برخیز ساقیا بده آن جام خسروی
تا درکشم به یاد شهنشاه پهلوی
شاها به شوکت تو زیانی نمیرسد
گر یک نصیحت از من درویش بشنوی
بنشین درون قلب رعیت که این مکان
ایمنتر است و نغزتر از بزم خسروی
از ما متاب رخ که جوانان نامدار
خوش داشتند صحبت پیران منزوی
اکرام کن به مردم افتاده ضعیف
شکرانهٔ خیال خوش و بازوی قوی
منما غضب بر اهل ادب تا نه نو شود
فردوسی و ملامت محمود غزنوی
شاها به قول هرکس و ناکس، بر اهل فضل
زنهار بدمکن که پشیمان همی شوی
شاها وجود مرد هنرپیشه کیمیاست
توکیمیا گذاری و دنبال زر دوی
پند بهار گوهر درج سعادتست
از گوهرت سزد که بدین گفته بگروی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از ساقی میخواهد که جامی به او بدهد تا به یاد شاهنشاه پهلوی بنوشد. او به شاه توصیه میکند که به قلب رعیت اهمیت بدهد و در میان مردم ضعیف رحم و مروت نشان دهد. شاعر بر لزوم احترام به اهل ادب و هنر تأکید کرده و هشدار میدهد که با خشونت و بیاحترامی به بزرگان، پشیمان خواهد شد. او همچنین به ارزشهای گرانبهای هنر و ادب اشاره میکند و از شاه میخواهد که به جای زراندوزی، به علم و هنر اهمیت بدهد. در نهایت، شاعر دست به نصیحتهای حکیمانه میزند و بر لزوم رعایت انصاف و نیکنوازی تأکید میکند.
هوش مصنوعی: برخیز ای ساقی، آن جام پادشاهی را به من بده تا به یاد شاهنشاه پهلوی بنوشم.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، جای نگرانی نیست که به عظمت تو آسیبی برسد، اگر تو یک نصیحت از من، که یک فرد بیپول هستم، بشنوی.
هوش مصنوعی: در دل مردم عادی بنشین، زیرا اینجا از کاخ پادشاهی امنتر و زیباتر است.
هوش مصنوعی: از ما دور نشو، چون جوانان معروفی بودند که به گفتوگو با پیران گوشهنشین علاقه داشتند.
هوش مصنوعی: به مردم ضعیف و نیازمند احترام بگذار و به خاطر داشتن خیال آرام و تواناییهای خود، شکرگزاری کن.
هوش مصنوعی: به خاطر ادب و اهل علم خشم نکن؛ تا فردوسی دوباره متولد نشود و محمود غزنوی سرزنش نشود.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، به حرف هر کسی گوش نده و به اهل علم و فضیلت آسیب نرسان، که بعدها از این کار خود پشیمان خواهی شد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، وجود مرد هنرمند همچون کیمیا است؛ تو کیمیاگری و در جستجوی طلا هستی.
هوش مصنوعی: بهار مانند یک گنج ارزشمند از سعادت و خوشبختی است، و شایسته است که از وجود تو بهرهای ببرند و به دیگران نصیحتهایی بگویند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بی قیمت است شکر از آن دو لبان اوی
کاسد شد از دو زلفش بازار شاهبوی
این ایغده سری به چه کار آید ای فتی
در باب دانش این سخن بیهده مگوی
تا صبر را نباشد شیرینی شکر
[...]
ای قصد تو به دیدن ایوان کسروی
اندیشه کرده ای که بدیدار آن روی
ایوان خواجه با توبه شهر اندورن بود
دیوانگی بود که تو جای دگر شوی
آن کس که هر دو دید، مر ایوان خواجه را
[...]
بنمود چون ز برج بره آفتاب روی
گلها شکفت بر تن گلبن به جای موی
چون دید دوش گل را اندر کنار جوی
آمد به بانگ فاخته و گشت جفتجوی
آن ماه سرو بالا آن سرو ماه روی
از روی او دلم نشکیبد به هیچ روی
چشمم ز مهر ماهش گشته بسان ابر
جسمم ز عشق سروش گشته بسان موی
اشک و رخم ز عشقش چون برگ در خزان
[...]
ای بازوی شریعت از اقبال تو قوی
تابنده از جمال تو آثار خسروی
هر گه که در مهم معالی ندا دهی
جز پاسخ متابعت از چرخ نشنوی
فتنه غنوده گشت در ایام تو، که تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.