تا با غم عشق آشنا گشتیم
از نیک و بد جهان جدا گشتیم
تا هست شدیم در بقای تو
از هستی خویشتن فنا گشتیم
تا در ره نامرادی افتادیم
بر کل مراد پادشا گشتیم
زان دست همه جهان فرو بستی
تا جمله به جملگی تورا گشتیم
یک شمه چو زان حدیث بنمودی
مستغرق سر کبریا گشتیم
زانگه که به عشق اقتدا کردیم
در عالم عشق مقتدا گشتیم
ای دل تو کجایی او کجا آخر
این خود چه سخن بود کجا گشتیم
عمری مس نفس را بپالودیم
گفتیم مگر که کیمیا گشتیم
چون روی چو آفتاب بنمودی
ناچیز شدیم و چون هوا گشتیم
چون تاب جمال تو نیاوردیم
سرگشته چو چرخ آسیا گشتیم
چون محرم عشق تو نیفتادیم
در زیر زمین چو توتیا گشتیم
نومید مشو درین ره ای عطار
هرچند که نا امید وا گشتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی تجربیات و تحولات روحی ناشی از عشق میپردازد. او از زمانی که با غم عشق آشنا شده، از خوبیها و بدیهای جهان فاصله گرفته و تمام وجودش را به خاطر محبوبش فدای کرده است. در این مسیر، به جستجوی مراد واقعی و دستیابی به عشق الهی میپردازد و تلاش میکند تا با پیروی از عشق، به اعلیترین حالت وجود خود برسد. او در تأملاتش میگوید که وقتی به عشق روی آورده، احساس درماندگی و فقدان را تجربه کرده و حتی در فراق محبوب، دل خود را میپالاید. در نهایت، از ناامیدی سخن میگوید و به خود و دیگران یادآوری میکند که نباید در این راه ناامید شد، حتی اگر بر ویرانیها و مشکلات غلبه کنند.
هوش مصنوعی: وقتی که با غم عشق آشنا شدیم، از خوبی و بدیهای دنیا فاصله گرفتیم و از آنها جدا شدیم.
هوش مصنوعی: ما از وجود خود چشم پوشیدیم و در جاودانگی تو جاودانه شدیم.
هوش مصنوعی: در مسیر ناامیدی قرار گرفتیم و به جای رسیدن به خواستههای خود، به قدرت و موفقیت بزرگی رسیدیم.
هوش مصنوعی: به خاطر آنکه همه چیز را از دست تو گرفتم، اکنون تمام جهان به تو تعلق دارد و همه ما به طور کامل به تو پیوستهایم.
هوش مصنوعی: وقتی که یک اشاره از آن داستان را نشان دادی، ما در عظمت کبریایی غرق شدیم.
هوش مصنوعی: از زمانی که در عشق راهنمایی را پذیرفتیم، در دنیای عشق به یک رهبر تبدیل شدیم.
هوش مصنوعی: ای دل، تو کجا هستی و او کجاست؟ این چه سخنی است که میگوییم؟ ما در کجا به سر میبریم؟
هوش مصنوعی: سالها تلاش کردیم تا نفس خود را پاک کنیم، و امیدوار بودیم که شاید به یک گنج باارزش تبدیل شویم.
هوش مصنوعی: زمانی که چهرهات را چون آفتاب به نمایش گذاشتی، احساس بیارزش بودن کردیم و وقتی که مانند هوا شدی، حالتمان تغییر کرد.
هوش مصنوعی: وقتی نتوانستیم زیبایی تو را تحمل کنیم، سرگردان و گیج مانند آسیا در چرخش شدیم.
هوش مصنوعی: وقتی که در عشق تو به حالت محرم درآمدیم، مانند پرندهی توتیا در زیر زمین گرفتار شدیم.
هوش مصنوعی: در این مسیر ناامید نشو، ای عطار، هرچند که ما از امید فاصله گرفتهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.