ای به رفعت ز آسمان برتر
نور رای تو آفتاب دگر
ای تو مقصود جنس و نوع جهان
وی تو مختار خاص و عام بشر
کمترین آستان درگه تست
برترین بام گنبد اخضر
دهر در مدحتت گشاده زبان
چرخ در خدمتت ببسته کمر
نزد عدل تو ای به جود مثل
روز بار تو ای به جاه سمر
نتوان برد نام نوشروان
نتوان کرد یاد اسکندر
در هوای تو عیش خوش مدغم
در خلاف تو بخت بد مضمر
یک نسیم است از رضای تو خیر
یک سموم است از خلاف تو شر
ای جهان لفظ و تو درو معنی
هم ازو پیش و هم بدو اندر
چرخ در جنت همت تو قصیر
بحر در پیش خاطر تو شمر
دست راد تو ابر بینقصان
طبع پاک تو بحر بیمعبر
وهمت آرد ز راز چرخ نشان
کلکت آرد ز علم غیب خبر
کار بندد مسخر و منقاد
امر و نهی ترا قضا و قدر
چون بخوانی خلاف چرخ هبا
چون برانی قبول بخت هدر
پاسبان سرای ملک تواند
نه فلک چار طبع و هفت اختر
نوبت ملک پنج کن که شدست
دشمن تو چو مهره در ششدر
چون تو گردد به قدر خصمت اگر
شبه لؤلؤ شود عرض جوهر
ای زمین حلم آفتاب لقا
وی فلک همت ملک مخبر
ای بزرگی که از بزرگی و جاه
هرکه بر خدمت تو یافت ظفر
کرد بیرون ز دست محنت پای
برد در دولتت به کیوان سر
بگذشت از فلک به مرتبه آنک
کرد روزی به درگه تو گذر
بنده نیز ار به حکم اومیدی
خدمتی گفت ازو عجب مشمر
عاجزی بود کرد با تو پناه
از بد روزگار بد گوهر
مهملی بود دامن تو گرفت
از جفای سپهر دونپرور
طمعش بود کز خزانهٔ جود
بینیازش کنی به جامه و زر
گردد از دست بخشش تو غنی
یابد از فر دولت تو خطر
برهد از نحوست انجم
بجهد از خساست کشور
مدتی شد که تا بدان اومید
چشم دارد به راه و گوش به در
هست هنگام آنکه باز کشد
بر سر او همای جود تو پر
حلقه در گوش چرخکرده هرآنک
کرد بر وی عنایت تو نظر
بنده را گوشمال داد بسی
به عنایت یکی بدو بنگر
صله دادن ترا سزاوارست
زانکه آن دیدهای ز جد و پدر
بیخ کان را نشاند دست سخات
شاخ آن جز کرم نیارد بر
نیست نادر ز خاندان نظام
دانش و رادی و ذکا و هنر
نور نادر نباشد از خورشید
بوی نادر نباشد از عنبر
تا بود تیره خاک و صافی آب
تا بود تند باد و تیز آذر
عالمت بنده باد و دهر غلام
آسمان تخت و آفتاب افسر
عید فرخنده و قرین اقبال
ملک پاینده و معین داور
چون منت صدهزار مدحتگوی
چون جهان صدهزار فرمانبر
دیر زی شادمان و نهمت یاب
کامران ملکدار و دولتخور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نغمهای در ستایش بزرگی و عظمت شخصی است که نویسنده او را فراتر از آسمان و آفتاب میداند. شاعر به تمجید از ویژگیهای این شخص میپردازد و او را محور خیر و زیبایی جهان معرفی میکند. در شعر اشاره شده که او قادر است تقدیرها را تغییر دهد و بر همه چیز تسلط دارد.
شاعر به صفات والای این شخصیت اشاره کرده و او را منبع برکت و نعمت میداند. بر این باور است که وجود او مایه آرامش و آسایش دیگران است. همچنین، به قدرت او در تغییر سرنوشت افراد و تأثیرات مثبت و منفی آن اشاره دارد.
در نتیجه، این شعر یک مدح بزرگ است برای شخصی که راستی و انصاف را در دست دارد و نشاندهنده اعتماد و امید مردم به اوست. شاعر آرزو میکند که او همیشه در بالاترین مقام و منزلت باقی بماند.
هوش مصنوعی: ای که نور تو از آسمان نیز بالاتر است، تو همچون آفتابی هستی که دیگر آفتابها در مقابل درخشش تو کمنور به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: تو هدف و مقصود در میان همه موجودات جهان هستی و تو هستی که بر همه انسانها تسلط و اختیار داری.
هوش مصنوعی: کمترین درگاه تو، بالاترین نقطه گنبد سبز است.
هوش مصنوعی: دنیا در ستایش تو زبان گشوده و زمان خود را به خدمت تو آماده کرده است.
هوش مصنوعی: ای داد تو مانند روز روشن است و بخشش تو مانند بارانی است که بر زمین میبارد. تو در مقام و مقامتان به مانند سمر در شاخسار خود میدرخشی.
هوش مصنوعی: نمیتوانیم نام نوشروان را از یاد ببریم و یاد اسکندر را نیز نادیده بگیریم.
هوش مصنوعی: در فضایی که تو هستی، شادی و خوشی محو شده است و در برابر تو، سرنوشت سهمگینی پنهان شده است.
هوش مصنوعی: نسیمی که از رضایت تو میوزد، خوب و خوشایند است، اما وزش بادهایی که ناشی از نافرمانی تو هستند، بد و زیانآور است.
هوش مصنوعی: ای دنیا، تو تنها واژهای هستی و معنا در تو نهفته است، هم از پیش وجود داری و هم به تو منتهی میشویم.
هوش مصنوعی: تقدیر و نوعروزی به دست تو محدود است و مانند دریا در برابر اندیشهات کوچک و ناچیز به حساب میآید.
هوش مصنوعی: دست تو مانند ابری است که هیچ نقصی ندارد و طبع پاک تو مانند دریایی است که هیچ راه عبوری ندارد.
هوش مصنوعی: اندیشه و خیال تو میتواند از اسرار آسمان خبر دهد و نشان از آنچه در نهان است به دست آورد.
هوش مصنوعی: تمام کارها و امور به فرمان و اراده تو انجام میشود و تقدیر و سرنوشت تو را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی که به روال طبیعی زندگی پشت پا زنی و راه خلاف برانی، شانس و فرصتی که در اختیارت بوده از دست میدهی.
هوش مصنوعی: نگهبان محل حکومت تنها کسی است که میتواند به خوبی از آن دفاع کند، نه آسمان با خواص چهارگانهاش و نه هفت سیاره.
هوش مصنوعی: نوبت این است که به سلطنت خود بپردازی، زیرا دشمن تو به اندازه یک مهره در شطرنج تحت کنترل است.
هوش مصنوعی: زمانی که تو به اندازهی دشمن خود رشد کنی، شخصیت و ارزش تو به مانند مروارید ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به وصف ویژگیهای برتر و شگفتانگیز آفتاب و زمین میپردازد. زمین، به عنوان محل ملاقات با نور و روشنی، با آفتاب آشتی میکند و آفتاب، به عنوان نشانهای از کمال و بلاغت، نشاندهنده خبر و تجربهگرایی است. در واقع، زمین و آسمان به شکلی همافزا، به یادآوری دوگانگی زیباییها و ارزشهای معنوی پرداختهاند.
هوش مصنوعی: ای بزرگمردی که به خاطر بزرگی و مقام خود، هرکس که در خدمت تو باشد، پیروز و سعادتمند میشود.
هوش مصنوعی: او از زحمت و رنج رها شد و وارد خوشی و سعادت شد، مانند ستارهای در آسمان.
هوش مصنوعی: زمانی از عوالم بالا عبور کرد و به آن مرتبه رسید که روزی به درگاه تو آمد.
