خسته از دست روزگار شدم
ماندم آنقدر تا ز کار شدم
خون دل آنقدر بدامن ریخت
که من از دیده شرمسار شدم
تن و جان خسته بار هجر گران
به عجب زحمتی دچار شدم
به امید گل رخت چندان
ماندم ای سرو قد که خوار شدم
نخورد کس شراب عشق که من
خوردم این باده و خمار شدم
به سر زلف گو قراری گیر
که ز اندازه بیقرار شدم
دیدمش یک نگاه و جان دادم
خوب از این قید رستگار شدم
شب وصل است من به رغم رقیب
به خر خویشتن سوار شدم
گفت عارف از این خوشم که دگر
با غم یار یار غار شدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از خستگی و زحمتهای ناشی از دوری و هجران سخن میگوید. او از شرم و رنجی که از عشق و دلباختگیاش به دوش میکشد، مینالد و به امید دیدار محبوب، روزها را سپری میکند. شاعر به بیقراری ناشی از عشق اشاره میکند و بیان میکند که با یک نگاه محبوب جانش را از دست میدهد. او از آزادیاش پس از وصال با معشوق و اینکه به همراهی درد و غم عشق راضی شده است، سخن میگوید. این شعر به بیان عواطف عمیق و چالشهای عاشقانه شاعر میپردازد.
هوش مصنوعی: از مشکلات و رنجهای زندگی به شدت خسته شدم و به حدی رسیدم که دیگر توان کار کردن ندارم.
هوش مصنوعی: به خاطر غم و ناراحتی زیادی که احساس کردم، اشکهایم به قدری سرازیر شد که از نگاه دیگران شرمنده شدم.
هوش مصنوعی: بودن در تن و روح خسته، به خاطر دوری سنگین و غمانگیز، زحمت و رنج زیادی را متحمل شدم.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و روی تو مدت زیادی منتظر ماندم، ای سرو بلندبالا، که حالا از ناامیدی و انتظار طولانی بیارزش شدهام.
هوش مصنوعی: هیچکس به شدت من از شراب عشق ننوشیده و باده حاصله باعث مستی و سرخوشی من شده است.
هوش مصنوعی: به زیبایی موهایش توجه کن و آرامش بگیر، چون من دیگر از شدت اشتیاق بیقرار شدهام.
هوش مصنوعی: وقتی یک بار به او نگاه کردم، جانم را فدای او کردم و به خوبی از این قید و بندها آزاد شدم.
هوش مصنوعی: در شب وصال، با وجود رقیب، بر مرکب خود سوار شدم و به سوی محبوب رفتم.
هوش مصنوعی: عارف بیان میکند که از این وضعیت خوشحال است که دیگر با غم و اندوه دوستش همراه شده و به نوعی به آرامش دست یافته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من ازین سایه سایه دار شدم
بی خور و خواب سایه وار شدم
تا گرفتار عشق یار شدم
فارغ از رنج روزگار شدم
هم دلم را ببرد وهم دادم
آگه از جبر واختیارشدم
صفت چشم ولعل دلدار است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.