گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

در مَسیلِ مَسکَنَت خُفتیم و چندی برگذشت

سر ز جا برداشتیم اکنون که آب از سر گذشت

تیغ بر سر خورده فرهادا برآور سر ز خواب

کآفتاب از تیغ کوه بیستون اندر گذشت

اهرمن مُلکِ سلیمانِ پیمبر غصب کرد

دیو بر بنگاهِ کیکاوسِ نام‌آور گذشت

پیش این روز سیه‌، گشتند بالله روسفید

روزهایی کز سیه‌بختی برین کشور گذشت

هست بالله سهل و آسان پیش دزد خانگی

زحمت دزدی که از بام آمد و از در گذشت

تازه گشت از فرقهٔ قزّاق در دوران ما

آنچه از خیلِ غُزان در دورهٔ سنجر گذشت

در دهانِ اهلِ دانش فرقهٔ غُز خاک ریخت

وای خاکم بر دهان بر ما از آن بدتر گذشت

هیچ نگذشت از ستم بر ما ز چنگیز مغول

کز رضاخان ستمکار ستم‌گستر گذشت

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
شمارهٔ ۳۱ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
سلمان ساوجی

چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟

شد بپایان عمر و پایانی ندارد سرگذشت

چون نویسم کز فراقت، بر سر کلکم چه رفت

باز سودایت چو بر طومار و بر دفتر گذشت

جانم آمد بر لب و کشتیش بر خشک اوفتاد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
ناصر بخارایی

شمع‌وار از سر گذشتم بشنو از من سرگذشت

آتشم سر تا به پا بگرفت و آب از سر گذشت

رفت دل چون مُهر لعل او به جان پنهان نداشت

عین لطف است آنکه رنگ باده از ساغر گذشت

با فراغ بال پروانه وصال شمع را

[...]

فضولی

ذوق وصلت یافت دل از ساقی و ساغر گذشت

شد خلیل خلوت خلت ز ماه و خور گذشت

آب چشمم راست طوف آستانت آرزو

هر چه خواهد می تواند کرد چون از سر گذشت

چون مسیحا می تواند پای بر گردون نهد

[...]

صائب تبریزی

در دلم هرگاه زلف آن پری پیکر گذشت

از سر دریای چشمم موجه عنبر گذشت

بر سر مجنون اگر کردند مرغان آشیان

مرغ نتواند ز سوز دل مرا بر سر گذشت

از در دل می توان کام دو عالم یافتن

[...]

قدسی مشهدی

بی تو شب تا روز چون شمعم به چشم تر گذشت

اشک دامانم گرفت و آتشم از سر گذشت

بر سر راهش ندارم لذتی از انتظار

یار پنداری که امروز از ره دیگر گذشت

آنکه مشکل بود عمری حالم از نادیدنش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه