زلف و چشم دلبر من لاعِبَ است و ساحرست
لِعب زلف و سِحر چشم او بدیع و نادرست
ده یکی از لعب زلفش مایهٔ ده لاعب است
صد یکی از سحر چشمش توشه صد ساحرست
چشم او بیخواب خوابآلوده باشد روز و شب
چشم من زان زلف خوابآلود او شب ساهرست
ماه روشن را شب تاریک بنماید به خلق
وان شب زلفش همه رخسار او را ساترست
تا که پنهان است ماه اندر شب تاریک او
راز من در عشق او چون روز روشن ظاهرست
بر پرند او طرازی کایزد از عنبرکشید
قدر آن بیش از طراز جامههای فاخرست
خلق روحافزای او عنوان لطف خالق است
فطرت زیبای او عنوان صنع قاهرست
در دل من شادی و شور از شراب شوق اوست
زانکه شهرآرا و شیرین و شگرف و شاطرست
در بهای بوسهای دل خواهد و جان بر سری
گر تجارت پیشه دارد بیمحابا تاجرست
عاشق اوگاه چون یعقوب از غم شیفته است
گاه چون ایوب در رنج و بلاها صابرست
مشهد عشاق گیتی در خراسان کوی اوست
مقصد زوار درگاه اجل بوطاهرست
ملک شاهان را وجیه و دین یزدان را شرف
زین دولت زانکه نفس او شریف و طاهرست
نامور سیدعلی صدری که بر چرخ بلند
نجم سعد از طالع او تا قیامت زاهرست
نور خورشید شما گر باهرست اجرام را
نور رایش نور خورشید سما را باهرست
بر نگین ملک مهر از نقش توقیعات اوست
مهر او دارد هر آن کاندر کفایت ماهرست
دوستان را ناصر است اندر محبت مهر او
کین او اندر عداوت دشمنان را قاهرست
نام او سعد است و هر سعدی که بر افلاک هست
اندرین دولت بهعمر و روزگارش ناظرست
سعد ناظر شد به عمر و روزگارش لاجرم
باغ عمرش سبز و روی روزگارش ناضرست
اصل مجدش ثابت است و قطب جاهش ساکن است
نجم فضلش زاهرست و بحر جودش زاخرست
بر سپهر عقل رای او شهاب ثاقب است
در هوای جود دست او سحاب فاطرست
آخر هر مدحت او محنتی را اول است
اول هر الفت او آفتی را آخرست
صادق(ع) و باقر(ع) خرد را با هدی کردند ضمّ
از خرد چون صادق است و از هدی چون باقرست
تا جهان باشد بود معمور بیت ملک و دین
زانکه بیت ملک و دین را دولت او عامرست
هست گوش چرخ بر آواز کلکش روز و شب
راستگویی چرخ مأمورست وکلکش آمرست
حلم او بر خشم اگر غالب بود نشگفت از آنک
خاک چون آتش برافروزد بر آتش قادرست
حاجتش ناید که غیری نشر فضل او کند
زانکه دایم همت او فضل او را ناشرست
ثامن است و تاسع است افلاک را کرسی و عرش
همت او از بلندی آن عدد را عاشرست
فتح تیرست آن کجا ترکان او را ترکش است
ماه نعل است آن کجا اسبان او را حافرست
هر سخن کز گفتهٔ او مستمع را هست یاد
آن سخن همچون مثل بر هر زبانی سایرست
هست درویشی و بدبختی دو آفت خلق را
ایمن است از هر دو آفت هرکه او را زایر است
ای نکوکاری که خالی نیست از اِنعام تو
هرکجا در هفت کشور واردست و صادرست
تا عقاب قدر تو بر آسمان طایر شدست
مخلب و منقار او بر چشم نسر طایرست
نیست در دنیا و عقبی حاسدت را آبرو
هم به دنیا خائن است و هم به عقبی خاسرست
از قبول تو امید استمالت یافته است
هر دلی کش روزگار نامساعد زاجرست
وانکه او از جور جائر بود ترسان پیش ازین
در پناه عدل تو ایمن ز جور جائرست
شکر نعمتهای تو جزوی است از اسلام و دین
هر که او منکر شود اسلام و دین را کافر است
مدح گوی تو سزد گر یابد از یزدان ثواب
زانکه در مدح تو نعمتهای او را ذاکرست
شعر شاعر در بلندی برتر از شِعرَی شدست
تا ثنای تو به شعر اندر شعار شاعرست
شاعر دولت معزی زیر بار شکر توست
گر ز درگه غایب است و گر به حضرت حاضر است
آب از آتش برکشد چون آفرین گوید تو را
زانکه در شعر آب لفظ است او و آتش خاطر است
