سرو چون قد خرامان تو نیست
لعل چون پستهٔ خندان تو نیست
نیست یک کس که به لب آمده جان
زآرزوی لب و دندان تو نیست
هیچ جمعیت اگر یافت کسی
از جز آن زلف پریشان تو نیست
مرده آن دل که به صد جان نه به یک
زندهٔ چشمهٔ حیوان تو نیست
غرقه باد آنکه به صد سوختگی
تشنهٔ چاه زنخدان تو نیست
به ز جان عاشق دیدار تو را
سپر ناوک مژگان تو نیست
چشم یک عاقل و هشیار ندید
که چو من واله و حیران تو نیست
می وصلم ده آخر که مرا
بیش ازین طاقت هجران تو نیست
ای دل سوخته در درد بسوز
زانکه جز درد تو درمان تو نیست
چند باشی تو از آن خود از آنک
تا تو آن خودی او آن تو نیست
گر بدو نیست رهت جان درباز
زحمت جان تو جز جان تو نیست
که کشد درد دلت ای عطار
شرح آن لایق دیوان تو نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییها و ویژگیهای معشوق پرداخته و عشق و دلتنگی شاعر را به تصویر میکشد. شاعر میگوید که هیچ کس مانند معشوقش زیبا و دلنشین نیست و هیچ چیز نمیتواند درد فراق او را تسکین دهد. او بیان میکند که عشق به معشوق تنها دلیل زندگیاش است و به شدت تحت تأثیر زیبایی و ویژگیهای او قرار دارد. در نهایت، شاعر از دل سوخته و دردهایش میگوید و تأکید میکند که هیچ درمانی جز عشق به معشوق وجود ندارد. این شعر به وضوح نشاندهنده عمق احساسات و اندیشههای عاشقانه است.
هوش مصنوعی: درخت سرو به زیبایی و قد بلند تو نمیرسد و هیچ سنگ قیمتی به رنگ و جلای لبخند تو نخواهد بود.
هوش مصنوعی: هیچ کس وجود ندارد که برای رسیدن به لب و دندان تو جانش را فدای آرزو کند.
هوش مصنوعی: هیچ جمعیتی وجود ندارد که در آن کسی به غیر از زلفهای آشفته تو پیدا شود.
هوش مصنوعی: دل مردهای است که حتی با صد جان هم نمیتواند از زنده بودن تو، که جانبخش هستی، بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: آن که به عشق و شوق تو در آتش سوخته است، به خاطر تشنگیای که از چاه زنخدان تو میکشد، در غرقاب عشق قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: عشق من برای دیدن تو به اندازهای عمیق است که حتی سلاح تیرهای مژگان تو نمیتواند آن را متوقف کند.
هوش مصنوعی: چشم یک فرد عاقل و باهوش هرگز چنین حالتی از شگفتی و گیجی نسبت به تو را نمیبیند که من دارم.
هوش مصنوعی: به من آخرین نشانه عشق و محبتت را بده، زیرا دیگر توانایی تحمل جدایی و بیخبری از تو را ندارم.
هوش مصنوعی: ای دل آسیبدیده، در آتش درد خود بسوز، زیرا هیچ راهحلی جز درد تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر چه زمان بیشتری از خودت باشی، در واقع متعلق به خودت نیستی و آنچه که هستی، حقیقت تو نیست.
هوش مصنوعی: اگر او را نبینی، راهی برایت باقی نمیماند. زندگیات تنها به جان خودت وابسته است و جز خودت کسی برایت نمیماند.
هوش مصنوعی: کسی که بتواند درد دل تو را بکشاند و بیان کند، توانایی آن را ندارد که آن را در دفتر شعرهای تو به درستی توصیف کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.