ای ماه دو هفته یاد ما کردی
احسنت خوش آمدی صفا کردی
دشمن کامی گذاشتی وز مهر
خود را نفسی به کام ما کردی
بیگانه ز رشک خون همی گرید
زین سان که تو یاد آشنا کردی
بیگانهپرست بودهای و امروز
دانم کان خوی بد رها کردی
از کرده تو را خجل همی بینم
خواهی که نپرسمت چرا کردی
نندیشی از آنکه بارها با من
صد گونه گره زدی و واکردی
بس راز نهان که داشتم با تو
رفتی و به جمله برملا کردی
وامروز چه شد که آمدی زی من
این مرحمت آخر از کجا کردی
این لطف به خاطر من مسکین
یا آنکه به خاطر خدا کردی
یا در حق من عطوفتِ شه را
دیدی و ز روی من حیا کردی
*
*
ای شاه؛ ز پاکی نیت خود را
اندر خور مدحت و ثنا کردی
ز اندیشهٔ ملک، خواب نوشین را
از دیدهٔ خویشتن جدا کردی
با ملت خویش رایگان گشتی
بر سیرت عدل اقتدا کردی
نه در کنف عدو مقر جستی
نه کام معاندان روا کردی
نه توقیعی به اجنبی دادی
نه تاییدی ز اشقیا کردی
صد انده و غم به خود خریدی، لیک
از ملک فروختن ابا کردی
در پاس وطن هرآنچه کردی تو
بر سیرت پاک اولیا کردی
ور خود به «بهار» سرگران گشتی
و او را به شکنج مبتلا کردی
گفتی روزی بر او ببخشایم
و امروز به عهد خود وفا کردی
زنهار گر از تو دل بگردانم
هرچ آن کردی به من، بهجا کردی
ور زان که به کار خویشتن نالم
نتوان گفتن که ناسزا کردی
من مویه کنم سهماهه خُسران را
وان کیست که گویدم خطا کردی
بدخواه گزافه گوید ار گوید
کاین مویه ز دست پادشا کردی
شاها ز تو هیچ کس ننالد زانک
در دلها مهر خویش جا کردی
تا چرخ به پاست رایت خود را
بینم که به چرخ آشنا کردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی احساسات عمیق و پیچیدهی شاعر نسبت به یک نفر (احتمالاً یک پادشاه یا فرد مهم) است که پس از مدتی غیبت به یاد او آمده و خود را به او نزدیک کرده است. شاعر از این که این فرد دوباره به یاد او افتاده، خوشحال است و در عین حال به او انتقاد میکند که چرا در گذشته اینگونه رفتار کرده و او را رنجانده است.
شاعر در ادامه به خوبیها و نیکیهای این فرد اشاره میکند و از او میخواهد که همواره بر اصول پاکی و انصاف باقی بماند. او همچنین به وفاداری و مهربانی این فرد در قبال ملت و وطنش مینگارد و امید دارد که این روابط مستحکم ادامه داشته باشد.
در نهایت، شاعر ابراز میکند که کمترین تردیدی در دلش نسبت به این فرد ندارد و در مقابل کملطفیها، او را مورد بخشش قرار میدهد. این شعر نشاندهندهی تضاد احساسات محبت و انتقاد است و به عمق روابط انسانی و سیاسی پرداخته است.
هوش مصنوعی: ای ماه دو هفته، یادت به خوبی ما را زنده کرد. خوش آمدی و فضای دلانگیزی ایجاد کردی.
هوش مصنوعی: تو با گذاشتن دشمن در کار ما، بخشی از محبتت را به ما هدیه کردی.
هوش مصنوعی: بیگانه از حسادت به شدت گریه میکند، چنانکه تو یادی از آشنا کردی.
هوش مصنوعی: تو که همیشه به دیگران میتراشتی و به آنها ارادت میورزیدی، حالا میفهمم که این رفتار زشت را کنار گذاشتهای.