هوش مصنوعی: اگر من هم به خاطر امیدی که به او دارم چیزی بگویم، از او شگفتی نکن.
هوش مصنوعی: او به خاطر ناتوانیاش به تو پناه آورده تا از روزگار سخت و بدی که در آن است، حمایت بگیرد.
هوش مصنوعی: دامن تو به خاطر بدیهای آسمان که پایینتر از تو است، به دردسر افتاده و درگیر مشکلات شده است.
هوش مصنوعی: او امیدوار بود که با بخشش و generosity تو، از نیاز به لباس و پول بینیاز شود.
هوش مصنوعی: با بخشش تو، کسی که بینیاز میشود، به خاطر مقام و قدرت تو ممکن است دچار خطر شود.
هوش مصنوعی: از بدی و شومی ستارهها فاصله بگیر و از تنگنظری و خساست رهایی یاب.
هوش مصنوعی: مدتی است که او با امید به دیدن شخصی به در نگاه میکند و گوش به صداهای بیرون دارد.
هوش مصنوعی: زمانی خواهد رسید که بالهای بخشش تو بر سر او گسترده شود.
هوش مصنوعی: هر چیزی که با محبت و توجه تو به آن نگاه شود، در دایرهای از مهر و محبت قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: بنده را به شدت تحت نظر قرار دادهاند و با لطف خود، به یکی از دو راهنمایی بنگر.
هوش مصنوعی: شایسته است که به تو نیکی شود، زیرا تو از نسل و ریشههای نیکو آمدهای.
هوش مصنوعی: چون که ریشه درخت با دست بخشندگی گذاشته شده، شاخ آن فقط برکت و سخاوت میآورد و نمیتواند، جز خوبی، میوهای دهد.
هوش مصنوعی: در میان خانواده نظام، افرادی با دانش، فهم، و استعدادهای هنری نادر نیستند.
هوش مصنوعی: برخی چیزها نمیتوانند از منبع خود جدا شوند، مانند اینکه نور خورشید همیشه درخشان است و بوی خاصی که از عنبر میآید نیز همواره در آن مستتر است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خاک تیره وجود دارد و آب صاف در جریان است، و تا زمانی که باد تند میوزد و آتش تیز میسوزد.
هوش مصنوعی: عالم متعلق به توست و زمان مانند خدمتکار است. آسمان به عنوان تختی برای تو و خورشید به عنوان تاجی بر سر توست.
هوش مصنوعی: عید خوش یمنی است و با شانس و کامیابی همراه است. سرنوشت ملک همیشه پایدار و حمایتگر است.
هوش مصنوعی: اگر کسی به اندازه یک صد هزار مدح گو برای او احترام قائل باشد، مانند این است که در دنیا صد هزار فرمانبردار دارد.
هوش مصنوعی: مدتهاست که شاد و خوشحال هستم و آرزو میکنم که تو نیز در زندگیات به خوشبختی و کامیابی برسی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رامش افزای باد و نیک اختر
بر ملک اورمزد شهریور
نامور میر نصر ناصر دین
بوالمظفر که عزم اوست ظفر
رؤیت و خلق اوست جان و خرد
[...]
دی ز لشکرگه آمد آن دلبر
صد ره سبز باز کرد از بر
راست گفتی برآمد اندر باغ
سوسنی از میان سیسنبر
گرد لشکر فرو فشاند همی
[...]
ای جهان را به راستی داور
ملک عدل ورز دین پرور
عالم افروز نام مسعودت
ملک را همچو تاج را گوهر
گنج پرداز دست معطی تو
[...]
طالع از طالعت عجایبتر
کس ندیدی عجایب دیگر
گه به چرخت برد چو قصد دعا
گه به خاک آردت چو عزم قدر
گه به دستت ببندد از دل پای
[...]
رایت شهریار دین گستر
سایه افگند بر جهان یکسر
مسرعات فلک رسانیدند
خبر فتح او بحر کشور
رونقی یافت ملت ایزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.