عکس ساقی بقدح نه می گلگون پیداست
مینماید بدرون آنچه زبیرون پیداست
این نه خط گرد رخ دوست خطا کرده نظر
دود دل زآینه آنرخ گلگون پیداست
طلب خیمه لیلی چه کنی ای مجنون
لیلی از هر طرف از دشت و زهامون پیداست
خواستم تا کنم انکار زقاتل چکنم
که از آن پنجه سیمین اثر خون پیداست
هر چه خوبیست در آنجا مه نهانست چو جان
هر چه ناز است از آن قامت موزون پیداست
هست اندر اثر نظره ساقی پنهان
آنچه در جام می و نشئه افیون پیداست
لاجرم فیض زخم یافت بمیخانه عشق
سر حکمت که از آثار فلاطون پیداست
تا کجا دوش کشیدی می گلگون کامشب
اثر باده ات از آن لب میگون پیداست
همچو آئینه زبس صاف شد از صیقل عشق
همه لیلاست که از چهره مجنون پیداست
هر گرفتار نه مفتون خم طره تست
این نشان نیک در آشفته مفتون پیداست
مهر حیدر به نهان خانه دل طالع شد
همچو خورشید که برگنبد گردون پیداست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خط نارسته ازان چهره گلگون پیداست
مشک خالص شدن از صافی این خون پیداست
همچو داغ از جگر لاله و چون درد از می
خون ما سوختگان زان لب میگون پیداست
می توان خواند ز سیمای علم آیه فتح
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.