ای فلک آل علی را از وطن آواره کردی
زان سپس در کربلاشان بردی و بیچاره کردی
تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را
پس اسیر پنجهٔ گرگان آدمخواره کردی
جسم پاک شیرمردان را نمودی پاره پاره
هم دل شیر خدا را زین مصیبت پاره کردی
گوشوار عرش رحمن را بریدی سر، پس آنکه
دخترانش را ز کین بیگوشوار و یاره کردی
جبههٔ فرزند زهرا را ز سنگ کین شکستی
تو مگر ای آسمان! دلرا ز سنگخاره کردی
تا کنی خورشید عصمت را به ابر کینه پنهان
دشت را ز اعدای دین پرثابت و سیاره کردی
جورها کردی از اول در حق پاکان ولیکن
در حق آل پیمبر جور را یکباره کردی
کودکی دیدی صغیر اندر میان گاهواره
چون نکردی شرم و ازکین قصد آن گهواره کردی
چاره میجستند در خاموشی آن طفل گریان
خود تو در یک لحظه از پیکان تیرش چاره کردی
سوختی از آتش کین خانهٔ آل علی را
وایستادی بر سر آن آتش و نظاره کردی
خانمان آل زهرا رفت بر باد از جفایت
آوخ از بیداد و داد از جور و فریاد از جفایت
آسمانا جز به کین آل پیغمبر نگشتی
تا نکشتی آل زهرا را از این ره برنگشتی
چون فکندی آتش کین در حریم آل یسین
ز آه آتش بارشان چون شد که خاکستر نگشتی
چون بدیدی مسلم اندر کوفه بییار است و یاور
از چهرو او را در آن بییاوری یاور نگشتی
چون دو طفل مسلم اندر کوفه گم کردند ره را
از چه آن گمگشتگان را جانبی رهبر نگشتی
چون به زندان عبیداله فتادند آن دو کودک
از چه رو غمخوار آن دو کودک مضطر نگشتی
چون تن آن کودکان از تیغ حارث گشت بیسر
از چه رو بیتن نگشتی از چه رو بیسر نگشتی
چون شدند آن کودکان از فرقت مادر گدازان
از چه رو برگرد آن طفلان بیمادر نگشتی
چون حسینبن علی با لشکرکین شد مقابل
از چه پشتیبان آن سلطان بیلشکر نگشتی
چون دچار موج غم شد کشتی آل محمد
از چه رو ای زورق بیداد! بیلنگر نگشتی
خانمان آل زهرا رفت بر باد از جفایت
آوخ از بیداد و داد از جور و فریاد از جفایت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به آسمان (فلک) اشاره میکند که آل علی را از وطن خود آواره کرده و در کربلا به آنها ظلم و ستم روا داشته است. او به توصیف حوادث تلخ عاشورا میپردازد و میگوید که چگونه فرزندان حسین بن علی (ع) و دیگر اهل بیت در این نبرد جان باختند و دچار مصایب فراوانی شدند. شاعر به رنج و درد آنان، از جمله شکست روحی و جسمی، بیرحمی نسبت به کودکان و نابود شدن خانمان آل زهرا اشاره میکند. همچنین احساس ناامیدی و پرسشهایی از آسمان و وضعیت موجود را بیان میکند که چرا در اوج بدبختی و فراق، کسی به کمک آنها نیامد و چرا ظلم بر آنها ادامه داشت. در نهایت، شاعر فریاد میزند از بیداد و ستمی که به خاندان پیامبر (ص) روا داشته شده است.
هوش مصنوعی: ای آسمان، تو خاندان علی را از سرزمین خود بیرون کردی و سپس آنها را در کربلا به مصیبت انداختی و در وضعی بسیار سخت و دردناک قرار دادی.
هوش مصنوعی: تو به سرعت از منطقهای امن و بیخطر عبور کردی و غزالان حرم را به دام پنجههای گرگهای آدمخوار گرفتار کردی.
هوش مصنوعی: تو بدن پاک شیرمردان را پارهپاره کردی و دل شیر خدا را نیز به خاطر این مصیبت شکسته و آزرده ساختی.
هوش مصنوعی: تو گوشوارههای عرش خداوند را از بین بردی و دخترانش را از بغض و کینه بیگوشواره و یتیم کردی.