عالمی گردد معطر چون تو را گوید مدیح
زانکه از عطر مدیحت خاطر او عاطر است
حق آن معنی که مدح توست نتواند گذاشت
لفظ از آن معنی که بر دل بگذراند قاصر است
تا چمن هر سال از آواز مرغان بهار
بر مثال مجلسی پر رود ساز و زامر است
با نسیم روضه رضوان نصیب متقی است
تا سموم آتش دوزخ نصیب کافر است
دستگیر و ناصر آزادگان بادی مدام
کایزدت در هر مقامی دستگیر و ناصرست
از سعادت باشیا راضی و شاکر همچنانک
رای اعلی از تو راضی رای عالی شاکر است
باد وافر نعمت تو باد کامل جاه تو
تا که بحر کامل از ارکان بحر وافر است
رزق تو داده تمام از رحمت و از مَغْفِرت
آن خداوندی که رزاق و رحیم و غافر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذبه دلبر شاعر است. او زلف و چشم معشوقش را به عنوان سحر و بازی توصیف میکند که هر کدام به تنهایی هنر و نادرستند. شاعر از تأثیر عمیق چشمان دلبر خود بر زندگیاش صحبت میکند و بیان میکند که عشق به او روح و شادابی را در دلش ایجاد کرده است. معشوق همچنین به عنوان شخصیت قابل احترامی، با ویژگیهای خوب و نورانی معرفی میشود و شاعر از او به عنوان نیکوکاری یاد میکند که در زندگی دیگران تاثیر مثبتی دارد. در نهایت، شاعر از برکت وجود او و اثرات مثبتش بر جامعه و جهان میگوید و مینویسد که مدح او نشانهای از شکرگزاری برای نعمتها و خوبیهایش است.
هوش مصنوعی: زلف و چشمان معشوق من همچون بازی و جادو هستند. بازی زلف و جادوی چشمان او بسیار زیبا و بینظیر است.
هوش مصنوعی: همهٔ بازیگران و هنرمندان در دنیای عشق و زیبایی او، تحت تأثیر زلف و چهرهٔ دلربایش هستند. هر یک از دلرباییهای او به اندازهٔ صد نفر سحر و جادوگری اثرگذار است.
هوش مصنوعی: چشم او همیشه خوابآلود است و در حالت بیخوابی به سر میبرد، در حالی که چشم من به خاطر زلفهای خوابآلود او، هر شب بیدار و بیدارتر میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا به تأثیر نور ماه در شب تاریک اشاره شده است. در واقع، هرچند شب تاریک است و ممکن است نور ماه را ضعیف کند، اما این نور با زیباییاش به خلق و مردم جلوه میکند. همچنین، شب زلف معشوق مانند پوششی بر چهره او عمل میکند و زیباییاش را اینطور پنهان میسازد. در مجموع، این تصویر نمایانگر تضاد زیبایی و تاریکی است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ماه در شب تاریک پنهان است، راز عشق من به او مانند روز روشن و واضح است.
هوش مصنوعی: پرندهای را تصور کن که بر رویش طراوت و زیباییای وجود دارد. این زیبایی به قدری است که اگر از عنبر ساخته شده باشد، ارزشش بیشتر از کیفیت لباسهای گرانبها و فاخر است.
هوش مصنوعی: خلاقیت و زیبایی در وجود او نشانهای از محبت خداوند است و زیبایی طبیعیاش نمایانگر قدرت و مهارت بینقص آفریننده است.
هوش مصنوعی: در دل من احساس شادی و نشاط به خاطر عشق او وجود دارد، زیرا او زیبا و دلنشین و با استعداد است.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال عشق و احساسات است، حاضر است برای یک بوسه سرمایهای از دل و جانش بگذارد. اگر فردی در عشق مانند تاجر عمل کند و بدون ترس از خطرات، به دنبال لذتها باشد، او در حقیقت یک تاجر است.
هوش مصنوعی: عاشق او گاهی مانند یعقوب از عشق و غم دلتنگ و شیفته است و گاهی مانند ایوب در برابر سختیها و دشواریها صبر و تحمل نشان میدهد.
هوش مصنوعی: مشهد عشق و محبت جهانیان در کوی او در خراسان قرار دارد و مقصد زائران درگاه مرگ، بوطاهر است.
