بتا اگرچه به صورت تو زادهٔ بشری
ولی به روی درخشان، سلاله قمری
بشر نزاده چنین ماه روی غالیه موی
چگونه باورم آیدکه زادهٔ بشری
به چهر و سیما فرزند ماه گردونی
به قد و بالا مانند سرو کاشمری
قمر شناسمت ار غمگسار بوده قمر
پری بخوانمت ار آشکار گشته پری
به زلف بافته، رشگ بنفشهٔ چمنی
به روی تافته، شرم ستاره سحری
اگر شکارکنند آهوان صحرا را
بهچشم، ای بت آهونگه، تو دل شکری
پری شنیدم اما پری نه دل سپراست
تو ای نگار پریچهره از چه دل سپری
سپرکنی به رخ ماه حلقهٔ زنجیر
برای آنکه کنی روزگار من سپری
کسی که روی تو بیند زخویش بیخبرست
چرا ز حسن خود ای ماهرو تو بیخبری
نظر به روی تو دلها ز دست برباید
که آفت دلی ای شوخ و فتنهٔ نظری
منم غلام خط مشک فام تو که بدو
سپرده خط غلامی بنفشهٔ طبری
کدام کس که تو را دید و دل نداد به تو
کدام کس که تو بینی و دل ازو نبری
بهماه و سروت اگر عاشقان کنند شبیه
تو ماه مشکین زلفی و سرو سیمبری
به روی تو صنما ختم شد نکورویی
چو برپیمبر ما ختم شد پیامبری
خدایگان رسولان، رسول بار خدای
که مر خدایش بستوده از نکو سیری
خدای را غرض از خلقت جهان او بود
وگرنه بهرچه آورد انس وجن وپری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره میکند. او معشوق را به صورت ماه و پری توصیف کرده و بر این باور است که چنین زیبایی نمیتواند زاده بشر باشد. شاعر ویژگیهای او را با عناصر طبیعی مانند سرو و قمر مقایسه میکند و از احساسی عمیق نسبت به آن معشوق پرده برمیدارد. او به عشق و دلدادگی خود نزد او اشاره میکند و به نوعی از درد جدایی و غم عشق سخن میگوید. بهطور کلی، این شعر بیانگر عشق عمیق، زیبایی و دلباختگی است.
هوش مصنوعی: ای معشوق، هرچند که به ظاهر شبیه انسانها هستی، ولی چهرهات چنان درخشان و زیباست که گویی از نسل پرندهای زیبا و نیکوزاد آمدهای.
هوش مصنوعی: شایسته نیست که کسی با چهرهای زیبا و موی مجلل به دنیا بیاید و من باور کنم که او فرزند انسان است.
هوش مصنوعی: فرزند ماهی به زیبایی و چهرهای دلربا دارد و قد و قامتش همانند سرو بلند و باریک است.
هوش مصنوعی: اگر تو را قمری بدانم، تو را غمزده میسازم و اگر چهره نورانی و زیبایی داشته باشی، تو را پری مینامم و به سمتت میآیم.
هوش مصنوعی: در این شعر، اشاره به زیبایی و جذابیت زلف معشوقهای است که مانند بنفشهای در چمن، جذاب و دلربا است. زلفهای او به قدری زیبا و دلنشین هستند که حتی ستارههای صبح نیز از آن شرمندهاند. این توصیف نشاندهندهی قدرت زیبایی و فریبندگی محبوب است.
هوش مصنوعی: اگر شکارچیان آهوان صحرا را با چشم ببینند، ای معشوق زیبا، تو باعث میشوی که دلها درد بکشند.
هوش مصنوعی: گفته میشود که فرشتهای وجود دارد، ولی آنچه من باید به آن دل ببندم، تو ای محبوب زیبا روی هستی. چرا باید دل خود را به چیزی غیر از تو بسپارم؟
هوش مصنوعی: وقتی تو به نشان عشق، زنجیری بر روی چهرهی ماه میافکنی، به این امید است که روزگار من را از دست بدی.
هوش مصنوعی: کسی که به چهرهی تو نگاه میکند، از خود بیخبر است. چرا تو از زیبایی خود، ای چهرهی ماه مانند، بیخبر هستی؟
هوش مصنوعی: وقتی که به چهرهی تو مینگرم، دلها در اختیار تو قرار میگیرد و از دست میرود، که تو خود یک بلای دل هستی، ای نازنین و باعث شور و شگفتی.
هوش مصنوعی: من بنده و خدمتگزار نوشتههای سیاه و زیبای تو هستم، که نامهی من هم به تو محول شده است؛ مانند بوی خوش بنفشههای منطقه طبرستان.
هوش مصنوعی: کسی که تو را با نگاهش ببیند و دل به تو ندهد، وجود ندارد. و هیچ کس هم که تو را ببینی و از او دل نکنی، نیست.
هوش مصنوعی: اگر عاشقان در دل شب به تماشای ماه و سرو زیبای تو بپردازند، تو مانند ماهی با زلفهای خوشبوی مشکین و سروی با قدی بلند و نازک خواهی بود.
هوش مصنوعی: زیبایی تو باعث شده که تمام خوبیها به تو ختم شود؛ همانطور که پیامبری با آمدن پیامبر ما به پایان رسید.
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ، پیامبری را فرستاده که از جانب خدا به ستایش خوبیها و اخلاق نیکو میپردازد.
هوش مصنوعی: خداوند دلیلی برای خلقت جهان داشته است و اگر این هدف نبود، نیازی به آفرینش انسان، جن و پری نبود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا شکسته سر زلف ترک کاشغری
شکنج تو علم پرنیان شوشتری
بزیر دامنت اندر بنفشه بینم و تو
بنفشه را سپری یا بنفشه را سپری
چنان مسیر اگر پیش او سپر شده ای
[...]
ایا همیشه به نوروز سوی هر شجری
تو ناپدید و پدید از تو بر شجر اثری
توی که جز تو نپنداشت با بصارت خویش
عفیفه مریم مر پور خویش را پدری
به تو نداد کسی مال و متهم تو بوی
[...]
پریرخی که ز شرمش نهان شدست پری
پری مثال نهان گشت و شد ز مهر بری
عیان بدیده گر او را نبینی آن نه عجب
که گر پریست چنین آمدست رسم پری
گر آبگینه پری را ببیندی بدرست
[...]
بخد و قد تو ای شهره ترک کاشغری
خجل شدند گل سرخ سرو غاتفری
ستاره بارم هر شب ز دیده تا بسحر
چو یادم آید از آن سی ستاره سحری
بدخل شوشتر ارزد سه بوسه از لب تو
[...]
اگر به داد بود نام شاه دادگری
وگر به تاج بود فخر شاه تاجوری
چو روز بزم بود آفتابِ با قدحی
چو روز رزم شود آسمان با کمری
فلک نیی و به قدر بلند چون فلکی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.