عمر رفت و تو منی داری هنوز
راه بر ناایمنی داری هنوز
زخم کاید بر منی آید همه
تا تو میرنجی منی داری هنوز
صد منی میزاید از تو هر نفس
وی عجب آبستنی داری هنوز
پیر گشتی و بسی کردی سلوک
طبع رند گلخنی داری هنوز
همرهان رفتند و یاران گم شدند
همچنان تو ساکنی داری هنوز
روز و شب در پرده با چندین ملک
عادت اهریمنی داری هنوز
روی گردانیدهای از تیرگی
پشت سوی روشنی داری هنوز
دلبرت در دوستی کی ره دهد
چون دلی پر دشمنی داری هنوز
میزنی دم از پی معنی ولیک
تو کجا آن چاشنی داری هنوز
در گریبان کش سر و بنشین خموش
چون بسی تر دامنی داری هنوز
خویشتن را میکش و میکش بلا
زانکه نفس کشتنی داری هنوز
رهبری چون آید از تو ای فرید
چون تو عزم رهزنی داری هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.