مستم من و ناصبور و ناپروا هم
دنیا همه هیچ پیش من عقبا هم
بی نام و نشان و محو و گمگشته عشق
امروز که می شناسدم؟ فردا هم
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
مستم من و ناصبور و ناپروا هم
دنیا همه هیچ پیش من عقبا هم
بی نام و نشان و محو و گمگشته عشق
امروز که می شناسدم؟ فردا هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این چهار خط، شاعر از حالتی از ناپایداری و سرگشتگی خود صحبت میکند. او احساس میکند که در دنیا و آیندهاش هیچ چیز اهمیت ندارد و به نوعی در جستجوی عشق گم شده است. او امروز کسی را میشناسد، اما در فردای نامشخص، ممکن است همه چیز تغییر کند و آن را هم از دست بدهد.
هوش مصنوعی: من در حالتی از مستی و شتابزدگی هستم و بیخیال از هر چیزی. نه به دنیا اهمیت میدهم و نه به آخرت.
هوش مصنوعی: عشق امروز به قدری غیرقابل شناسایی و نامعلوم است که نمیتوانم آن را بشناسم، و حتی فردا هم همینگونه خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آخر بسوی سعادت آید را هم
بیرون جهد از محاق روزی ما هم
من عاشق روی تو ز دیری گاهم
در عشق تو نیست هیچ کس همراهم
گر خلق جهان شادی عشقت خواهند
تا جان دارم من غم عشقت خواهم
یا رب من اگر چه عاصی و گمراهم
وز بدکاری فتاده در افواهم
اومید به رحمت تو می دارم از آنک
گویندهٔ لا اله الا اللهم
امشب که حریف مشتری و ماهم
با مهرویان چون شکر همراهم
سرمست شراب بزم شاهنشاهم
امشب همه آنست که من میخواهم
ساقی نظری که مستم و شیدا هم
دنیا بدو جو پیش من و عقباهم
مست تو بسوی جنت و کوثر و حور
امروز نظر نمیکند فردا هم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.