ز نار هجر میسوزم ز درد عشق مینالم
خدا را، ای طبیب مهربان رحمی بر احوالم
به حال و روز مشتاقان زدم بس طعنه تا امشب
ز زلفی شد سیه روزم، ز خالی شد تبه حالم
بسی بگذشت سال و مه بهمن در عشق تا آخر
غم هجران نصیب آمد ز دوران مه و سالم
مرا پرکنده سیل عشق، بنیاد شکیبایی
گواه صادق ار خواهی ببین در اشک سیالم
مرا تنها نه از امروز باید خورد خون دل
من از اول چنین بودستم و این است اقبالم
گر از دست غم دلبر گذارم در بیابان سر
خیالش با غمی دیگر چو باد آید ز دنبالم
ز دست دشمنان گویی اگر نالم، معاذالله
که کر نالم من مسکین ز دست دوستان نالم
نشید عشق برخواند به جای پوزش یزدان
اگر بر قبلهٔ زاهد فرو بندند تمثالم
به بام بارگاه دوست روزی بال بگشایم
اگر اندر هوای او فرو ریزد پر و بالم
خروس روستایی را چه جای همسری با من
که من شهباز دست شاهم و نیز است چنگالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از احساسات عمیق عاشقانه و درد هجر ناشی میشود. شاعر از سوز و گداز دل ناشی از عشق و دوری معشوق مینالد و از خداوند درخواست رحمت و لطف دارد. او به حال مشتاقان اشاره میکند که سالها غم هجر را تحمل کردهاند و در آتش عشق میسوزند. شاعر خود را در سیلاب عشق میبیند و از بیکسی و تنهایی خود شکایت میکند. او بیان میکند که این درد و رنج از ابتدا با او بوده و به نوعی سرنوشت اوست. در نهایت، شاعر به تمایز خود و مقامش در عشق اشاره میکند و به مقایسه خود با دیگران میپردازد، نشاندهندهی احساس برتری و یکتایی خود در دنیای عشق.
هوش مصنوعی: از جدایی میسوزم و درد عشق مرا رنج میدهد. ای خدا، ای پزشک مهربان، بر حال من رحم کن.
هوش مصنوعی: من مدتی است که به حال و روز کسانی که مشتاق عشق هستند، طعنه و کنایه زدم. تا امشب که از موی معشوق، سیهرو و بدبخت شدهام و حال و روزم به شدت خراب شده است.
هوش مصنوعی: سالها و ماههای زیادی در عشق گذشت و در نهایت غم دوری نصیب من شد، در حالی که دورانهای شاد را سپری کرده بودم.
هوش مصنوعی: عشق مرا به شدت تحتتأثیر قرار داده و قدرت صبر و شکیبایی را از من گرفته است. اگر میخواهی شاهد این موضوع باشی، کافی است به اشکهای جاریام نگاه کنی.
هوش مصنوعی: من از امروز تنها نیستم، تمام عمرم با غم و درد دل زندگی کردهام و این سرنوشت من بوده است.
هوش مصنوعی: اگر از غم عشق معشوق رها شوم و به بیابان بروم، هنوز هم تصویر او با غمی جدید از دنبالم میآید مانند بادی که همیشه به دنبال من است.
هوش مصنوعی: اگر از دست دشمنان شکايت کنم، گويی صدايم به جايي نميرسد، ولی واقعیت این است که من از رفتار دوستانم رنج میبرم و از آنها دلم شکسته است.
هوش مصنوعی: عشق بهجای اینکه از خدا عذرخواهی کند، آواز میخواند. اگر زاهدان به عبادت خود ادامه دهند و من را به سمت قبله هدایت کنند، باز هم عشق من را فراموش نمیکند.
هوش مصنوعی: روزی به اوج محبت و دوستیام با دوست خواهم رسید و در آن لحظه اگر عشق و محبتش مرا به زمین برساند، هیچ ناراحتی نخواهم داشت.
هوش مصنوعی: خروس روستایی چگونه میتواند با من که شاهپرندهای مانند شاهباز هستم، همسر شود؟ من پرندهای بزرگ و قوی هستم و او تنها یک پرنده معمولی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تحیر سوخت پروازم فسردن کرد پامالم
به زیر آسمان در بیضه خون شد شوخی بالم
نه پروازم پر افشانی، نه رفتارم قدم سایی
غباری در شکست رنگ دارم،گردش حالم
تمنایی نمیدانم، تو لایی نمیفهمم
[...]
ز بس دارد غم آن گل عذار آشفته احوالم
گشاید جوی خون از دیدهٔ آیینه، تمثالم
ز تاثیر گرفتاری، تبی در استخوان دارم
که می سوزد در و بام قفس را سودن بالم
مگر آید ز فیض همّت آزادگان کاری
[...]
ز چنگ این سپهر چنگ پشت چنگ سان نالم
مکن عیبم که قامت گشته از نیرنگ آن نالم
ز بی مهری و بدعهدی این گردون دون پرور
ز سفاکی و دم سردی این خونخواره عالم
یکی دوزخ شرر آه هویدا شد پی مردم
[...]
اگر فرزانهام بهرچه از زلفت در اغلالم
اگر دیوانهام چون بی نصیب از سنگ اطفالم
دل من نی همین زان ماه مهر آسا نیاساید
غمی از نورسد هر دم از این چرخ کهن سالم
ندارم شوق پرواز گلستان ماهم آوازان
[...]
مطاعا، مشفقا تا چند غفلت داری از حالم
ببین دور از درت گیتی پریشان کرده احوالم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.