حبذا کارنامهٔ ارژنگ
ای بهار از تو رشک برده به رنگ
صحنت از صحن خلد دارد عار
سقفت از سقف چرخ دارد ننگ
داده رنگ ترا قضا ترکیب
کرده نقش ترا قدر بیرنگ
صورت قندهار پیش تو زشت
عرصهٔ روزگار نزد تو تنگ
وحش و طیرت به صورت و به صفت
همه همواره در شتاب و درنگ
تیر ترکانت فارغست از تاب
تیغ گردانت ایمنست از زنگ
داعی زایر صریر درت
هم ز یک خطوه هم ز یک فرسنگ
حاکی مطربان خمت به صدا
هم در آن پرده هم بر آن آهنگ
لب نائیت میسراید نای
دست چنگیت مینوازد چنگ
بوده بر یاد خواجه بیگه و گاه
جام ساقیت پر شراب چو زنگ
مجد دین بوالحسن که فرهنگش
خاک را فر دهد هوا را هنگ
آنکه عدلش در انتظام امور
شکل پروین دهد به هفتو رنگ
وانکه سهمش در انتقام حسود
ناف آهو کند چو کام نهنگ
تا بود پشت و روی کار جهان
گه شکر در مذاق و گاه شرنگ
باد پیوسته از سرشک حسد
روی بدخواه تو چو پشت پلنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و شکوه بهار و طبیعت صحبت میکند و طبیعت را با بهشت مقایسه میکند. او به رنگ و نقشی که طبیعت از آن خود کرده، اشاره دارد و به زیباییهای موجود در این فصل میبالد. همچنین، شاعر درباره انسانی با فضیلت و عادل به نام بوالحسن سخن میگوید که بر بنیانهای عدالت و نظم استوار است و به دلیل عدل و انصافش، جهان را به بهترین شکل اداره میکند. در نهایت، شاعر به حسد و بدخواهیهایی که در اطراف وجود دارد نیز اشاره میکند و نشان میدهد که در کنار زیباییها، زشتیها و ناپسندیها نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: چه نیکو است کارنامهٔ ارژنگ، ای بهار! که تو از رنگ آن حسرت میخوری.
هوش مصنوعی: محل حضور تو بهشتی است و به همین دلیل، سقف تو نباید از آسمان بالاتر برود، زیرا آسمان از این جهت شرمنده است.
هوش مصنوعی: زندگی تو را به رنگ قضا و سرنوشت درآورده است و نقشت را بدون رنگ و بینشان ترسیم کرده است.
هوش مصنوعی: زیبایی قندهار در مقایسه با تو نازیباست و دنیای بیرون برای تو به اندازهٔ کافی وسیع و خوشایند نیست.
هوش مصنوعی: جانوران و پر birds به لحاظ ظاهری و ویژگیهایشان همیشه در حال حرکت و تغییر هستند.
هوش مصنوعی: پیکان کمان تو دیگر از فشار تیغ سرگردان آزاد است و از زنگ خطر در امان است.
هوش مصنوعی: زائر در حال دعایت، صدای گردش گردن بندت را میشنود؛ این صدا از یک قدمی تا یک فرسنگی به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: در اینجا، اشاره شده که صدای مطربان با نواهایی که میزنند، هم در یک لحن و هم در یک هماهنگی خاص شنیده میشود. این نشاندهنده شادی و هماهنگی در جشن یا مراسمی است که در حال برگزاری است.
هوش مصنوعی: صدای نی تو را میخواند و صدای چنگ تو را نوازش میدهد.
هوش مصنوعی: مدام به یاد خواجه هستم و در هر لحظه، مانند جام پر از شرابی که سر و صدایی شبیه زنگ دارد.
هوش مصنوعی: دین بوالحسن به دانش و فرهنگش آنچنان اهمیت میدهد که خاک را از زمین جدا کرده و به آسمان میبرد.
هوش مصنوعی: کسی که عدالتش باعث نظم و ساماندهی امور میشود، به زیبایی و تنوعی مانند ستارههای درخشان در آسمان ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در انتقام خود حسود است، مانند شکارچیای است که با چنگالهای تیز خود، به شکار آهو میپردازد و نتیجهاش را به اندازهی خواستهی بزرگش دریافت میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندگی بر وفق مراد است و همه چیز به خوبی پیش میرود، گاهی شیرینی و لذت را تجربه میکنیم و گاهی هم تلخی و سختی را میچشیم.
هوش مصنوعی: باد همیشه از اشک حسد بر سر بدخواه تو میوزد، همانطور که پشت پلنگ همیشه پنهان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسپاریم دل بجستن جنگ
در دم اژدها ویشک نهنگ
چه فسون ساختند و باز چه رنگ
آسمان کبود و آب چو زنگ
که دگرگون شدند و دیگر سان
به نهاد و به خوی و گونه ورنگ
آن شد از ابر همچو سینه غرم
[...]
ای فگنده امل دراز آهنگ
پست منشین که نیست جای درنگ
تو چو نخچیر دل به سوی چرا
دهر پوشیده بر تو پوست پلنگ
دل نهادی در این سرای سپنج
[...]
شاه کرده است رای زی پوشنگ
هامراهش میست و ساغر و چنگ
گه شرابی همی خورد بشتاب
گه سماعی همی کند بدرنگ
شادی نو کند بهر منزل
[...]
کرد با من زمانه حمله به جنگ
چون مرا بسته دید میدان تنگ
رنج و غم را ز بهر جان و دلم
تیغ پولاد کرد و تیر خدنگ
هر زمانی همی رسد مددش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.