تو اگر خامی و ما سوخته، توفیر بسی است
شعلهٔ عشق نه گیرندهٔ هر خاروخسی است
هر طبیبی نکند چارهٔ این مردهدلان
که دوای دل ما درکف عیسینفسی است
گر دل سوخته ره برد به جایی نه عجب
سوی حق راهبر موسی عمران، قبسی است
کاروانی است پراکنده و سرگشته ولیک
خاطر گمشدگان شاد به بانگ جرسی است
طفل راگوشهٔ گهواره جهانی است فراخ
همه آفاق بر همت مردان قفسی است
ای توانگر تو به زر شادی و دانا به ضمیر
هر کسی را به جهان گذران ملتمسی است
شهر ما با عسس و محتسب از دزد پر است
ایخوش آن شهر که در باطن هر کس عسسی است
سالها حلقه زدم بر در این خانه «بهار»
بود ظنم به همه عمر که در خانه کسی است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی چون عشق، دلسوختگی و جستجوی حقیقت میپردازد. شاعر در ابتدا به تفاوت میان جوانی خام و تجربه افراد سوخته دل اشاره میکند و بیان میکند که عشق واقعی تنها به انسانهای خاصی تعلق دارد. سپس به درمان دلسوختگان اشاره میکند که تنها با وجود شخصی خاص میسر است. او همچنین از سرگشتگی مردم و جستجوی آرامش صحبت میکند و میگوید که هر کس در این دنیا به نوعی در جستجوی آرامش و حقیقت است. به طور کلی، این شعر به کاوش درونی و تلاش برای یافتن معنا در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر تو هنوز در حال یادگیری و نادانی، ما تجربههای تلخی داریم. تفاوت زیادی بین ما وجود دارد. شعلهٔ عشق به راحتی به هر چیز بیارزش و کماهمیتی نمیچسبد.
هوش مصنوعی: هر پزشکی نمیتواند به این افرادی که دلشان مرده است کمک کند، زیرا داروی دل ما در دستان کسی است که مانند عیسی (ع) درک و فهم بالایی دارد.
هوش مصنوعی: اگر دل سوخته کسی او را به جایی برساند، جای تعجب نیست که راهنمای او به سوی حق، مانند شعلهای از آتش موسای عمران باشد.
هوش مصنوعی: یک کاروان پراکنده و سرگردان وجود دارد، اما صدای جرس (زنگ) باعث خوشحالی گمشدگان میشود.
هوش مصنوعی: کودک در گوشهٔ گهوارهاش دنیایی وسیع و پر از امکانات دارد، اما جهان برای مردان بزرگ به مانند قفس است که آنها در آن محبوساند.
هوش مصنوعی: ای توانگر، تو با ثروت خود شاد هستی و دانا، تو به رازهای درونی هر فرد آگاه هستی. در این دنیا، هر کسی در جستجوی چیزی است که او را خوشحال کند.
هوش مصنوعی: شهر ما پر از دزدان است، حتی با وجود نگهبانان و ناظمان. شادیمند آن شهری که در دل هر کسی نگهبانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: سالها به دور این خانه بچرخیدم و فکر میکردم که بهار در اینجا وجود دارد، احساس میکردم که شاید در خانه کسی زندگی میکند که همیشه پر از زندگی و شادابی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر بسوزد تن زارم بر من خار و خسی است
غم دل می خورم اما که دلم آن کسی است
بسکه شبها من دیوانه بخود در سخنم
هست همسایه گمانش که مرا همنفسی است
ای اجل جان مرا بخش بدان زلف سیاه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.