منع مکن
[...]
گهی که بر سر زلفت شمال میگذرد
ازو بپرس که بر ما چه حال میگذرد
ز روز هجر تو رازی جز این نمیگویم
که روز همچو مه و مه چو سال میگذرد
به مجلسی که تویی بینقاب مه ز سحاب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.