گنجور

 
اهلی شیرازی

خواجه بسحاق پیر صاحبدل

بود شمعی درین کهن فانوس

شد اسیر اجل که مردن را

نکند چاره عقل جالینوس

رفت مردانه آخر از عالم

زانکه زد سالها بمردی کوس

همه گویند بهر تاریخش

مرد مردانه پیر با ناموس