ای کوی توام مقصد و ای روی تو مقصود
وی آتش عشق تو دلم سوخته چون عود
چه باک اگرم عقل و دل و جان بنماند
گو هیچ ممان زانکه تویی زین همه مقصود
در عشق تو جانم که وجود و عدمش نیست
دانی تو که چون است نه معدوم و نه موجود
هر آدمییی را که کفی خاک سیاه است
بیواسطه دادی تو وجودی ز سر جود
چون ژنده قبایی است که آن خاص ایاز است
تا چند کند سرکشی از خلعت محمود
مردانه در این راه درآ ای دل غافل
کز عشق نه مقبول بود مرد نه مردود
چون خضر برون آی ازین سد نهادت
تا باز گشایند تو را این ره مسدود
هرچیز که در هر دو جهان بستهٔ آنی
آن است تورا در دو جهان مونس و معبود
عطار اگر سایهصفت گم شود از خود
خورشید بقا تابدش از طالع مسعود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بیپایانی است که شاعر به معشوق خود دارد. شاعر با تشبیهات زیبا، عشق را به آتش و مقصد را به کوی معشوق تشبیه میکند. او اعلام میکند که حتی اگر عقل و دلش را از دست بدهد، باز هم برای او ارجحیت دارد که خود معشوق را داشته باشد. شاعر به وجود و عدم اشاره میکند و بیان میکند که عشق او به معشوق، فراتر از این دو حالت است. او به غفلت دلش اشاره میکند و از خودش میخواهد که با شجاعت به سوی عشق برود و از موانع عبور کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که آنچه در جهان معنادار است، معشوق و عشق اوست و حتی در سایه عدم وجود خود، نور عشق معشوق بر او خواهد تابید.
هوش مصنوعی: ای کوی تو، جایی است که من به آن میروم و روی تو، هدف من است. آتش عشق تو دل مرا مانند چوب عود سوزانده است.
هوش مصنوعی: چه نگرانی دارد اگر عقل و دل و جان من باقی نماند، چون که تویی هدف نهایی من از تمام اینها.
هوش مصنوعی: در عشق تو، جان من در وضعیتی است که نه به حقیقت وجود دارد و نه به طور کامل غایب است. آیا میدانی که این حالت چگونه است؟ نه میتوان آن را موجود دانست و نه غیرموجود.
هوش مصنوعی: هر انسانی که از خاک سیاه به وجود آمده، بهطور مستقیم از بخشش تو هست که وجودی به او دادهای.
هوش مصنوعی: مثل یک لباس پاره است که مخصوص ایاز، غلام معروف، است. تا کی میخواهد این لباس از نعمتها و مقام محمود سرکشی کند؟
هوش مصنوعی: با شجاعت در این مسیر قدم بگذار، ای دل نادان؛ زیرا در عشق نه کسی به خاطر شجاعتش پذیرفته میشود و نه به خاطر ترسش رد میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که مثل خضر از این مانع خارج شوی، دوباره راه مسدود تو را باز خواهند کرد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در این دنیا و دنیای دیگر به آن مرتبط است، آنچه به تو شادابی و آرامش میبخشد، در واقع مونس و پرستشگاه تو در هر دو جهان است.
هوش مصنوعی: اگر عطار، که به حقیقت سایهای از وجود نورانی است، از خود گم و محو شود، همچنان نور جاودانهای از خورشید گیتی، بر او تابیده خواهد شد، زیرا که او به سرنوشت نیکو و خوشی دچار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سلطان معظم ملک عادل مسعود
کمتر ادبش حلم و فروتر هنرش جود
از گوهر محمود و به از گوهر محمود
چونانکه به از عود بود نایرهٔ عود
دیر آمدن شاه برآورد ز من دود
گر دیرتر آید برود جان و تنم زود
از بسکه همی دارم در سینه غم شاه
خون دل ریشم زره دیده بپالود
با پشت خم آگینم و با کام سم آگین
[...]
ای آتش سودای توأم سوخته چون عود
کس را نه بر آید ز تمنای تو مقصود
خوبان جهان جمله گدایند و تو سلطان
شاهانه زمان جمله ایازند و تو محمود
گفتم که به کامی رسم از وصل تو لیکن
[...]
ای عشق توام در دو جهان مقصد و مقصود
در طور عدم گشتن من وصل تو موجود
بنمود بعشاق جهان سکه مهرت
سیماب سرشک مژه بر روی زر اندود
سازم همه در مجلس غمهای تو چون چنگ
[...]
آن زلیخا هر چه او رو نمود
نام او را جمله یوسف کرده بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.