با آنکه در میان دل آتش همیزنم
چون عود، در میان نفس خوش همیزنم
بر من زمانه همچو قفس گشت جرمم آنک
بلبل نهاد، زخمهی دلکش همیزنم
گویم مگر، برون جهم از روزنِ عدم
پروانهوار، بال در آتش همیزنم
مرکب زتازیانه چو طفلان و آنگهی
لاف از سرای پرده و مفرش همیزنم
گردون مرا به من بنمودهست این دغل
بر اعتماد ناقد اغمش همیزنم
بر پشت پای چشم بیفکندهام هنوز
زین روز لاف بال منقش همیزنم



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و عشق عمیق سخن میگوید. شاعر درگیر عشق است و تلاش میکند تدبیری برای درد و مشکلاتی که از عشق به معشوق دارد، پیدا کند. او به احساسات و رنجهای خود اشاره میکند، مانند غم و اشک، و این که بر سر دو راهیهایی قرار دارد که هیچکدام واضح نیستند. از طرفی تلاش میکند تا از راز عشق خود محافظت کند، اما در عین حال نمیتواند احساساتش را پنهان کند. شاعر به احساس عجز و ناتوانی در برابر شرایط نیز میپردازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که در عشق و درد آن، هیچ تدبیری نمیتواند او را نجات دهد.
هوش مصنوعی: با اینکه در دل خود آتش شعلهور دارم مانند عود، اما در میان تنفس خود بوی خوشی منتشر میکنم.
هوش مصنوعی: زمانه برای من همچون قفس شده است و من به خاطر این که مانند بلبل در حال ناله و آهنگ دلانگیز خود هستم، گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: میگویم که شاید از روزنهی عدم خارج شوم و مانند پروانه، در آتش بال بزنم.
هوش مصنوعی: با نواختن چوب بر روی مرکب، مانند کودکان رفتار میکنم و سپس از پشت پرده و فرش، خود را به نمایش میگذارم و لاف میزنم.
هوش مصنوعی: این شخص با نیرنگ خود به من نشان داد که چگونه میتوان به کسی اعتماد کرد، اما من به خوبی میدانم که با وجود این اعتماد، باید همیشه مراقب باشم.
هوش مصنوعی: من هنوز بر روی پوسته پای چشمم نشستهام و از این روزها به تنهایی از زیباییها و هنرها صحبت میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.