مرا که کار غم عشق یار خواهد بود
بیا بگو که ازین به چه کار خواهد بود؟
نه من نه یار اگر در میان وصل و فراق
مرا بجز غم او غمگسار خواهد بود
چه می خورم غم وصلی که روز دولت او؟
چو شمع یکشبه ناپایدار خواهد بود
تو یار من نیی ار در میان مرا و ترا
امید وعده بوس و کنار خواهد بود
خمار هجر نخواهم شکستن از می وصل
از آنکه حاصل می هم خمار خواهد بود
به زینهار رخ و لب مخوان مرا و مگوی
که آب و آتش را زینهار خواهد بود
حدیث زلف مکن زانکه عاشقان دانند
که کار زلف تو دیوانه وار خواهد بود
بهار سر زد و با زلف چون بنفشه تو
بنفشه سر زده و سوگوار خواهد بود
ز برگ گل خجلم زان سبب که می شنوم
که او ز تو خجل و شرمسار خواهد بود
چو لاله خسته دلم زانکه با لبت امسال
قبای لاله به از طرز پار خواهد بود
ز عندلیب بدان فارغم که سبحه او
ثنای بارگه شهریار خواهد بود
نگین خاتم ملکت تکین خطه ملک
که ملک و ملکت ازو با قرار خواهد بود
جهان لطف منوچهر کز لطافت او
ز آب و آتش حشر آبدار خواهد بود
گلی که بی مدد لطف او گشاید لب
سیاه روی تر از نوک خار خواهد بود
اگر به پشتی عدلش بهار دم نزند
گرفت و گیر خزان در بهار خواهد بود
به فر خطبه او ملک را که دامادست
عروس فتح و ظفر در کنار خواهد بود
چو دید سکه او آسمان یقین گشتش
که نقدهای ستم کم عیار خواهد بود
ز خاک پایش بیزارم ار نه خاک درش
قبای قبه گوهر نگار خواهد بود
چو مار ناکس و زنهار خوارم ار نه عدوش
به شکل مورچه زنار دار خواهد بود
ز بهر ریزه خوانش دو دست روح القدس
هزار پنجه چو دست چنار خواهد بود
عدوش گرچه شود زهره بریشم زن
چو کرم پیله هم اندر حصار خواهد بود
به پیش چشم منست اینکه گوش گردون را
ز حلقه در او گوشوار خواهد بود
مسلم است که در جوی تیغ او آبی است
که آتش از تف او خاکسار خواهد بود
ز شعله سر رمح شهاب پیکر او
اثیر یک شرر مستعار خواهد بود
به رزم و بزم ز تأثیر هیبت و صیتش
ستاره فربه و گردون نزار خواهد بود
رسید خصم به دوزخ ز تیغ او یکبار
مگر قیامت خصمش دو بار خواهد بود
بدان خدای که با بندگانش روز شمار
به ذره ذره حساب و شمار خواهد بود
بدان نفس که درو دستگر ما و شما
لطیفه کرم کردگار خواهد بود
بدان بنای سبک پای سست عهد کبود
که تا به صدمه صور استوار خواهد بود
به عکس تیغ جهان گیر شاه کز تف او
نهال حادثه بی برگ و بار خواهد بود
بدان نسیم که قوت سحر گذرگه او
شکنج طره زلفین یار خواهد بود
که فر و مرتبه خسروان عرصه خاک
ز فر او یکی از صد هزار خواهد بود
مجیر بر در او تا به گوشمال اجل
ثنا گزین و معانی گزار خواهد بود
ایا سپهر جلالی که صحن ملک ترا
صفا و بسطت دارالقرار خواهد بود
نهال حکم تو در هر بلاد خواهد رست
اساس فتح تو در هر دیار خواهد بود
بر سپهر جلال تو در دو دیده عقل
ستاره شعله و گردون غبار خواهد بود
همای عقل، ترا آشکار می گوید
که باز فر تو گردون شکار خواهد بود
تو شاد باش که با کار و بار دولت تو
سپهر بر شده بر هیچ کار خواهد بود
منم که چون به هنر جامه سخن با فم
ز مدحت تو درو پود و تار خواهد بود
به فر مدح تو امروز نظم و نثر مرا
هزار جان مقدس نثار خواهد بود
به یادگار همی دار این قصیده ز من
که این قصیده ز من یادگار خواهد بود
بساز بزم که با بزم خرم تو بهشت
اگرچه هست نهان، آشکار خواهد بود
بخواه زیر که عید آمد وز آمدنش
تن عدوی تو چون زیر زار خواهد بود
همیشه تا که ستم پروری و بدعهدی
نهاد و قاعده روزگار خواهد بود
به اختیار همی زی که کار دشمن تو
برون ز دایره اختیار خواهد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره غم و اندوه ناشی از عشق و فراق نوشته شده است. شاعر با بیان تجربههای شخصی خود، احساسات عمیقش را در مورد عشق و جدایی ابراز میکند. او از ناامیدی در عاشقی و ناپایداری ارتباطات انسانی صحبت میکند و به ستایش زیباییها و ویژگیهای محبوبش میپردازد. شاعر به عشق و وصال و همچنین غم دوری و هجر مینگرد و تأثیرات آن را بر زندگیاش تشریح میکند. در نهایت، او به بیان امید و آرزوهایی درباره آینده و عدالت میپردازد و به این نکته اشاره میکند که با وجود همه مصائب، عشق و زیباییها همچنان باید جشن گرفته شوند.