هوش مصنوعی: آیا تو ای آسمان، جبههٔ فرزند زهرا را با سنگ کین شکستی؟ آیا دل را چنان سخت کردهای که مانند سنگ خارا شده است؟
هوش مصنوعی: اگر بخواهی نور پاکی و عصمت را به خاطر کینهورزیات پنهان کنی، دشت را از دشمنان دین پر کردهای و تبدیل به جایی پر از آشفتگی و درگیری کردهای.
هوش مصنوعی: از ابتدا بر پاکان ستم کردی، اما در حق خانواده پیامبر یکجا و به شدت ظلم کردی.
هوش مصنوعی: کودکی را دیدی که در گهواره خوابیده است، آیا شرم نکردی که به آن گهواره آسیب برسانی و قصد بدی داشته باشی؟
هوش مصنوعی: در سکوت، والدین به دنبال راه حلی برای کودک گریان خود بودند و تو توانستی در یک لحظه با تیر پیکانش، مشکل او را حل کنی.
هوش مصنوعی: تو در آتش کینهای که به خانهٔ اهل بیت علی (ع) آسیب میزند، سوختی و با این حال، بر سر آن آتش ایستادی و فقط نظارهگر بودی.
هوش مصنوعی: آه، از ظلم و ستمت که خانهی آل زهرا را ویران کرد. داد و فریاد میکنم از ستمی که بر ما رفته است.
هوش مصنوعی: ای آسمان، تو به خاطر دشمنی با خاندان پیامبر همیشه در حالت غم و اندوه بودهای و به خاطر اینکه پسران زهرا را از این مسیر نابود کردی، به جلو نرفتی و از این وضعیت رهایی پیدا نکردی.
هوش مصنوعی: وقتی که تو آتش کینه را به دامن اهل بیت زدی، این آتش با نالهها و گریههایشان چگونه شد که از آن خاکستر باقی نماند؟
هوش مصنوعی: وقتی دیدی که یک نفر مسلم در کوفه تنهاست و هیچ یاوری ندارد، چرا خودت در این زمان که او به کمک نیاز دارد، به او کمک نکردی؟
هوش مصنوعی: دو کودک مسلمان در کوفه راه خود را گم کردند، اما از آنجا که کسی راهنمای آنها نشد، به گمراهی ادامه دادند.
هوش مصنوعی: چرا کسانی که باید به حال آن دو کودک در زندان افسوس میخوردند و به فکر آنها میافتادند، به کمک و یاری آنها نیامدند؟
هوش مصنوعی: وقتی که بدن آن کودکان به دست حارث آسیب دید و بیسر شد، پس چرا تو خودت بدون بدن نشدی؟ چرا بیسر نشدی؟
هوش مصنوعی: وقتی آن کودکان از جدایی مادر خود ناراحت و دلشکسته شدند، چرا تو برنگشتی تا آن بچههای یتیم را دلدار باشی؟
هوش مصنوعی: زمانی که حسین بن علی با لشکری از دشمنان روبرو شد، چرا تو از آن پادشاه بیلشکر حمایت نکردی؟
هوش مصنوعی: وقتی کشتی آل محمد در دریاچه غم و اندوه غرق شده است، چرا ای زورق ستم، بیلنگر و بیپناه ماندهای؟
هوش مصنوعی: خانواده آل زهرا به خاطر ستم و ظلم تو به فنا رفتند. آه از این ظالمی و آه از بیعدالتی، فریاد از این ستمگری و درد از ظلمی که بر ما رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من به جان و تن نگارا با تو کی کردم توقف؟
تو مرا خوشتر ز جسمی تو مرا خوشتر ز جانی
وقت آن دیوانهٔ شوریده خوش کاندر خیالش
روز وشب محواست و نداند صیامی نه صلاتی
اعتباراتست ای دل هرچه بینی غیرذاتش
راست خواهی اعتباری نیست اندر اعتباری
خضروش اکنون به آب زندگانی بردهام بی
دم به دم معراج قرب کبریا را میکنم طی
در کمیت حق شناسی گرم جولانم پیاپی
یعنی از مدح رسول هاشمی با عترت وی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.