گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

اگر نه ذره‌ای از مهر روی معشوقست

مقام عشق چرا بر فراز عیوقست

به دشت عشق به هر گام پا نهی ای دل

نیاز عاشق مسکین و ناز مشعوقست

چه نقش کرده به پرچم دلا سپهبد عشق

که سربه‌سر دو جهانش به زیر منجوقست

به کوی باده‌فروشان بگو چه استغناست

که کیمیا برایشان زماد محروقست

به خاکساری و افتادگی‌ست درویشی

نشان فقر نه کشکول و خرقه و بوقست

طراز نطق من آشفته از مدیح علی‌ست

عیان نشان ولایش مرا ز منطوقست

مگر که دست بگیرد مرا در این غوغا

علی که بنده خالق خدای مخلوقست