گنجور

 
انوری

مرکب من که دادهٔ شه بود

جان فدای مراکب شه کرد

بنده را با پیادگان سپاه

درچنین جایگاه همره کرد

اندر آمد ز بی جوی از پای

رویم از غم به گونهٔ که کرد

سالها گفت باز نتوانم

آنچه با من فلک درین مه کرد

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
حزین لاهیجی

می تواند سلوک این ره کرد

خامه این گفت و قصه کوته کرد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه