گنجور

 
اهلی شیرازی

سرور ملک کرم حاکم دهر

کامل کارگه اهل کمال

حکم او داد محامد داده

عدل او کرده عدم گرد ملال

مرهم درد دل مردم دهر

مصلح حال همه در همه حال

کرده مسدود در حرص و حسد

داده داد هوس اهل سوال

اول او همه را حاصل عمر

دوم او عدم و امر محال

عهد او سکرمرا کرده حرام

مدح او سحر مرا کرده حلال

عمر او را عدد سال دو صد

سال او صدمه و هرمه صد سال

تمت القصیده الاولی بعون الله تعالی