گنجور

 
اثیر اخسیکتی

یاد میدار که از مات نمی آید یاد

ای امید من و عهد تو سراسر همه باد

نکنی یک طرف از قصه ی من هرگز گوش

نه زِیم یک نفس از غصه تو هرگز شاد

یاوری نیست، که با خصم تو بردارم تیغ

داوری نیست، که از هجر تو بستانم داد

تو نگفتی که وصالم برساند بخودت

راستی نیک رسانید که چشمت مرساد

گفتی ار، فاش کنی عشق پری، جان نبری

نبرم، خود نبرم حسن تو جاوید زیاد

گر غرض خون من است از سر اینک سروطشت

ور نه این طشت سه سال است که ازبام افتاد

من بر این تهمت اگر کشته شوم باکی نیست

همه سرسبزی کمتر سک دربان تو باد

عافیت خواستی از من خیرالله جزاک

او همان شب بعدم رفت که خیر تو بزاد

گله ی وصل تو با هجر تو میگفتم دوش

که ستد عمرو از او هیچ بجز غم نگشاد

عشق ما مظلمه ی کس بقیامت نبرد

گر ز تو عمر ستد در عوضش عشق بداد

در میان روی بمن کرد خیالت که اثیر

زین سخن بگذر و این واقعه بگذارز، یاد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

ای همه ساله زخوی تو دل سلطان شاد

دل سلطان همه سال از خوی تو شادان باد

با علی خیزد هر کز تو بیاموزد علم

با عمر خیزد هر کز تو بیاموزد داد

زانکه استاد تو اندر همه کاری پدرست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
منوچهری

نوزتان مادر شش روز نباشد که بزاد

نوزتان ناف نبریده و از زه نگشاد

نوزتان سینه و پستان به دهن بر ننهاد

نوزتان روی نشست و نوزتان شیر نداد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
قطران تبریزی

این چه بند است که بر من غم آن ماه نهاد

دل من بر دوره خون زد و دیده بگشاد

دل من برد بگفتار دل آزار بتی

که همه فعلش بند است و همه قولش داد

بجفا کردن راد است و بدل دادن زفت

[...]

سوزنی سمرقندی

قاضی آن بد نسب خر روش ترک نژاد

که چو دید او کله کیسه زرش آمد یاد

آنکه بی سیم کسی نبد از ارش نگشاد

سیم وی دادی و از مهتری این دارد یاد

جاودان بادا آن جای طهارت آباد

[...]

اثیر اخسیکتی

گله هجر تو با وصل تو میکردم دوش

گر بشد عمر مرا هیچ بجزغم نگشاد

زان میان روی بمن کرد خیالت که اثیر

زین سخن بگذر و این واقعه بگذار زیاد

وصل ما مظلمه کس بقیامت نبرد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه