چو لبت به پسته اندر صفت گهر نبینی
چو رخت به پرده اندر تتق قمر نبینی
ز فراق چون منی را چه کشی به درد و خواری
گه اگر بسی بجویی چو منی دگر نبینی
چه نکوییت فزاید که بد آید از تو بر من
چه بود اگر به هر دم به دم از بتر نبینی
مکن ای صنم که گر من نفسی ز دل برآرم
ز تف دلم به عالم پس از آن اثر نبینی
ز غم تو جان عطار اگر از جهان برآید
تو ز بخت و دولت خود پس از آن نظر نبینی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و ویژگیهای معشوقش اشاره میکند و از درد و رنج جدایی صحبت میکند. او میگوید که اگر زیباییهای معشوقش را نبیند، هیچ چیز از او نخواهد یافت. در ادامه، شاعر به احساسات عمیق خود از اندوه و عذاب ناشی از عشق اشاره میکند و تأکید میکند که اگر او بمیرد، معشوقش دیگر به بخت و حال خود نخواهد رسید. به طور کلی، شعر درباره عشق، جدایی و تأثیرات آن بر زندگی شاعر است.
هوش مصنوعی: وقتی لبهای تو به رنگ پستهاند، نمیتوانی زیباییهای درونت را ببینی و وقتی چهرهات در پردهای پوشیده شده، نمیتوانی نور و درخشندگی ماه را مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: از دوری و جدایی چه کشیدم، درد و رنجی که به خاطر من متحمل شدی. اگر خیلی بگردی و جستوجو کنی، هرگز کسی مثل من پیدا نخواهی کرد.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو بیشتر شود، چه فایدهای دارد اگر در هر لحظه چیزی بد از تو به من برسد؟ چه میشود اگر هر لحظه بدی را از تو نبینم؟
هوش مصنوعی: ای معشوق، کاری نکن که اگر من از عشق و شوق تو نفس بکشیم، آتش دل من به عالم دیگری سرایت کند و دیگر اثر آن را نبینی.
هوش مصنوعی: اگر عطار از غم تو بمیرد، دیگر نباید به بخت و مقام خود توجهی داشته باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.