هوش مصنوعی: ملک و پادشاهی برای شاهان ارزشمند است و دین الهی مانند آبروی این حکومت به شمار میآید، زیرا نفس او (وجود او) باارزش و پاک است.
هوش مصنوعی: سیدعلی صدری، شخصیتی مشهور و فرزانه است که بر سختیها و مشکلاتی که در زندگی پیش میآید غلبه پیدا کرده و ستاره خوشبختی او از زمان به دنیا آمدن تا همیشه بر او میتابد.
هوش مصنوعی: نور خورشید شما اگر با نور اجسام دیگر ترکیب شود، نور خود را با نور آسمان نیز میآمیزد.
هوش مصنوعی: بر روی نگین سلطنت، نشان و امضای او نقش بسته است. مهر او بر هر چیزی که در دست ماهر باشد، وجود دارد.
هوش مصنوعی: دوستان تحت حمایت و محبت او قرار دارند، در حالی که او بر دشمنانش تسلط و قدرت دارد.
هوش مصنوعی: نام او سعد است و هر کس که در آسمانها سعادت دارد، در این دنیا به عمر و روزگار او نگاه میکند.
هوش مصنوعی: سعد به زندگی و روزهایش نگاه کرد و دید که باغ عمرش سرسبز است، اما روزگارش خوشایند و زیبا نیست.
هوش مصنوعی: اصل و بنیاد عظمت او ثابت و پایدار است و محور و مرکز وجودش در جای خود قرار دارد. ستارهی فضل و برتریاش درخشان و نمایان است و اقیانوس بخشش و generosity او پر از نعمتها و برکتهاست.
هوش مصنوعی: خرد و نیکی او مانند ستارهای در آسمان میدرخشد و در بخشندگیاش، دست توانای او همچون ابرهای پربار است که رحمت میبارند.
هوش مصنوعی: در پایان هر ستایش از او، درد و رنجی وجود دارد که در ابتدا دیده میشود و در آغاز هر دوستی و الفت با او، مشکلی در آخر آن دیده خواهد شد.
هوش مصنوعی: صادق و باقر، دانش و راهنمایی را با هم ترکیب کردند؛ زیرا صادق شناخته شده به خرد و باقر به راهنمایی است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که جهان برقرار است، خانهای برای ملک و دین وجود دارد، چرا که سرپرستی خانه ملک و دین بر عهده اوست.
هوش مصنوعی: گوش چرخ (زمان) همیشه به صدای سازنده (خالق) گوش میدهد و در طول روز و شب به صدق و راستی عمل میکند. چرخ (زمان) مأمور است که به درستی عمل کند و سازندهاش (خالق) او را هدایت میکند.
هوش مصنوعی: اگر صبر و بردباری او بر خشمش غلبه کند، جای تعجب نیست، زیرا همانطور که خاک میتواند آتش را افروخته و شعلهور کند، او نیز بر آتش خشمش قدرت دارد.
هوش مصنوعی: نیازی نیست که کسی دیگر فضیلتهای او را بیان کند، زیرا همواره تلاش و همت او خود به تنهایی باعث انتشار و شناخته شدن فضائلش میشود.
هوش مصنوعی: همچون ستارهای در آسمان، او مقام و مرتبهای فوقالعاده دارد و با اراده و تلاشش، جایگاهی والا در عالم هستی پیدا کرده است. این شخص به گونهای است که دیگران را تحت تأثیر خود قرار داده و بر زندگی و سرنوشت آنها تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: پیرامون پیروزی و موفقیت، آن مکان یا موقعیتی که ترکها دارای کمان و تیر هستند، نشانی از قدرتمندی است. همچنین جایی که اسبان پاهای قوی دارند، نماد توانمندی و استحکام است.
هوش مصنوعی: هر حرفی که از او بر زبان بیاید، شنونده را به یاد آن میاندازد و مانند مثلی شناختهشده است که به زبانهای مختلف بیان میشود.
هوش مصنوعی: کسی که به خدمت و محبت خدا مشغول است، از هرگونه درد و رنج دنیا و مشکلات زندگی در امان است. در واقع، فقر و سختی زندگی نمیتواند او را تهدید کند.
هوش مصنوعی: ای نیکوکار، تو در هر کجایی که وارد یا خارج میشوی، هیچ جا از بخششهای تو خالی نیست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ارزش و مقام تو در آسمان به اوج رسیده، پرندهای بزرگ و قوی به نام عقاب با چنگالها و منقار خود در حال نظارت بر پرندهای دیگر به نام نسر است.