هوش مصنوعی: به من بگو که در آیندهای که غم عشق محبوب در زندگیام خواهد بود، چه استفادهای از این زندگی باقی خواهد ماند؟
هوش مصنوعی: نه من، نه محبوبم در شرایط وصل و جدایی، هیچ کسی غیر از غم او، تسلیبخش و آرامشدهندهام نخواهد بود.
هوش مصنوعی: نگران نیستم که چه چیزی میخورم، چون درد و غم دیدار او مرا عذاب میدهد. مثل شمعی که تنها یک شب میسوزد و زود تمام میشود، شادی من هم زودگذر است.
هوش مصنوعی: تو دیگر یار من نیستی، اگر وسط ما امیدی به بوسه و در آغوش گرفتن وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: نمیخواهم درد جدایی را با شراب وصال فراموش کنم، زیرا میدانم که این شراب هم دوباره باعث درد و خماری خواهد شد.
هوش مصنوعی: مرا به زیبایی چهره و لبانت نخوان و نگو که آب و آتش هرکدام از یکدیگر دور خواهند شد.
هوش مصنوعی: در مورد زلف و موهات صحبت نکن، زیرا عاشقان میدانند که عشق و جنون در این زمینه به شدت درهم تنیده است.
هوش مصنوعی: بهار فرارسیده و زیباییهای آن با موهای خوش رنگ و حالت تو همراه شده است. اما این زیباییها همچنین غمی را به همراه دارد که ناشی از جدایی یا فقدان است.
هوش مصنوعی: من از برگ گل خجالت زدهام، زیرا میشنوم که او به خاطر تو شرمنده و خجالتزده خواهد شد.
هوش مصنوعی: دلم مانند لالهای خسته است، زیرا امسال به واسطه لبهای تو، زیبایی و لطافت آغوش لالهها از گذشته بیشتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: از بلبل به خوبی میدانم که ذكر و ستایش او، از بارگاه شهریار خواهد بود.
هوش مصنوعی: بهترین و باارزشترین نشانه یا علامت درخشان و معتبر مملکت، مربوط به سرزمین و سرکردهای است که قدرت و سلطنت تحت تأثیر وجود او پایدار و برقرار خواهد بود.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر لطف و مهربانی منوچهر، به زودی پر از نرمی و لطافت خواهد شد و نتیجهی آن، دنیایی خواهد بود که با آب و آتش پر میشود و خاصیت تازهای به خود میگیرد.
هوش مصنوعی: گلانی که بدون کمک و رحمت او شکوفا شود، زیباییاش کمتر از نوک خار خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر به پشتوانه عدل او بهار نیامده باشد، روزگار درختان در بهار به روزهای سرد و بیثمر خزان دچار خواهد شد.
هوش مصنوعی: در خطبهای که او میخواند، قدرت و حکومت به مانند دامادی است که در کناری، عروس پیروزی و موفقیت را در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: وقتی سکه او را دید، آسمان مطمئن شد که ارزش واقعی چیزها کمتر از آن چیزی است که به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: من از خاک پای او بدم میآید، چرا که اگر نه، آن خاک به زینت قبهی گوهر زیبای او تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر مثل ماری بدجنس و بیرحم باشم، باید مراقب باشم که اگر در موقعیتی قرار بگیرم، شاید به شکلی کوچک و ناچیز دربیایم و تحت کنترل دیگران قرار گیرم.
هوش مصنوعی: برای جلب توجه و خدمت به او، روح القدس با هزاران توانایی و قدرت مانند دستان درخت چنار اقدام خواهد کرد.
هوش مصنوعی: اگر دشمن هم مانند کرم پیله به خود بپیچد و با لطافت و نازکی خود را بپوشاند، باز هم در قفس خود خواهد ماند و نمیتواند آزاد شود.
هوش مصنوعی: در برابر چشمان من، این موضوع وجود دارد که گوشوارهای از حلقه در گوش گردون خواهد آویخت.
