خرمی رو در کشیدست از جهان
وز میان برداشت انصاف آسمان
عیش را لذت نماند چون برفت
خرمی از دست و انصاف از میان
نیست در شش گوشه عالم دلی
کو بود از صدمه غم در امان
ربع خاکی سر به سر وحشت گرفت
کس ز آسایش نمی یابد نشان
هیچ کس را دل ز غم آزاد نیست
در جهان از پادشه تا پاسبان
یا فراغت در جهان هرگز نبود
یا ز چشم ما شدست اکنون نهان
یک نسیم نوبهاری بر که جست؟
کو نشد آشفته از باد خزان
دست بر سر مانده اند از دست غم
نیک و بد، مرد و زن و پیر و جوان
از همه رنجی که در عالم بود
نیست بدتر از فراق دوستان
قصد دل دارند هم غمها ولیک
می کند درد عزیزان قصد جان
بر حقم با این همه رنج فراق
گر کنم از گردش گردون فغان
غصه ها دارم من از فرقت چنانک
در همه عالم نگنجد شرح آن
صبر، یزدان می دهد ورنه به جهد
با چنین غم صبر کردن چون توان؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و غم ناشی از فقدان و جدایی میپردازد. شاعر از از دست رفتن شادی و انصاف در جهان سخن میگوید و اشاره میکند که هیچکس از غم و رنج در امان نیست، از پادشاهان تا مردم عادی. او به وضعیتی اشاره دارد که در آن هیچ شادی و آسایشی وجود ندارد و فراق دوستان بزرگترین درد است. در پایان، شاعر به صبر اشاره میکند و میگوید که تنها یزدان میتواند به انسان صبر دهد زیرا تحمل این غم بسیار سخت است.
هوش مصنوعی: دنیا را با خوشی و شادابی پر کرده و عدالت آسمان را از میان برداشته است.
هوش مصنوعی: زندگی لذتی ندارد زمانی که خوشی از دست برود و عدل و انصاف از میان بروند.
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا وجود ندارد که قلبش از آسیبهای اندوه در امان باشد.
هوش مصنوعی: در این زمین بینهایت، همه جا ترس و وحشت حاکم شده است و هیچکس نمیتواند نشانهای از آرامش و آسایش پیدا کند.
هوش مصنوعی: هیچ کسی در این دنیا از غم و اندوه رهایی ندارد؛ از بزرگترین مقامها تا کوچکترین افراد همگی با مشکلات و دردها دست و پنجه نرم میکنند.
هوش مصنوعی: یا خوشی و آرامش در این جهان هرگز وجود نداشت، یا اینکه اکنون از دید ما پنهان شده است.
هوش مصنوعی: نسیم بهاری بر کدام گل وزیده است که از وزش باد خزان بیتاب نشده است؟
هوش مصنوعی: همه، از کوچک و بزرگ، مرد و زن، به خاطر غم و اندوهی که بر سرشان آمده، در حال سردرگمی و ناتوانی هستند.
هوش مصنوعی: هیچ رنجی در دنیا به اندازه دوری از دوستان بد نیست.
هوش مصنوعی: غمها نیت دارند به دل نزدیک شوند، اما درد عزیزان به جان فرد هجوم میآورد.
هوش مصنوعی: من با وجود تمام درد و رنجی که از دوری میکشم، اگر فریاد بزنم بر حق و حقیقت خودم هستم.
هوش مصنوعی: من به خاطر جدایی، غصههای زیادی دارم که هیچ توضیحی نمیتواند بیانگر عمق آنها باشد.
هوش مصنوعی: صبر، هدیهای از جانب خداوند است و اگر او این صبر را عطا نکند، چگونه میتوان با وجود چنین غم بزرگی، به تلاش و کوشش ادامه داد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یخچه میبارید از ابر سیاه
چون ستاره بر زمین از آسمان
چون بگردد پای او از پای دار
آشکوخیده بماند همچنان
عید فرخ باد بر شاه جهان
جاودانه شادمان و کامران
نعمتش پیوسته و عمرش دراز
دولتش پاینده و بختش جوان
سال و مه لشکرکش و لشکر شکن
[...]
ای مرا دیدار تو جان و جهان
بی تو هرگز نی جهان خواهم نه جان
ای جهان جان چه شادی باشدم
چون نباشی با من ای جان جهان
ای بسان حور و آئین پری
[...]
ای آفتاب حسن تو را آفتاب
سجده برد همچو من از آسمان
خردی تو و بزرگ تو را پایگاه
سال تو اندک و تو بسیار دان
چو آفتاب خردی در چشم خلق
[...]
روی بخت خواجه خرم همچو گل
باد تا هر سال گل آرد جهان
بسته دولت عهد با دورانش باد
تا بود پیوسته با دوران زمان
باد حاجت خرمی را با دلش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.