هوش مصنوعی: در این دنیا و در آخرت، حسادت تو برایت آبرو نخواهد آورد، چرا که هم در دنیا و هم در آخرت، حسادت به ضرر تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: هر قلبی که به امید پذیرش تو دلگرم شده، در این روزگار دشوار، از ناراحتی و ناامیدی رنج میبرد.
هوش مصنوعی: کسی که از ستمگری ستمکار ترسیده بود، حالا قبل از این، در سایهی عدل تو از ظلم و ستم در امان است.
هوش مصنوعی: تشکر و قدردانی از نعمتهای تو بخشی از اصول اسلام و دیانت است. هر کس این نعمتها را انکار کند، از دین و ایمان جدا شده و در واقع کافر است.
هوش مصنوعی: ستایش تو سزاوار است، اگر از سوی خداوند پاداشی بگیری، زیرا در ستایش تو، نعمتهای او یادآوری میشود.
هوش مصنوعی: شعر شاعر در مقامی عالیتر از اشعار دیگر قرار گرفته است، زیرا ستایش تو در زبانی خاص و زینتی ساخته شده است که نشاندهنده توانایی و هنرمندی شاعر است.
هوش مصنوعی: شاعر از لطف و نعمت تو بهرهمند است، چه در حضور تو باشد و چه غایب از درگاه تو.
هوش مصنوعی: اگر آب از آتش برخیزد، این به دلیل ستایش و آفرین توست. زیرا در شعر، آب به لفظ و آتش به احساس و ذهن اشاره دارد.
هوش مصنوعی: وقتی کسی از تو تمجید و ستایش کند، دنیا به مانند عطر معطر میشود، زیرا بوی این ستایش در دل آن فرد باقی میماند.
هوش مصنوعی: حقایق و معانی که در ستایش تو نهفته است، به قدری عمیق و باارزش هستند که واژگان قادر به انتقال آنها نیستند، زیرا این معانی فراتر از آنچه که در زبان بیان شود، در دلها جای دارند.
هوش مصنوعی: هر سال، با آمدن بهار و آواز پرندگان، چمن به مانند یک مجلس پر از موسیقی و آواز غرق میشود.
هوش مصنوعی: نسیم خوشبو و آرامشبخش بهشت برای پرهیزگاران است، در حالی که عذاب و گرمای سوزان جهنم برای کافران مهیا شده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که همیشه حامی و پشتیبان آزادگان هستی، در هر حال و موقعیتی به یاری و نجات آنها میشتابی.
هوش مصنوعی: از خوشبختی خود راضی و سپاسگزار باش، چون همانطور که نظر و ارادهی برتر از تو راضی است، تو نیز باید شکرگزار باشی.
هوش مصنوعی: باد با برکت و نعمت تو، به کمال مقام و عظمت تو میافزاید، زیرا همانطور که دریا به خاطر داشتن ارکان بزرگش، کامل است، جایگاه تو نیز به همین دلیل کامل و بینظیر است.
هوش مصنوعی: تمامی روزی و نعمتهایی که داری، از رحمت و بخشش خداوندی نیکوکار و بخشنده است که به تمام مخلوقاتش روزی میدهد و رحمت فراوانی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شهی کز مهر تو چون بهرمان گردد چمست
جام می بستان که عید فرخ و جشن جمست
چون جمت با دادیار و ملک نارفته ز چنگ
رخ ز می بیجاده رنگ و دل ز ناز و نوش مست
با رضای تو ولی را خار گردد چون حریر
[...]
رای نورانی او جز آفتاب چرخ نیست
زانکه نورش در جهان نزدیک هست و دور هست
هفت کشور در خط فرمان سلطان سنجرست
هفتگردون در کف پیمان سلطان سنجر است
جز خداوندی که عالم بندهٔ تقدیر اوست
کیست در عالم که او سلطان سلطان سنجر است
گرچهگیتی روشنیگیرد ز نور آفتاب
[...]
توبهٔ من جزع و لعل و زلف و رخسارت شکست
دی که بودم روزهدار امروز هستم بتپرست
از ترانهٔ عشق تو نور نبی موقوف گشت
وز مغابهٔ جام تو قندیلها بر هم شکست
رمزهای لعل تو دست جوانمردان گشاد
[...]
تاج دین محمودبن عبدالکریم است آنکه هست
از می احسان او گیتی پر از هشیار روست
صاحب دیوان استیفا که اهل فضل را
اندر او اهلیت صاحب قرانی بود و هست
از دوات کله گیسوی منیر افسر بکلک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.