رسول گفت گرت دیدن خدای هواست
باولیای خدا بین که شان جمال خداست
هم اولیا راگر زانکه دید خواهی روی
ببین سوی علمای شریعت از ره راست
بدین دلیل و بدین حجُِ و بدین برهان
درست مظهر روی خدا، رخ علماست
به ویژه آنکه به جز گفتهٔ خدای، نگفت
به خاصه آنکه به جز خواهش خدای، نخواست
بسان حضرت صدرالانام، اسمعیل
که عکس چهرهاش آئینهٔ خداینماست
گشاده دست وگشاده دل وگشاده جبین
ستوده خوی و ستوده رخ و ستوده لقاست
به جز رضای خدا چون نخواست چیزدگر
خدای نیز بدادش هرآنچه خود میخواست
جلال داد و شرف داد و علم داد و عمل
بدین فضایلش از پای تا به سر آراست
مداد تیرهاش از بهر سرخ روبی دین
به جاه و رتبه چو خون مطهر شهداست
به راه دین مبین نامهاش سخن گستر
به کار شرع متین خامهاش زبانآراست
جلالت نسب از نام نامیش ظاهر
سیادت و شرف از عکس چهرهاش پیداست
خجسته عکس بدیعی که از تجلی او
سراسر آینه دهرپرفروغ و ضیاست
جمال آیت حق جلوه کرد و ز هر سوی
به بندگیش کمر بسته خلقی از چپ و راست
نمازگاهش چون آسمان و او چون بدر
موالیانش صف بسته چو نجوم سماست
بهار مدحسرا در مدیح حضرت اوی
به امر زادهٔ احمد چکامهای آراست
به جای باد دوام و بقای عزت او
همیشه تا مه و خورشید را دوام و بقاست
دعای اهل دعا باد حافظ تن او
همیشه عکسش تا قبله گاه اهل دعاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به وصف جایگاه والا و ویژگیهای پاکترین و نزدیکترین بندگان خدا، یعنی اولیا و علمای دین، میپردازد. شاعر به الگوهای الهی اشاره میکند که با دیدن آنان میتوان جمال و عظمت خدا را شناخت. او به حضرت اسمعیل به عنوان نمونهای از این اولیا اشاره میکند که بدون خواست چیز دیگری، تنها رضای خدا را در نظر داشت و خدا نیز به او جلال و شرف و علم عطا کرد. در این وصف، علمای دین نیز به عنوان مظهر چهره خداوند توصیه میشوند و از فضایل، متانت و مقام بالا صحبت به میان میآید. در پایان، دعای خیر برای حفظ و بقا و دوام جایگاه ایشان و همچنین پیوندشان با عبادت و دعا ترسیم میشود.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی خدا را ببینی، باید اولیای خدا را مشاهده کنی، زیرا زیبایی خدا در وجود آنها نمایان است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی روی دوستداران واقعی را ببینی، باید به علمای دین و راههای درست مراجعه کنی.
هوش مصنوعی: به خاطر همین دلایل و با این استدلال و برهان، چهره علما به عنوان نماینده و نمود خدا به حساب میآید.
هوش مصنوعی: به ویژه اینکه او فقط به فرمایش خدا توجه کرد و هیچ خواسته دیگری جز خواسته خدا نداشت.
هوش مصنوعی: مانند حضرت صدرالانام، اسماعیل که چهرهاش مانند آینهای است که جلوهای از خدا را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: کسی که دستش باز است و دلش گشاده، پیشانیاش باز و اندیشهاش روشن است، ویژگیهای نیکو و چهره زیبایی دارد و دیدار با او نیز دلنشین است.
هوش مصنوعی: جز رضایت خدا چیزی دیگر را نمیخواست و خداوند هم به او هر آنچه را که میخواست عطا کرد.
هوش مصنوعی: او جلال و شرف و علم و عمل را به او عطا کرد و این ویژگیها از سر تا پا او را زینت بخشید.
هوش مصنوعی: مداد تیره او نشانهای از احترام و ارادت به دین است و مقامات و رتبهها برای او ارزش زیادی ندارند، چرا که خون شهدا برای او همانند مایهای پاک و مطهر است.
هوش مصنوعی: در مسیر دین راستین، نامهاش سخن را به خوبی بیان میکند و در جهت قوانین مستحکم شرع، قلمش به زیبایی کلام میزند.
هوش مصنوعی: عظمت و بزرگی خانوادگیات از نام باشکوهت مشخص است و مقام و شرافتت از جلوهی چهرهات پیداست.
هوش مصنوعی: تصویر زیبا و دلپذیری که تمام دنیا را از نور و روشنی او پر کرده است.
هوش مصنوعی: زیبایی و جمال الهی به وضوح نمایان شد و از تمام جهات، بندگان خدا به گرد آن آمدهاند و به طور همزمان از چپ و راست، خود را به خدمت او درآوردهاند.
هوش مصنوعی: محل عبادتش مانند آسمان است و او همچون ماه کامل درخشان. پیروانش صفهایی مرتب مانند ستارههای آسمان دارند.
هوش مصنوعی: بهار، در ستایش و تمجید از شخصیت والای او، به دستور فرزند احمد، شعری زیبا و دلنشین سروده است.
هوش مصنوعی: به جای اینکه باد و ناپایداری باعث از بین رفتن عزت او شود، آن عزت همیشه برقرار است، مثل اینکه ماه و خورشید همیشه وجود دارند و پایدارند.
هوش مصنوعی: دعای دعاگویان همیشه برای حافظ باشد و چهرهاش همیشه در برابر قبله دعاخواهان قرار گیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز راستی و بلندی که مر ترا بالاست
به وصفت اندر، معنی بلند گردد و راست
اگر بزرگی و جاه و جلال در درم است
ز کردگار بر آن مرد کم درم ستم است
نداد داد مرا چون نداد گربه مرا
تو را از اسپ و خر و گاو و گوسفند رمه است
یکی به تیم سپنجی همی نیابد جای
[...]
در قناعت و توفیق دین و مذهب راست
بروزگار تو ، ای فخر کاینات ، کراست؟
برون ز راه تو هر راه کاندر آفاقست
غریق بیم و امید و اسیر روی و ریاست
فزایش سخن و نکتۀ بدیع تو را
[...]
سرشگ ابر بکردار لؤلؤ لالاست
نسیم باد بکردار عنبر ساراست
سپاه برف رمید و سپاه لاله رسید
خروش زاغ نشست و خروش فاخته خاست
بهر کجا نگری پیش چشم تو گهر است
[...]
بنظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست
مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.