هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوب خود میخواهد که به او آسیب نرساند. او به او میگوید که اگرچه ممکن است در اثر عشق به خود آسیب بزند، ولی این موضوع نباید برای محبوب خوشایند باشد و باید از آزار او پرهیز کند. شاعر در واقع به احساسات خود اشاره میکند و از محبوب میخواهد که او را بیشتر آزار ندهد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از محبوب خود میخواهد که به او آسیب نرساند. او به او میگوید که اگرچه ممکن است در اثر عشق به خود آسیب بزند، ولی این موضوع نباید برای محبوب خوشایند باشد و باید از آزار او پرهیز کند. شاعر در واقع به احساسات خود اشاره میکند و از محبوب میخواهد که او را بیشتر آزار ندهد.
هوش مصنوعی: ای سرو بلند، بیهوده بر آزار من نپرداز، تو که با تیغ تندت خون مرا شستی و به این کار سوگند خوردهای.
هوش مصنوعی: اگر من به سرنوشت بد خود راضی شدهام، تو نباید از رفتار خود ناراضی باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلف تو کمندیست همه حلقه و بند
خالی نبود ز حلقه و بند کمند
آن چاه بر آن سیم زنخدانت که کند؟
ور خود کندی مرا بدو در که فکند
صد ره گفتم که با من از عهد مخند
تا من به تو باشم از جهانی خرسند
این پند ترا نیامد آن روز پسند
هین خیز و دهل در چو بنپذیری پند
یک قوم در اختیار خود بی خبراند
یک قوم در اختیار حق در خطراند
بگذشته ز راه هر دو قومی دگراند
کز خود نه بخویشتن همی درگذرند
هر گه که بخندد آن نگار دلبند
از نقطۀ یاقوت فرو ریزد قند
خورشید ز رشک گوید ، ای سرو بلند
چون خندیدی باز دگر بار بخند
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند
نالانم از آن عقیق قند اندر قند
ای وعدهٔ فردای تو پیچ اندر پیچ
آخر غم هجران تو چند اندر چند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.