هوش مصنوعی: واضح است که در آب جوی او، آتش از شدت حرارتش به خاکستر تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: به دلیل شعلهای که از نیزه شهاب بلند میشود، وجود او به مانند ذرهای از آتش نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: به خاطر تأثیر شگفتانگیز و شهرت او، ستارهها در جنگ و مهمانیها بزرگ و خوشفروغ خواهند شد و آسمان نیز در برابرش ضعیف و ناتوان خواهد گشت.
هوش مصنوعی: دشمن با یک ضربهٔ او به دوزخ میرود، اما در روز قیامت، عذابش دو بار خواهد بود.
هوش مصنوعی: بدان که خداوند با بندگانش به دقت و حسابرسی خواهد کرد و هر روز و هر لحظه را مورد بررسی قرار خواهد داد.
هوش مصنوعی: بدان که نفس شما و ما، در حقیقت مظهر لطف و رحمت خداوند خواهد بود.
هوش مصنوعی: بدان که این ساختار ناپایدار و سست، به راحتی آسیب میبیند و بر اثر آسیبها نمیتواند استحکام خود را حفظ کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر رفتار و تأثیرات پادشاهی همچون تیغی بر دنیا باشد، حوادث و اتفاقات ناشی از آن به شکلی خواهد بود که زندگی و امید در آنها به کلی از بین میرود. به عبارت دیگر، ظلم و قدرتنمایی میتواند منجر به از بین رفتن رشد و شکوفایی در جامعه شود.
هوش مصنوعی: بدان که نسیم ملایم، قدرت جادو را دارد و در جایی که عبور میکند، زیبایی و پیچیدگی موهای یار نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: افتخار و مقام پادشاهان در این دنیای خاکی، از زیبایی و نیکویی او به شمار میآید و از میان هزاران نفر، تنها یکی از ایشان خواهد بود.
هوش مصنوعی: به در خانه او بایست و درود بر او بفرست تا زمانی که مرگش فرا برسد و دیگران هم از او یاد کنند و معانی خوب را بیان نمایند.
هوش مصنوعی: آیا آسمان عظمت تو، که سرزمینت را به روشنی و آبادانی خواهد بخشید، جایی برای آرامش و استقرار تو خواهد بود؟
هوش مصنوعی: در هر سرزمینی، آثار دستورات تو نمایان خواهد شد و پیروزیهای تو در هر منطقهای تحقق خواهد یافت.
هوش مصنوعی: در آسمان عظمت تو، در دو چشم انسان، ستارهای درخشان و گردی از غبار خواهد بود.
هوش مصنوعی: عقل به تو میگوید که دوباره به گردون بازخواهی گشت و مقصد تو همچنان آشکار است.
هوش مصنوعی: تو خوشحال باش که با تلاش و زحماتت، روزگارت به خوبی سپری میشود و هیچ مشکل و دغدغهای نخواهی داشت.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که وقتی به زیبایی و فن صحبت میکنم، ستایش تو مانند تار و پود در کلامم حضور خواهد داشت.
هوش مصنوعی: امروز برای ستایش تو، شعر و نثر من با کمال احترام و ارادت، جانهای بسیاری را تقدیم خواهد کرد.
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که این شعر از من به جا خواهد ماند و یادگاری از من خواهد بود.
هوش مصنوعی: جشنی برپا کن که با شادی و سرور تو، بهشتی هرچند پنهان، به وضوح نمایان خواهد شد.
هوش مصنوعی: بخواهم که زیر آسمان عید، دشمن تو به خاطر آمدن آن جشن به شدت ناراحت و غمگین خواهد شد.
هوش مصنوعی: همیشه تا زمانی که ستمگری و بیوفایی در اصول و قوانین زندگی باقی بماند، شرایط به همین نحو خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر طور که بخواهی زندگی کن، زیرا کارهای دشمن تو خارج از دسترس و کنترل تو خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو را ز دست اجل کی فرار خواهد بود
فرارگاه تو دارالقرار خواهد بود
اگر تو ملک جهان را به دست آوردی
مباش غره که ناپایدار خواهد بود
به مال غره چه باشی که یک دو روزی بعد
[...]
همیشه تا تن من برقرار خواهد بود
به کوی عشق دلم را گذار خواهد بود
سرم به خاک بپوسید و آتش غم دوست
در استخوان تن من به کار خواهد بود
بتا، بدور غم خویش کشته گیر مرا
[...]
دمی که رای منت اختیار خواهد بود
همان دمم به جهان بخت یار خواهد بود
اگر به دامن وصلت رسد شبی دستم
فتوح روز من و روزگار خواهد بود
اگر به کلبه احزان ما دهی تشریف
[...]
کسی که منزل او کوی یار خواهد بود،
به جز سفر به جهانش چه کار خواهد بود؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.