سعادت بر کسی چون دیده دوزد
ز غیب او را چراغی برفروزد
اگر شمعی برافروزد گدا را
برآرد آتشی از سنگ خارا
چو دولت دیده اقبال بگماشت
بمهر آن ذره را از خاک برداشت
نشان دادش ز یاری رهبر نور
جمال دلفروز شمع از دور
چو آن مسکین نظر بر شمعش افتاد
ز مستی هستی خود رفتش از یاد
ز شوق شمع بیخود شد بدان نحو
که نقش زندگی گردید از او محو
چو باز آن شب نشین کوی محنت
دمید از روی شمعش صبح دولت
ز شوق شمع جست از جای خود جست
پر و بال دگر پنداریش رست
چو مرغ از روشنی آمد به پرواز
بنور شمع سوی شمع شد باز
زهی نوری که در یکطرفة العین
چو نور مصطفا تا قاب قوسین
شد و گفت و شنید آنگه که آمد
هنوزش گرم بودی جای و مسند
چو شد پروانه سوی روشنایی
شنید از شمع بوی آشنایی
نهاده بو بر آتش شمع دلجو
بنزد خویشتن میخواندش از بو
شنیدی بوی او، پروانه مست
شدی از هوش چون دیوانه مست
نمودی سوی آن خورشید میلی
بدان شوقی که مجنون را به لیلی
چو ماندی از پریدن میدویدی
به ره چون مرغ بسمل می طپیدی
به هر حالی که بود از راه همت
رسید آخر به منزلگاه دولت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره سعادتی است که به یک شخص عطا میشود و چگونه آن شخص از طریق نور و زیبایی شمع (که نماد هدایت و موفقیت است) به درک و آگاهی جدیدی دست مییابد. شاعر از تشبیه پروانه به یک انسان استفاده میکند که به سوی نور شمع میرود و همه چیز را فراموش میکند. شمع نماد عشق و جاذبهای است که شخص را به خود جلب میکند.
در نهایت، این شخص با شوق و اشتیاق به سوی نور میرود و به منزلگاه و مقصود خود میرسد، بهگونهای که از آنچه بوده است، رها میشود و به حقیقتی بالاتر و روشنتر دست مییابد. شعر بهنوعی بیانگر جستجوی انسان برای نور و معنای زندگی است.
هوش مصنوعی: سعادت به کسی نزدیک میشود که از دید و نظر دیگران دور باشد و خفا زندگی کند، به طوری که از غیب برای او نوری ایجاد شود تا راهش را روشن کند.
هوش مصنوعی: اگر گدا شمعی روشن کند، به مانند این است که از سنگ سخت و بیروح، آتش و حرارتی برمیخیزد.
هوش مصنوعی: وقتی که سرنوشت و شانس خوب به کسی روی میآورد، آن شخص به ارزش و اهمیت کوچکی که داشته پی میبرد و از شرایط سختی که در گذشته تجربه کرده، رهایی مییابد.
هوش مصنوعی: او زیباییهای یار را به او نشان داد و مانند شمعی از دور درخشید.
هوش مصنوعی: زمانی که آن فرد نیازمند به شمع نگاه کرد، از سر مستی و شگفتی، وجود خودش را فراموش کرد.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و شور، شمع به حدی سرگردان و غرق در حال خودش شد که اثر زندگی از او محو شد و ناپدید گردید.
هوش مصنوعی: زمانی که آن دوستی که در شب در کوی غم و اندوه به سر میبرد، با چهرهاش مانند شمعی روشن، نور صبح را به ارمغان آورد.
هوش مصنوعی: شمع از خوشحالی و شوق، به جلو پرواز میکند و گویی بال و پر جدیدی پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: هنگامی که پرندهای از نور آفتاب به پرواز درآمد، به سوی نور شمع بازگشت.
هوش مصنوعی: چه نوری زیبا و درخشان که در یک چشم به هم زدن میتابد، مانند نور پیامبر که به نزدیکی خداوند نزدیک است.
هوش مصنوعی: او به گفتگو و شنیدن مشغول شد و وقتی که وارد شد، هنوز جایگاهش گرم بود.
هوش مصنوعی: وقتی پروانه به سمت نور رفت، بوی آشنایی را از شمع حس کرد.
هوش مصنوعی: شمعی که برای دلجویی ساخته شده، با بویی که دارد، به ما یادآوری میکند که خود را در کنار عشق و احساساتمان فراموش نکنیم.
هوش مصنوعی: بوی او را که شنیدی، همچون پروانهای که در عشق میسوزد و بیخود میشود، تو نیز از شدت شوق و مستی سرگیجه پیدا کردی.
هوش مصنوعی: به سمت آن خورشید متمایل شدی، با آن عشق و اشتیاقی که مجنون به لیلی دارد.
هوش مصنوعی: وقتی که از پرواز کردن باز ماندی، به راه میدویدی و مانند مرغی که از پر پرواز محروم است، بیتابی میکردی.
هوش مصنوعی: در هر شرایطی که بود، با تلاش و ارادهاش در نهایت به موفقیت و مقصودش رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.