هوش مصنوعی: من از عمل تو شرمندهام و میبینم که نمیخواهی بپرسم چرا این کار را کردی.
هوش مصنوعی: به فکر این نباش که تو بارها با من به طور مختلف درگیر شدی و آن زنجیرهها را باز کردی.
هوش مصنوعی: بسیاری از رازهای نهانی که با تو داشتم، اکنون افشا شدهاند و مشخص شدهاند.
هوش مصنوعی: امروز چه اتفاقی افتاد که به دیدنم آمدی؟ این لطفی که نسبت به من کردی، از کجا ناشی میشود؟
هوش مصنوعی: این محبت و مهربانی که به من کردهای، آیا به خاطر من حقیر است یا به خاطر خداوند؟
هوش مصنوعی: شاید تو محبت و مهربانی شاه را در حق من مشاهده کردی و به خاطر من شرم و حیا به خود گرفتی.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که گوینده به محبوب خود اشاره دارد، و احساسات عمیقی نسبت به او دارد. او از عشق و زیبایی محبوبش صحبت میکند و این عشق را به گونهای وصف میکند که نشاندهنده اشتیاق و دلبستگی عمیق اوست.
هوش مصنوعی: ای پادشاه؛ به خاطر پاکی نیتت، خود را شایستهی ستایش و تمجید قرار دادی.
هوش مصنوعی: از فکر و تدبیر پادشاه، خواب شیرین را از چشمان خود دور کردی.
هوش مصنوعی: با مردم خود، بدون هیچ گونه هزینهای، بر اصول عدالت پایبند و الگو قرار گرفتی.
هوش مصنوعی: نه در پناه دشمن پنهان شدی و نه خواستههای مخالفان را قبول کردی.
هوش مصنوعی: تو نه به بیگانگان نامهای نوشتی، و نه از ستمگران تأییدی دریافت کردی.
هوش مصنوعی: تو با خود اندوه و نگرانیهای زیادی را پذیرفتی، اما از دست دادن چیزهای ارزشمندی را نپذیرفتی.
هوش مصنوعی: درحفاظت از میهن، هر چه که انجام دادی، بر اساس روش و رفتار نیکو و پاکان بوده است.
هوش مصنوعی: اگر خود را به «بهار» ناراحت کنی و او را به ستم و رنج دچار سازی، این کار به خودت آسیب میزند.
هوش مصنوعی: تو روزی گفتی که به او رحم خواهی کرد و امروز به وعدهات عمل کردی.
هوش مصنوعی: اگر از تو دل بکنم، میدانم که هر کاری که با من کردی، بهجاست و درست است.
هوش مصنوعی: اگر از کسی گله داشته باشم که به کار خود نمیرسد، نمیتوانم او را سرزنش کنم که به من بیاحترامی کرده است.
هوش مصنوعی: من از زیان و سوگواری سهماههام شکایت میکنم، اما آیا کسی هست که بگوید تو اشتباه کردی؟
هوش مصنوعی: اگر بدخواهی بخواهد بگوید که این گریه و زاری که میکنی، به خاطر ظلم و ستم پادشاه است، حرفی از روی بیدلیل زده است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، هیچ کسی از تو گلهمند نیست، چرا که تو عشق و محبت خود را در دلها جای دادهای.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا به گردش خود ادامه دهد، دوست دارم که در کنار تو باشم و خاطرات شیرینمان را مرور کنم؛ چرا که تو به من کمک کردی با این دنیا بیشتر آشنا شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتی که وفا کنم جفا کردی
وز خود همه ظن من خطا کردی
زآن پس که بر آنچه گفته بودی تو
صد بار خدای را گوا کردی
در آب دو دیده آشنا کردم
[...]
رفتی بر غیر و ترک ما کردی
ای ترک ختن بسی خطا کردی
پیمانه زدی ز دست بیگانه
اندیشهٔ خون آشنا کردی
سرخوش به کنار بلهوس خفتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.