در معزالدین ملکشاه آفتاب دین و داد
روز عید روزهداران فرخ و فرخنده باد
خسرو پیروزبخت و داور یزدانپرست
شاه خاقان گوهر و سلطان سلجوقی نژاد
کاست از عالم ستم تا لاجرم شاهی فزود
بست در شاهی کمر تا لاجرم عالم گشاد
شهریارا نَحس کیوان از جهان برداشتی
زانکه بخت تو قدم بر تارک کیوان نهاد
نام نیک و پادشاهی و بزرگی و هنر
جز تو را کس را خدا از جملهٔ خَلْقان نداد
نیکنامی با تو بالید و هنر با تو شکفت
پادشاهی با تو رُست و شهریاری با تو زاد
خویشتن را هم به دست خویشتن کشت ای عجب
آنکه با تو بدسگالید و ز تو باز ایستاد
تیزکرد آتش و لیکن هم بدان آتش سوخت
چاه کند آری ولیکن هم در آن چاه اوفتاد
بخت جاویدان تو داری و تویی شاه جهان
تو ز بخت خویش شادی و جهان از توست شاد
گاه آن آمد که داد روزه بستانی ز عید
روزه را در عید نیکوتر که بستانند داد
تو به تخت خسروی بر کیقباد دیگری
مجلسی فرمود باید همچو بزم کیقباد
اندر آن مجلس به خدمت مدح خوان ورودساز
شاعران نکتهسنج و مطربان اوستاد
نوش کن هر بامدادی بادهٔ عناب گون
تا برآید صبح شادی و سعادت بامداد
باده و بادست بر هر آدمی بیدادگر
وین دو معنی شد دو معجز تا از آن آرند یاد
معجزی اکنون به فرمان تو بینم باده را
معجزی دیگر به فرمان سلیمان بود باد
بندهٔ مخلص معزّی این دعا گوید تورا
کایزدت چندان که خواهی نصرت و فرمان دهاد
آنچه از دولت به شادی و بهشاهی خواستی
پیش ازین کردست و زین پس آنچه خواهی آن کناد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن از شعرهای فارسی مربوط به معزالدین ملکشاه، پادشاه سلجوقی است و به توصیف او و ویژگیهای مثبت سلطنتش میپردازد. شاعر عید روزهداران را تبریک میگوید و ملکشاه را به عنوان خسروی پیروزمند و داور یزدان پرست معرفی میکند. او به قدرت و بخت پایدار ملکشاه اشاره کرده و میگوید که تنها او است که از خدا نام نیک و بزرگی را کسب کرده است. متن همچنین به بدیها و ناشایستگیهایی یادآوری میکند که به خود آسیب میزنند و تأکید میکند که خوشبختی و شادمانی با ملکشاه به ارمغان آمده است. شاعر در انتها از خداوند درخواست میکند که ملکشاه را در تلاشهایش یاری کند و آرزوهایش را برآورده سازد.
هوش مصنوعی: در زمان سلطنت ملکشاه، روز عید فطر که روز شادی و celebratory روزهداران است، به همه تبریک گفته میشود و آن روز را روز خوبی میدانند.
هوش مصنوعی: خسرو، که به خوششانس بودن معروف است و داوری که به یزدان ایمان دارد، شاه خاقان با ارزش و همچنین پادشاهی از نسل سلجوقیان است.
هوش مصنوعی: از دنیای ظلم و ستم کاسته شد و در نتیجه، قدرت پادشاهی بیشتر شد. بنابراین، در حاکمیت، خود را برای مقابله با چالشها آماده کرد و در نتیجه، جهان وسیعتر و بازتر گردید.
هوش مصنوعی: ای شهریار، تو بدیهای سرنوشت را از این عالم دور کردی، زیرا بخت و اقبال تو بر اوج آسمان نشسته است.
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو، خداوند، نام نیک، سلطنت، عظمت و هنر را به دیگران عطا نکرده است.
هوش مصنوعی: با تو، نیکنامی رشد کرد و هنر شکوفا شد. سلطنت و حکمرانی در کنار تو به وجود آمد و رونق یافت.
هوش مصنوعی: شگفتانگیز است که خودت را به دست خود از بین بردی و کسی که با تو بدرفتاری کرد، باز هم از تو دوری نکرد.
هوش مصنوعی: آتش را تند کرد، اما خود آن آتش باعث سوختن او شد. چاه را میتواند بکند، ولی در همان چاه هم سقوط میکند.
هوش مصنوعی: تو دارای خوشبختی پایدار و همیشگی هستی و در واقع تو سلطانی در این جهان. از خوشبختی خود شاد هستی و دیگران نیز به واسطهی تو شادمانند.
هوش مصنوعی: گاهی پیش میآید که در روز عید فطر، به جای عرضه خوشحالی و جشن، کسی به دیگران کمک و نیکی میکند. این کار به مراتب برتر از صرفاً جشن گرفتن در روز عید است.
هوش مصنوعی: تو به مانند کیقباد، که پادشاهی بزرگ و با شکوه بود، در محفلی باشکوه و باشکسته، میخواهی نشستی برقرار کنی.
هوش مصنوعی: در آن مجلس، مداحان و شاعران ماهر و هنرمندان زبردست حضور دارند و به ستایش و تمجید مشغولاند.
هوش مصنوعی: هر صبح هنگام بادهای از انگور بنوش تا وقتی صبح میرسد، شادی و خوشبختی به سراغت بیاید.
هوش مصنوعی: نوشیدنی و قدرت دست، بر هر انسانی ظلم و ستم میکند و این دو مفهوم به گونهای معجزهوار بودهاند که از آنها باید به یاد آورد.
هوش مصنوعی: اکنون معجزهای را به دستور تو میبینم که نوشیدنی است و معجزهای دیگر به فرمان سلیمان است که باد را به حرکت در میآورد.
هوش مصنوعی: خدمتگزار وفادار و مخلص پروردگار دعا میکند برای تو که ای خدا، به اندازهای که بخواهی، یاری و فرمان را عطا کنی.
هوش مصنوعی: هر آنچه که پیش از این به عنوان خوشبختی و مقام خواستهای، به تو عطا شده و از این پس هر چیزی که بخواهی، انجام خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
برترین مهتر به کهتر کهترش محتاج باد
جاودانه خواجه هر خواجه ای حجاج باد
[...]
چون قلم بست او میان در هجو تو لیکن دهانش
چون دوات از گفتههای خویشتن پر لوش باد
آنچه ایزد خواست کرد و آنچه مردم خواست داد
شاه را بالنده کرد و تن درستش کرد شاد
شاه را تابنده کرد آن تندرستی در بزه
شد تنش پالوده چون از باده آسوده لاد
هست پنجاه و سه سالش داد پنجاه و سه تب
[...]
این مبارک پی بنای محکم گردون نهان
کرده شاگردیش گردون خوانده او را اوستاد
روز و شب در آفتاب و سایه اقبال و بخت
جای ابراهیم بن مسعود ابراهیم باد
مشرق میدان شاه دین فروز دین پرست
[...]
خلعت سلطان عالم آفتاب دین و داد
بر بهاء دین یزدان فرخ و فرخنده باد
نجم دولت، میر نواب عجم، عثمانکه هست
سروری نیکوسرشت و مهتری فرخ نژاد
آن که چون او نامداری هرگز از ایران نخاست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.