گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

گره مشگ بر سمن چه زنی؟

لشکر زنگ بر ختن چه زنی؟

چون تو گویی که جان نفس نزنم

من چو گویم که بوسه تن چه زنی؟

چون ز لعل تو بوسه از طلبم

بر شکر لؤلؤ عدن چه زنی؟

او نرنجد بدین قدر بدهد

تو لگد در فتوح من چه زنی؟

صد گریبان دریده شد ز غمت

چاک بر طرف پیرهن چه زنی؟

دلم از غم بسوخت دم چه دهی؟

غم تو دل ببرد تن چه زنی؟

هر زمانی مرا که مرغ توام

سینه بر نوک بابزن چه زنی؟

چون ز تو دل شکسته گشت مجیر

بر دلش زخم دل شکن چه زنی؟

 
 
 
اثیر اخسیکتی

مشک می رنگ، بر سمن چه زنی

شب دیرند، بر بدن چه زنی

با سپه زنگ سرکشی چه کنی

خیمه بر دامن ختن چه زنی

تو مهی ای پسر برهنه بهی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اثیر اخسیکتی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه